بامداد جنوب:
قانون جدید فدراسیون فوتبال شاید برای فوتبال ما گران تمام شود؛ اما باید به
مرحله اجرا برسد. بههر حال حضور مربیانی که مدرک مربیگری ندارند آن هم در لیگی که ادعای حرفهایگری
دارد سوالات زیادی را در ذهن هواداران فوتبال ایجاد کرده است. حال باید دید سرنوشت
این مربیان چه خواهد شد!
در حالیکه رقابتهای
لیگ برتر فوتبال از تاریخ ۱۰
آبانماه آغاز میشود، سازمان لیگ با ارسال نامهای به باشگاهها و هیاتهای
استانی نسبت به ثبت قرارداد مربیان فاقد شرایط هشدار داده است. داشتن مدرک پرولایسنس یا همان مدرک
مربیگری حرفهای، شرطی است که با توجه به ماده ۱۵ دستورالعمل نظام هماهنگ آموزش و ارتقای مربیان و
آییننامه مسابقات سازمان لیگ برای سرمربیان لیگ برتری لازم است و فدراسیون و
سازمان لیگ به انجام مقررات در این زمینه تاکید زیادی داشتهاند. با بررسی فهرست ۶۵ نفره اعلامی از سوی سایت فدراسیون
فوتبال میتوان بهراحتی متوجه شد که دقیقا نیمی از سرمربیان تیمهای لیگ برتری
این مجوز را ندارند. اتفاقی عجیب در لیگ مثلا حرفهای ایران!
در
واقع کمیته آموزش
فدراسیون چندی پیش اعلام کرد تنها مربیانی میتوانند روی نیمکت تیمهای لیگ برتری
بنشینند که مدارج مربیگری را طی کرده باشند. بهطور مثال، سرمربی باید مدرک
پرولایسنس، دستیاران مدرک A و بقیه مربیان نیز دارای مدرک مربیگری B باشند. این کمیته اعلام کرد تمامی
مدیران هم باید دارای رزومه و مدارک مدیریت باشند. اینکه کمیته آموزش قصد دارد تمام مربیان با مدرک
متناسب مربیگری روی نیمکتها بنشینند، یک اقدام کاملا موثر و برای پیشرفت فوتبال
کشور است که باید از این رویه حمایت صورت بگیرد، اما ضمانت اجرائی آن چیست؟ بهطور
مثال، فصل گذشته مربیانی که بعضا مدرک معمولی هم نداشتند، روی نیمکت برخی تیمها
نشستند؛ اما کسی با آنها برخورد نکرد. از طرفی، تمامی باشگاهها کادر فنی خود را
انتخاب کرده و برای لیگ برتر آماده میشوند. بدون شک در فاصله کمتر از ۱۵ روز به شروع این دیدارها، چگونه باشگاهها میتوانند مربیان خود را
تغییر بدهند؟ از سویی، مربیان حاضر در لیگ برتر از عدم برگزاری کلاسهای آموزشی و
ارتقا انتقاد میکنند. بهطور مثال، بیش از دو سال است کلاس مربیگری A ما برگزار نشده است. وقتی کلاسی برگزار نمیشود،
چگونه ممکن است مربیان بتوانند برای دریافت مدارک اقدام کنند؟ از طرفی شرایط حاکم
بر کشور با توجه به شیوع کرونا هم باعث شده تا کلاسها برگزار نشود و خیلی از
مربیان متقاضی دچار سردرگمی شوند.
همانطور که مشخص شده از
فهرست 16نفره سرمربیان لیگ برتری هشت مربی دارای مدرک مربیگری حرفهای هستند و
سایرین طبق نامه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال اجازه ثبت قرارداد ندارند. از سوی
دیگر یکی از انتقادها به دستورالعمل سازمان لیگ این است که مدتی زیادی است دوره
پرو لایسنس در ایران برگزار نشده و طبیعی است که خیلی از مربیان ایرانی فاقد این
مدرک بینالمللی باشند. طبق شنیدهها البته عدهای در کلاسهای این دوره ثبتنام
کردهاند؛ اما هنوز فدراسیون موفق به برگزاری این دوره نشده و گفته میشود این
افراد با توجه به ثبتنام، مشکلی برای حضور بهعنوان سرمربی در تیمهای لیگ برتر
ندارند اما فدراسیون و سازمان لیگ بهصورت رسمی چیزی در اینباره اعلام نکرده است.
