یدالله شهرجو
بیگمان یکی از
شاخصترین ویژگیهای نیما در میان ویژگیهای ارزندهاش در ادبیات معاصر ایران، بازتات
اقلیم و جغرافیای شمال در اشعارش است. در جنوبیترین نقطۀ ایران، بدون هیچ درنگی «منوچهر
آتشی» آینۀ تمام نمای نیما برای اقلیم و جغرافیای جنوب ایران محسوب میشود. هم از این
رو است که آتشی هیچ گاه به بوشهر تعلق نداشته است؛ بلکه او به تمام شهرها و استانهای
جنوبی ایران تعلق دارد.
آتشی در کنار این
ویژگی ارزنده، در شعرش ثباتی پایدار دارد، ثباتی که همواره او را در سطح اول ادبیات
معاصر ایران در سالهای طولانی حضورش قرار داد. از این رو آتشی از ماندگارترین چهرههای
ادبی معاصر ایران شناخته میشود.
بازتات اقلیم و
جغرافیا در شعر آتشی بازتابی درونی و عمیق است از اینرو باورپذیری و همزادپنداری
با این نوع روایت خاص برای مخاطبان گسترده شعر آتشی از هر اقلیم و جغرافیای دیگری باشند،
بسیار سهل و آسان مینماید. مخاطب شعر آتشی «عبدوی جت» را کاملاً عینی و ملموس میپذیرد.
او روایت گر عمیق غمها و شادیهای مردمانی است که
در شعر او حضوری زنده و پویا دارند. وقتی «عبدو» را روایت میکند مخاطب را با اشتیاق
تمام به دنبال خود میکشد: عبدوي «جط» دوباره میآید/ با سینهاش هنوز مدار عقيق زخم/
از تپههای آنسوي «گزدان» خواهد آمد /از تپههای ماسه، كه آنجا، ناگاه/ ده تير نارفيقان
گل كرد/ و ده شقايق سرخ/ بر سينه ستبر «عبدو» گل داد...
آتشی با زیست جنوبیاش،
ساده و بی پیرایه است از این رو عجیب نیست که در شعرش نیز همین گونه باشد، تصنع و ساختگی
بودن در لحن و روایتهای آتشی کمتر راه یافته تا شعر او را در زمرۀ یکی از صادقترین
نمونههای شعر معاصر ایران به حساب آوریم.
لحن اجتماعی آتشی
در روایتهایش خاص خود اوست بهگونهای که به جرات میتوان گفت هیچکدام از چهرههای
ادبی معاصر ایران روایتهای اجتماعی را این منظر نقل نکردهاند. این لحن دارای دو ویژگی
خاص است جهانبینی و بازتاب بیرونی آتشی از دنیای پیرامونیاش از یکسو وسیع و فرا
منطقهای است و از سوی دیگر این روایت خاص از پنجرۀ بومی شعر آتشی روایتشده است، شعر
«ظهور» بیگمان حاصل همین نگاه و ویژگی خاص است.
روایت آمیخته با
ویژگیهای داستانی در شعر آتشی حضوری برجسته دارد. او بامهارتی تمام شخصیتهایش را
خلق میکند داستانشان را روایت میکند و آنچنان ماهرانه مخاطب را در تعلیق میان شعر
و داستان با خود میکشاند که هیچگاه استقلال شعر بودن این اثر از سوی دیگر بام بر
زمین نیفتد.