bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۴۶۳۵
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۲ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۹
کریم جعفری: در بخش اول این یادداشت به پیش‌زمینه‌های بروز سلسله حوادث در شرق سوریه اشاره شد. در بخش دوم ادامه مسائل را تحلیل می‌کنیم. این توافق البته با مخالف دولت اردوغان روبه‌رو شد! مخالفت اردوغان ارزش ذاتی چندانی ندارد چراکه در دوران سلطه داعش بر این مناطق و میدان‌های نفتی سوریه، خریدار اصلی نفت فرزند اردوغان بود و روزانه ده‌ها هزار بشکه نفت توسط تانکرها به مرز می‌رفتند

کریم جعفری

در بخش اول این یادداشت به پیش‌زمینه‌های بروز سلسله حوادث در شرق سوریه اشاره شد. در بخش دوم ادامه مسائل را تحلیل می‌کنیم. این توافق البته با مخالف دولت اردوغان روبه‌رو شد! مخالفت اردوغان ارزش ذاتی چندانی ندارد چراکه در دوران سلطه داعش بر این مناطق و میدان‌های نفتی سوریه، خریدار اصلی نفت فرزند اردوغان بود و روزانه ده‌ها هزار بشکه نفت توسط تانکرها به مرز می‌رفتند تا به بهای ناچیز نفت خام سوریه را تحویل واسطه‌های بلال اردوغان دهند و مافیای خانوادگی اردوغان به این شکل در ترکیه به‌شدت قدرتمند شد و به‌صورت عملی، کنترل بازار نفت خام قاچاق در این کشور را در دست گرفت. نکته عجیب‌تر در مورد این توافق، سکوت روس‌ها بود! این سکوت هنوز هم جای سوال دارد، اما در دمشق نیز سوری‌ها واکنش تندی به این ماجرا نشان دادند. اما همزمان با امضای این توافق نفتی، سلسله رفتارها و اقدامات مزدوران امریکا در استان‌های دیرالزور و الحسکه معادله را به شکل عجیبی به هم زد. همانگونه که در طول ماه‌های گذشته شاهد بودید گشتی‌های امریکایی‌ به‌صورت مداوم مورد اعتراض نیروهای ارتش و همچنین اهالی قرار می‌گرفت. از سوی دیگر خبرهای متعددی در مورد حملات گاه و بی‌گاه به این گشتی‌ها و کشته شدن نظامیان امریکایی و انهدام خودروهای آنها منتشر می‌شد که طرف امریکایی مانند همیشه در این مورد سکوت می‌کرد. این مسائل باعث شد تا تروریست‌های جدایی‌طلب کرد دست به محاصره شهرها و روستاهای مختلف زده و در برخی موارد با هماهنگی طرف امریکایی، روی سر منازل مردم، هلی‌برن کنند. در واقع، امریکایی‌ها و مزدوران آنها در تلاش بودند تا افرادی که به مواضع‌شان حمله می‌کنند را شناسایی کرده و از بین ببرند. این مساله را در کنار فشارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که در این مناطق وجود دارد بگذارید تا میزان نارضایتی و دشمنی مردم محلی با این نیروها را بهتر درک کنید. در واقع، از غارت منابع نفتی و سایر ثروت‌های موجود در این منطقه چیزی به مردم بومی نمی‌رسد و همه را سرکرده‌های قسد با سناتورهای امریکایی که حسابدارشان در شرق سوریه حضور دارد تقسیم کرده و برای خود در کشورها و بانک‌های اروپایی سرمایه‌گذاری می‌کنند. جدایی‌طلبان کرد به عمد روستا و شهرهای عرب‌نشین را تحت فشار قرار می‌دهند تا اهالی فرار کنند. کردها که هیچ وقت در دیرالزور یا جنوب الحسکه حضور فیزیکی نداشته‌اند، حالا به شکل اشغالگران زورگو در این منطقه حضور دارند، ترور چند تن از رهبران عشایر منطقه، انداختن کبریت به انبار باروت بود. در بخش‌های بعدی این گزارش به آنچه میان این طرف‌ها گذشته اشاره خواهیم کرد و اینکه آینده آبستن چه حوادثی است.

