داود
علیزاده
مدتهاست
که از شیوع کرونا میگذرد. محدویتهای کرونا دامن بسیاری از مشاغل را گرفته است و
آنها را به تعطیلی کشانده است. یکی از تبعات محدودیتهای کرونا لغو برگزاری نشستهای
ادبی و فعالیتهای هنری و فرهنگی است که میتواند در دراز مدت تبعات مختلف اجتماعی
برای جمعیت کنونی و آیندگان داشته باشد.
در
این خصوص بامداد جنوب با دکتر عباس عاشورینژاد، استاد دانشگاه ، پژوهشگر نمونه
کشوری و مدیر انجمن ادبی دوستداران حافظ بوشهر گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانیم.
دکتر
عباس عاشورینژاد در شروع با اشاره به بحث قرنطینه خانگی و محدودیتهای اجتماعی
گفت: بحث قرنطینه خانگی و محدودیتهای تبعات مثبت و منفی بسیاری دارد. پیشاپیش این
نکته را عرض کنم اگر بیشتر به ثاتیرات مثبت پرداختم شاید به این دلیل باشد که آدم مثبتگرایی
هستم و سعی میکنم در بدترین شرایط همجایی برای زندگی کردن پیدا کنم و این نگاه
را داشته باشم و البته ممکن است که خواننده با من موافق نباشند و اگر در تاثیرات
اغراق شود پیشاپیش هم میپذیرم و هم شما میتوانید با من همراه نباشید.
این
استاد دانشگاه با بیان اینکه هر نشستی که برگزار میشود اجزای مختلفی دارد، به
تشریح اجزای تشکیل دهنده هر رویداد پرداخت: در ابتدا فردی یا افرادی هستند که کار
را ارائه میدهند و افرادی هستند که کار رو میپذیرند. میشنوند. به اولی میگوییم
گوینده یا سخنران و دومی هم میشود مخاطب؛ یعنی کسانی که در طرف خطاب هستند و میشنوند.
ضلع سوم کسانی هستند که کار را برگزار میکنند.
به
گفته وی اکنون ببینیم که شرایط کنونی روی هر بخش چه تأثیرات مثبت و منفی داشته
است.
عاشورینژاد
با اشاره به سخنران و ارائهدهندگان جلسه گفت: وقتی جلسهای وجود نداشته باشد آن
سخنران، همان صاحبنظر ما انگیزه مطالعه کردن و فکر کردن برای ارائه آن کار را از
دست میدهد. چون انگیزه ندارد و بههرحال مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. وقتیکه
مستمع مستقیم بهخصوص وجود نداشته باشد.
با
این حال وی گریزی به مستمعهای غیر مستقیم نیز داشت و افزود: البته بههرحال در
همین شرایط خانگی، ما مستمع غیرمستقیم داریم. هم دانشجوهایمان که بهصورت آنلاین
به حرفهای ما گوش میدهند و کلاس برگزار میشود و هم در این فضای مجازی من چیزی مینویسم
یا ویس را میگذارم حتماً کسی دارد گوش میدهد.
این
استاد دانشگاه با تاکید بر تاثیر مستمع مستقیم خاطرنشان کرد: تأثیر مستمع مستقیم
خیلی مهمتر است؛ یعنی آن چهره به چهره بودن و چشم به چشم بودن به خطیب خیلی
انگیزه میدهد و یک ایجاد تعهد هم میکند برای صاحبنظر که برود فکر کند و مطالعه
کند و مثلاً هر دو هفته یکبار بیاید غزلی از حاضر را شرح دهد.
وی
ادامه داد: وقتی نشستی نباشد همین دوست من ممکن است انگیزهاش را از دست بدهد. همه
ما آدمهایی نیستیم که انگیزه درونی داشته باشیم. بعضی از ما بهواسطه انگیزههای
بیرونی کار میکنیم. حتی مطالعه میکنیم تا کار ارائه بدهیم.
ریاست
انجمن دوستداران حافظ استان بوشهر به نکته مثبت همین پدیده نیز اشاره کرد: نکته
مثبت همین کار را هم بگویم. نکته مثبت این قضیه هم این است که برخی از صاحبنظرها
چون در شرایط غیرقرنطینه سرشان شلوغ بود و جلسات بیرونی زیادی داشتند و حضور بیرون
از خانه زیاد داشتند. اینها باعث شده بود که خیلی خوب مطالعه نکنند. دوستان بعضی
بهم گفتند که در شرایط کرونایی چندین برابر کار فکری انجام میدهند؛ چون رفتوآمدها
کاسته شده و وقت شخصیشان افزودهشده است.