مشکل رحمتی و نویدکیا
در آسیا
در لیگ قهرمانان آسیا که
بهصورت متمرکز در قطر دنبال شد، دو مربی جوان ایران به علت نداشتن این مدرک
نتوانستند در نشستهای خبری شرکت کنند و بهصورت رسمی عنوان سرمربی را یدک بکشند. محرم نویدکیا، سرمربی سپاهان و
همینطور سیدمهدی رحمتی، سرمربی شهرخودرو دو مربی جوانی بودند که هنوز موفق به
گرفتن مدرک مربیگری درجه A نشدهاند. در نتیجه مجتبی توتونی از سپاهان و
محمد نوازی از شهرخودرو بهعنوان سرمربیان این دو تیم به کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی
شدند تا به این شکل، مشکل مربیان اصلی تیمها برطرف شود.
مربیانی
که مدرک دارند ولی تیم نه!
با توجه به لیستی که
فدراسیون فوتبال در مورد افراد دارای مدرک مربیگری A آسیا نوشته، چند نکته مطرح میشود، نخست آنکه چرا اغلب
افراد یادشده بیکار هستند و نکته جالب آنجاست که برخی از آنها هیچگاه تجربه سرمربیگری
نداشتهاند و تنها دستیار بودهاند. آیا میتوان باور کرد که اکثریت این افراد
درحال حاضر بیکار هستند یا در لیگهای پایین درحال فعالیت هستند که به لحاظ علمی
وجههای ندارد؟ نکته دوم آنجاست که چرا نام کسانی مثل حسین عبدی و خاکپور که در آن
زمان هم از مدارک مربیگری لازم برخوردار بودند در این لیست وجود ندارد؟ نکته سومی
که میتوان از جدول فوق دریافت، بیمهری عجیب مدیران فوتبال ایران به لیستی است که
از سوی فدراسیون فوتبال برای جذب مربی به باشگاهها داده شده است، به عبارت بهتر
خود مدیران فوتبالی ایران هم در ظاهر علاقهای به لیستی از قبل تهیهشده برای
انتخاب مربی از خود نشان ندادهاند. نکته چهارم که شاید مهمترین بحثی باشد که
بتوان از این جدول استخراج کرد، آنجاست که با کمی درنگ در این لیست میتوان به
راحتی دریافت که سیکل سرمربیان ایرانی لیگ برتر، یک چرخه محدود به چند نفر است و
چیزی حدود 16 مربی داخلی هستند که به علاوه چند گزینه خارجی همیشه حاضر مثل لوکا
بوناچیچ، تیمهای لیگ برتری را میان خود میچرخانند و در این میان فرصت آزمایش
دیگر مربیان جز در مورادی اندک ایجاد نمیشود.
بهنظر میرسد حل مشکل پیش روی فوتبال ایران جز با حمایت رسانهها از
مربیان جوان؛ با انگیزه و اراده واقعی فدراسیون فوتبال میسر نمیباشد. این روزها اهالی فوتبال منتظر موضعگیری
فدراسیون راجع به مسائل اخیر هستند و امید است که مسوولان فدراسیون با ورود به اتفاقات
اخیر، خودشان پایهگذار بها دادن به جوانانی شوند که میتوانند با افکار نوین،
آینده فوتبال ایران را بسازند؛ اتفاقی که چندان برای فدارسیونیها سخت بهنظر نمیرسد.
با این حال تا مدیران باشگاهی نخواهند هیچ انقلابی در فوتبال ایران رخ نمیدهد و
اگر این وضع ادامه داشته باشد باید منتظر نابودی فوتبال ایران با حضور یک تعداد
مربی خاص در لیگ بود.