امریکایی‌ها خیلی زود متوجه شدند که اقدامات و رفتارهایشان در قبال اهالی، به‌ویژه عشایر پرتعداد و پرنفوذ منطقه در حال مشکل‌ساز شدن است. آنها با وجود آنکه تجربه عشایر در عراق را داشتند، اما کلاه گشاد و دروغگویی سرکرده‌های کردها سرشان رفت که دو نکته را مدام تکرار می‌کردند: نخست همه عشایر منطقه در کنار داعش جنگیده و حامی داعش هستند و باید به هر شکل ممکن سرکوب شوند و نکته دوم، عشایر هیچ قدرتی ندارند و در طول سال‌های جنگ به‌شدت پراکنده شده و نباید نگران آن‌ها بود. این دو استدلال باعث شد تا در طول دو سه سال گذشته نظامیان تروریست امریکایی بیشترین همراهی و همکاری را با کردها در ربودن، کشتن و آواره کردن عشایر عرب منطقه داشته باشند.

با این حال، پس از کشته شدن شيخ‌سليمان الكسار سخنگوی قبیله العیکدات و مطشر الهفل یکی از برجسته‌ترین شیوخ این قبلیه و شيخ علي الويس از قبيله البكاره، اوضاع بسیار پرتنش شد. اعتراضات که در طول سه هفته گذشته بر اثر کشته شدن این سه نفر و تعدادی دیگر از شیوخ، وجها، نخبگان و اهالی این منقطه روی داد، یکی از بزرگ‌ترین و بی‌سابقه‌ترین اعتراضات تقریبا مسلحانه را شکل داد. در این اعتراضات تروریست‌های جدایی طلب پ‌ک‌ک که تا شرق دیرالزور حضور پیدا کرده و ایست و بازرسی‌ها و نقاط تفتیش و نظارتی متعددی ساخته‌‌اند، اقدام به تیراندازی مستقیم به سمت معترضان کردند که تعدادی کشته و زخمی شدند.

با توجه به مسلح بودن همه عشایر این منطقه در همه دهه‌های گذشته، این اقدام تروریست‌های تجزیه‌طلب باعث شد تا یک روز بعد، مردان و زنان قبایل به‌صورت مسلحانه به مراکز جدایی‌طلبان کرد حمله کرده و در الحوايج، الشحيل و ذيبان مقرهای آنها را به کنترل خود در بیاورند. اهمیت این مناطق از آن جهت است که به‌صورت کامل در اطراف میادین نفتی قرار دارد که کردها در صدد غارت آن برآمده‌اند. هر چند اهالی پس از ساعتی این مقرها را تخلیه کردند و فقط بر آن بودند تا در برابر زیاده‌خواهی و زورگویی تروریست‌های پ‌ک‌ک و کردها قدرت خود را نشان داده و ثابت کنند که می‌توانند خیلی ساده این شبه‌نظامیان بی‌وطن را از خانه و کاشانه خود بیرون کنند، اما ترس و وحشت باعث شد تا سرکرده‌های قسد اقدام به گسیل صدها نیروی جدید و وضع منع آمد و شد در منطقه کنند.

آنچه عشایر این منطقه انجام دادند، هر چند در اعتراض بی‌سابقه نبود اما در اقدام به قدرت‌نمایی و نشان دادن زور و بازو بی‌سابقه بود. این اقدام نشان داد که تروریست‌ها پ‌ک‌ک در صورت خروج امریکایی‌ها و از دست دادن حمایت آنها، خیلی زود در هم شکسته و هیچ توانایی برای مقاومت نخواهند داشت. مساله بعدی برای عشایر منطقه این بود که در مناطقی که دولت مرکزی و نیروهای ارتش حضور دارند، نه تنها امنیت به صورت کامل برقرار است و هیچکس ترور یا ناپدید نمی‌شود، بلکه دولت تا جایی که توانسته برق، آب، گاز خانگی و خدمات عمومی مانند آموزش و بهداشت را هم فراهم کرده است و این مساله برای اهالی بسیار قابل توجه بود، چرا که این دو منطقه هیچ فاصله‌ای از هم نداشتند.

با این حال، هم امریکایی‌ها و هم تروریست‌های جدایی طلب خیلی زود یک نکته را فهمیدند: «اگر عشایر منطقه بخواهند علیه آنها دست به بسیج بزنند و اقدامی مسلحانه صورت دهند، باید خیلی سریع منطقه را ترک کنند، نه تنها گشتی‌های امریکایی‌ها در امان نخواهد بود، بلکه امنیت میادین نفتی نیز از دست خواهد رفت» این مساله باعث شد تا هر دو طرف در دو بیانیه جداگانه اقدام تروریستی علیه شیوخ و بزرگان عشایر را محکوم کنند. تلاش‌های امریکا برای راضی کردن شیوخ به این هم ختم نشد، بلکه آنها تلاش کردند تا با جمع کردن سران عشایر و صحبت با آنها، همچنین دادن وعده‌های متفاوت آتش خشم و غضب را خاموش کنند و امور را به حال طبیعی و قبلی خود بازگردانند.


نام:
ایمیل:
* نظر: