صادق راستگو
در طول روزهای گذشته مطالب و موارد بسیاری
در مورد اقدامات، عملکرد و رفتارهای ترکیه، بهویژه دولت این کشور نوشتهام. این
را خدمت شما عرض کنم در روزگاری که بسیاری در ایران دلشان برای نوع حکومتداری
اردوغان در ترکیه غش میرفت، بنده بهشدت نسبت به این حکومت و شخص رئیس حزب عدالت
و توسعه مشکوک بودم، دلیلش را اگر خدا خواست و عمری باقی بود روزی بهصورت مشروح
خواهم گفت که حزب عدالت و توسعه و باندی که در ترکیه قدرت را بهدست گرفتند کجا
همدیگر را پیدا کردند، چگونه هماهنگ شدند و چرا این همه در قدرت ماندهاند. البته
پیش از این مطالبی را گفتهام که دوستانی که مطالب را با دقت پیگیری میکنند میدانند
چه میگویم.
نگاه اخوانی (قاریهای کراواتی) به اسلام
یک نگاه لیبرالی بود، به این معنی که مسجد و میکده، معبد و کازینو، نماز جمعه و
آفتاب گرفتن لب ساحل هیچ مشکلی با هم ندارند، دقیقا چیزی بود که اردوغان ماموریت
داشت آن را اجرائی کند و کرد و بودم در جلسات و نشستهای مختلفی که افراد مسلمانی
که دلشان لَک میزد برای چنین سیستمی و هنوز هم البته خیلیها در کشور ما که معتقد
به آزادی (به شکل عام آن به معنای هر کسی هر کاری خواست کند که البته این موضوع در
همین ترکیه و غرب هم محدودیت دارد) بودند، همچنان گوشهچشمی به آنکارا و استانبول
دارند هر چند رفتارهای اردوغان در طول یک دهه گذشته باعثشده که آنها خدا را شکر
تا حدودی بدبین شوند.
نگاه اخوانی اردوغان پس از یک دهه از موضوع
صفر مشکلات به 100 مشکلات سوق پیدا کرد. در این مورد پیشتر نوشتهام اما در کنار
این مساله، نگاهی که چند سالی است در ذهن بیمار اردوغان ظهور و بروز پیدا کرده،
نگاه استعماری و اشغالگری است و در این مورد هم سبک و روش خاص خود را دارد.
رفتارهای اردوغان –بهعنوان یک همسایهای
که هیچ حساب و کتابی نمیتوان روی قول و عملش کرد– در این حوزه مشتمل است بر امضای پیمانهای
دفاعی، اعزام نیروی نظامی، فروش تجهیزات و ملزومات جنگی و در کنار آن، کار گسترده
و سنگین تبلیغاتی و اقتصادی. این سیاست بهعنوان مثال در مورد قطر جواب داده که ما
به آن «الگوی قطری» یا «سناریوی قطری» اشغالگری میگوییم.
در این الگو یا سناریو، ابتدا در قالب یک
پیمان دفاعی گروهی از نظامیان ترکیهای به قطر اعزام میشوند، در کنار آن سیل
تجهیزات نظامی به ارتش کوچک قطر فروخته میشود و با استفاده از ویژگیهای قبیلهای
و عشیرهای قطر و همچنین اختلافاتی که با امارات، عربستان و حکام آلخلیفه در مجمعالجزایر
دیلمون دارد سیاستها به جلو حرکت میکند. کار باید به شکلی انجام شود که امیر قطر
و اطرافیان وی، نظامیان ترکیهای حاضر در این کشور را ضامن امنیت خود بدانند. به همین
دلیل سازمان امنیت ترکیه اقداماتی میکند که این احساس در میان طبقه حاکم شکل
بگیرد که اگر سربازان ترکیهای بروند، فردا باید فاصله بین دوحه تا بوشهر یا در
بهترین حالت سکوهای نفتی و گازی ایران در خلیج فارس را شنا کنند.
سازمان امنیت ترکیه با استفاده از بازوها و عوامل خود
تحرکاتی را در دوحه انجام میدهد که در طول ماههای گذشته چند بار خبر آن را
شنیدید؛ چند بار خبر کودتا علیه امیر قطر در رسانهها پخش شد که آن زمان منبع این
خبرها هر چند رسانههای وابسته به سعودی و امارات بودند، اما ارسالکننده خبر،
عوامل ترکیهای بودند. همان زمان شایع شد که نظامیان قطری حاضر در دوحه مانع از موفقیت
کودتا شدهاند، در حالی که بابت کودتا نه کسی در دوحه دستگیر شد و نه دولت قطر
حاضر شد در این زمینه صحبتی کند. حتی نخستوزیر سابق قطر هم در این زمینه آمد و
توضیح داد که اعلام خبر کودتا یک شایعه بیشتر نبوده و در اینجا کسی با کسی مشکلی
ندارد که بخواهد کودتا کند.
الگوی قطری اشغالگری حالا در جمهوری باکو در حال اجراست.