پژوهشگر
برتر کشور در چهارمین جشنواره فرهیختگان به ضلع دیگر رویدادهای فرهنگی اشاره کرد و
گفت: از اینکه بگذریم مخاطبهای ما هستند که باید راجع آنها همصحبت شود.
به
گفته وی مخاطبهای ما اینها چند دسته هستند. یک دسته از آنها مخاطبان ما جوانان
تشکیل میدهد که خیلی احتیاج دارند که با کسانی که در حوزههای موارد علاقه صاحبنظر
هستند ارتباط مستقیم داشته باشند و این جلسات جایی هست که این جوانان با آن
بزرگوارها ارتباط مستقیم داشته باشند.
عاشورینژاد
با تشریح این دسته خاطرنشان کرد: مثلاً کسی بخواهد اساتیدی همچون دکتر رضایی یا دکترحمیدی
یا دکتر معتمد را ببیند شاید سخت باشد؛ اما وقتی این بزرگواران دو هفته یکبار در
این روز و این ساعت در جای خاصی نشست داشتند، این جوان میآمد و از نظراتش استفاده
میکرد. سوالاتی هم که دارد میپرسد و چون جمع هم مشخص و محدود است میتوانند با
هم دیالوگ داشته باشند؛ اما در شرایط کرونایی این ارتباط به طرز چشمگیری قطعشده
است و اگر تداوم داشته باشد این گسست میتواند زیانها داشته باشد و ذهن و زندگی
آن جوان را تحت تأثیر قرار بدهد.
به
گفته وی یک وجه منفیتری هم وجود دارد. مثلاً جوانان دوست دارند در این جلسات اظهارنظر
کنند و این خیلی خوب بود و مهم بود برای که اعتمادبهنفسشان بالا برود. بهخصوص
اینکه وقت جوان در حضور بزرگان میخواهد اظهارنظر کنند مجبور است که سنجیدهتر اظهارنظر
کند و اینطوری نیست که مثلاً در جمع دوستان هر چه به زبانش بیاید بگوید.
این استاد دانشگاه به جوانب دیگر لغو رویدادهای
ادبی اشاره کرد و گفت: جوان در جمع بزرگان خودکنترلی دارد که از این بابت که فکر
کند و سخنی بگوید که ارزشمند باشد. این خودش تأثیر مثبتی دارد؛ اما در این شرایط
وقتی این داستان طولانی بشود این جوان دیگر این فضا را نخواهد داشت تا اظهارنظر و
عرض اندیشه کند و فکر خودش را بیان کند.
عاشورینژاد
بیشترین تأثیر منفی را بر روحیه و زندگی میانسالان و جهاندیدگان دانست و گفت: این
شرایط کرونا بیشترین تأثیر منفی را بر روی میانسالها دارد که اکثریت مخاطبان
جلسات ادبی و فرهنگی هستند و بهطور اخص بر روی جهاندیدگان.
به
گفته وی وقتی این جلسات تشکیل نمیشود این افراد بهشدت غمگین میشوند و به من
پیامک دادند حتی دوست جهاندیدهای میگفت: ما از کرونا بمیریم بهتر از این است که
از تنهایی در خانه بمیریم.
برگزیده
جشنواره پژوهش های خلیج فارس تاکید کرد: این جلسات در زنده نگهداشتن روحیه این بزرگواران
تأثیر بسیاری داشت؛ حتی به تعبیر خودشان عمر دوباره میدهد. نفس میدهد به ما برای
ادامه زندگی و تاکید داشتند که این جلسات تعطیل نشود.
عاشورینژاد
با اشاره به تبعات منفی دوران کرونا در عرصه فرهنگ و ادب تصریح کرد: همین میانسالها
و جهاندیدهها وقتی در خانه هستند، مجبورند در چنین شرایطی به فضای مجازی پناه ببرند.