آنگونه که مشخص است جنگ در قرهباغ جنگ الهام علیف نیست، بلکه جنگ اردوغان است. به
اندازهای که مقامات ترک در این مورد اظهارنظر میکنند، موضعگیری کرده و حرف میزنند
در باکو خبری نیست. اردوغان در تلاش است تا به هر شکل ممکن به الهام علیف بگوید که
تنها ضامن امنیت باند مافیایی او در باکو، یک باند مافیایی دیگر در آنکارا است. به
همین دلیل شما میبینید که اردوغان و رسانههایش برای این منظور شبوروز ندارند و
ماده شغالهای وابسته به میت که تعدادشان به اندازه انگشتان دست میمون هم نمیرسید
در تبریز زوزه میکشیدند.
برنامه اردوغان برای جمهوری باکو و مناطق شمال ارس
زائیده فکر یک روز و دو روز نیست، بلکه یک عقبه سنگین دارد که صهیونیستها،
انگلیسیها و امریکا هم در آن شریک بوده و حضور دارند. سروصداهای اردوغان در مورد
رژیم صهیونیستی و مخالفخوانیهای او با این رژیم حکایت عینی «نفاق» وی است. یکی
از عواملی که از همان ابتدا برای ما مبرهن بود که اردوغان فرد «منافق» و چندرویی
است فحشهای او به رژیم صهیونیستی بود در حالی که بیشترین همکاریهای نظامی،
اقتصادی و رفتوآمد دیپلماتیک در جهان اسلام میان تلآویو و آنکارا صورت میگرفت.
به همین دلیل هم طرفین کاملا در مناطق شمال ارس با هم هماهنگ هستند.
سیاست سرکوب شیعیان در مناطق شمالی ارس، تبلیغ
ولنگاری، فحشا، رسیدگی نکردن به مناطق شیعهنشین، تعطیلی مساجد و ممنوع کردن
عزاداریها هر چند زائیده فکر بیمار الهام علیف و اطرفیان ضددین او بود، اما در
طول چند سال گذشته بر اساس اطلاعات بسیار موثق، توصیههای ترکیه در این زمینه نقش
بسیار مهمی داشته و دارد. اردوغان بهخوبی میدانست که اکثریت شیعه در این منطقه
مشکلی عمده برای حضور در شمال ارس بهشمار میرود و به همین دلیل تبلیغات ضدایرانی
و ضدشیعی به دستور او و با مدیریت میت شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. اینکه عدهای
نادان هم در ایران دارند دور دهان اردوغان را لیس میزنند،
به همین دلیل است.
در برابر اقدامات عملی ترکیه برای حضور و نفوذ در شمال
ارس، ایران تقریبا هیچ کاری نکرده است. آنهایی که اینجا و آنجا به ما فحش میدهند
و میگویند حساب «ملت آذربایجان» (اصلا ما چیزی به اسم ملت آذربایجان داریم که این
کودنها آن را تبلیغ میکنند) با حکومت آن جداست، فکر نمیکنند در مقابلش میتوان
گفت که حساب ملت ایران با حکومت ایران جدا است؟ این جماعت اصولا نفهمیدند که
اردوغان در باکو دارد چه سیاستی را اعمال میکند و آن آقای سادهلوح که الهام علیف
را حافظ بیضه اسلام توصیف کرد و فکر میکرد همه در شمال ارس پشت سرش رژه خواهند
رفت، حالا بیاید و حساب پس بدهد؟
با صراحت عرض میکنم، سیاست جمهوری اسلامی ایران در
باکو بهدلیل حضور افراد ضعیف، عدم آگاهی به اقدامات رقبا، نادیده گرفتن بسیاری از
مسائل مهم که نیازی نیست اینجا حرفی از آن به میان بیاورم با مشکل روبهرو شده
است. در جایگاهی نیستم که بخواهم بگویم این سیاستها شکستخورده، بلکه میتوان با
اطمینان گفت که با مشکل روبهرو شده است. اگر اینگونه نیست چرا باید هزاران
تروریست تکفیری در نزدیکی مناطق مرزی کشورمان حضور داشته داشته باشند و در برابر
تکذیبهای بیپایه و سند الهام علیف، حضرات هیچ کاری نمیتوانند از پیش ببرند؟ چرا
حرف باکو در تهران خریدار دارد، اما حرف شما در آنجا خریدار ندارد؟
در حالی که سیاست اجرای الگوی قطر در باکو توسط
اردوغان علیالظاهر با موفقیت (هنوز برای قضاوت زود است) پیشرفته، بهنظرم یکی از
دلایلی که این آقایان به من فحش میدهند میخواهند مقصری پیدا کنند و بار تقصیر و
شکست خودشان را بر دوش بنده بیندازند. بهجای نفرین کردن ما و گفتن این جمله بسیار
سخیف «مردم انقلابی و شهیدپرور آذربایجان» که آبروی انقلابیگری و شهادت را بردهاید
بروید کارتان را درست انجام بدهید. اگر شهامت دارید بیایید برای افکار عمومی کشور
توضیح دهید که در برابر اقدامات ترکیه در شمال ارس چه کردهاید؟ حرفتان در باکو
چقدر خریدار دارد...
در پایان این مبحث باید این نکته را یادآور شوم که ما
بارها در جلسات مختلف، در مطالب گوناگون نسبت به پارهای موارد هشدار داده بودیم،
اما چه باید کرد که منافع شخصی و گروهی عدهای بر منافع عمومی و ملی کشورمان
ارجحیت پیدا کرده است.