به
گفته وی این فضاها هم خودش بحث مفصلی دارد. اول اینکه بسیاری از اطلاعاتی که در
فضای مجازی دستبهدست میشود بیپایه و اساس است. غلط است. مقایسه کنید وقتی دکتر
رضایی یا خانم دکتر پرهیزگاری راجع یک مساله از دیوان حافظ صحبت میکند، ایشان
حاصل یکعمر مطالعه و تحقیق و تفکر را با سخنی سنجیده ارائه میدهد و مخاطب میتواند
بر آن حساب کند. درحالیکه در فضای مجازی حرفهای بیپایه و اساس در حجم وسیع به
مخاطب عرضه میشود.
این
استاد دانشگاه با اشاره به ناخرسندی بسیاری از این وضع افزود: بسیاری از جهاندیدگان
شاکی همین وضع هستند. از طرف دیگر حتی اگر اطلاعات درست هم در اختیار مردم قرار داده
شود، وقتی در حجم زیاد و وسیع داده شود؛ فرصتی برای پردازش نیست. وقتی برای مخاطب باقی
نمیماند.
به
گفته وی شما تصور کند هر روز در یک گروه چقدر مطالب فوروارد میشود. بدون توجه،
بدون دقت نظر. چه کسی قرار است این اطلاعات را بخواند؟
این
استاد دانشگاه با طرح این پرسش که اطلاعات برای چه چیزی است؟ بحث را ادامه داد: برای
این است که با آن در زندگی بتوانیم انتخابهای درستی داشته باشیم. درک درستی داشته
باشیم. اینهمه اطلاعات درست هم وقتی وارد ذهن بشود نتیجهاش چه میشود؟
به
گفته وی البته اگر گروه محدود باشد و اظهارنظرها درست و منطقی باشد قابلتحمل است.
اطلاعات درست هم باید در حدود و موازین صحیح به مخاطب داده شود و مخاطب فرصت تجزیهوتحلیل
داشته باشد. در واقع ما اطلاعات کم اما صحیح نیاز داریم.
عاشورینژاد
با بیان اینکه اگر حتی فقط یک شاهکار را درست بخوانیم زندگیمان متحول میشود،
افزود: ما اگر فقط و فقط یک گلستان سعدی یک دیوان غزلیات حافظ و یک شاهنامه و یک مثنوی
را بخوانیم. اینهمه کتاب دیگر نخوانیم هم جهان و زندگیمان متحول میشود.
وی
در ادامه با تاکید بر عمق دانش خاطرنشان کرد: هر چند نمیگویم نخوانیم. من اعتقاد
داریم که وسعت دانش زیاد باشد اما مهمتر عمق دانش است. اگر حکایتی از سعدی
خواندیم به شرطی مفید است که مثلا دو روز راجع یک حکایت سعدی فکر کنیم. جوانبش را
در نظر بگیریم. حرف بزنیم راجعش. این است که میتواند تأثیر داشته باشد؛ وگرنه این
حجم اطلاعات درست هم اینقدر دارد.
عاشورینژاد
مخاطبان را خطاب قرار داد و پرسید: دلم می خواد آخر شب هر کسی از خودش بپرسد اینهمه
پیامی که هر روز در فضای مجازی میخواند از صبح تا شب ... خروجی این پیامها بر
روی انسان چه بود؟ چه درکی به انسان داد؟
به
گفته پژوهشگر برتر کشور این هم یک اثر منفی است که در شرایط محدودیت کرونا مخاطب به
فضای مجازی پناه برده است که در آن با حجم متراکم و انبوه اطلاعات بیمصرف روبروست.
وی
این فضا را با نشست واقعی مقایسه کرد و گفت: وقتی فرد بیاید در جلسه نشست یک مطلب
را بشنود برایش ایجاد سؤال بشود. راجعش از صاحبنظر حرف درست بشنود و تمرکز رویش بشود...
این را نمیتوان با سیل پیامهای مجازی مقایسه کرد.
وی در پایان با اظهار نگرانی درباره فضای مجازی
موجود گفت: من نگران فضای مجازی کنونی هستم. فضایی که بیحسابوکتاب و بدون
محدودیت تحت اختیار ما قرارگرفته ما را دارد ویران میکند. در شرایطی که همین فضای
مجازی پتانسیل و موهبتهای قرن بیست و یکم بود. اینقدر این پدیده میتوانست
ارزشمند باشد و زندگی ما را رو به جلو حرکت بدهد. ولی به دلیل فقدان فرهنگ درست
استفاده از آنها الان دارد ویرانگری میکند.