الهام بهروزی
جامعه ایران جامعهای است که زندگی آن مبتنی بر فرهنگ شفاهی است؛ یعنی مردمان
این سرزمین هنوز دل در گروی شنیدهها دارند تا خواندهها! از اینرو آنها در
مکالمات روزمره خود بیشتر میگویند شنیدهایم تا خواندهایم که این عادت را از
نیاکانی به ارث بردهاند که دل در گروی شنودن میراث ناملموسی داشتند که بسان جان
برایشان ارزنده بود.
این میراث گرانبها و فاخر که از گویش آنها را در برمیگرفته تا موسیقی، پوشش،
رسوم، صنایع دستی و... در گذر زمان با ظهور تکنولوژی و تغییر سبک زندگی در حال
سپرده شدن به فراموشخانه مدرنیته هستند که تنها راه جلوگیری از فراموشی میراث ناملموس
و تاریخ شفاهی این سرزمین مکتوب کردن و جمعآوری آنها در قالب کتاب است.
بدیهی است سراسر خاک ایران، هنرخیز و مملو از رسوم و آدابی است که از اندیشه و
زندگی اقوام مختلف نشات گرفته است. در جنوب این کشور بسان دیگر مناطق آن، فرهنگ
اصیل و رسوم کهن و پرمایهای نهادینه شده که نشات گرفته از زندگی مردمانی اندیشهورز
و هنرشناس و هنرمند است. بوشهر یکی از استانهای جنوبی است که در خود میراث فرهنگی
ارزشمندی را جای داده است اما متاسفانه امروز بسیاری از این میراث تحت تاثیر
عواملی در حال کمرنگ شدن و فراموشی هستند که خوشبختانه بهواسطه وجود پژوهشگران
دغدغهمندی بیشتر این میراث در حال مکتوب شدن هستند. الهه غریبزاده یکی از
پژوهشگران باانگیزه و خستگیناپذیر در حوزه تثبت
میراث ناملموس استان بوشهر است که در رشتههای مترجمی زبان انگلیسی و فرهنگ زبانهای
باستانی تحصیل کرده است.
او در سالهای اخیر با تالیف آثار قابل تاملی در حوزه تاریخ شفاهی و میراث
ناملموس خدمتی ارزنده به احیا و معرفی و حفظ داشتههای اصیل فرهنگی استان کرده است
اما متاسفانه آثار این پژوهشگر با وجود همه اعتبار و غنایی که دارند، از سوی
مسوولانی که شناخت درستی از حوزه فرهنگ و پژوهش ندارند، نادیده گرفته شده تا جایی
که بسیاری از این آثار بهدلیل هزینههای هنگفت چاپ در انتظار ماندهاند! این در
حالی است که در مقابل از سوی برخی از دستگاههای دولتی پیش از این برای برخی از
کارهای کممایه، هزینههای ۸۰ میلیونی پرداخت شده است! ولی با همه این بیمهریها
غریبزاده همچنان به مکتوب کردن تاریخ شفاهی و میراث ناملموس استان بوشهر ادامه میدهد.
این نویسنده و پژوهشگر برتر استانی در خصوص انگیزهاش از مکتوب کردن بخشی از
فرهنگ شفاهی بوشهر به بامداد جنوب گفت: اوایل دهه ۹۰، با توجه به نیاز سنجیهایی
که در حوزه تحقیقات نشریافته در مقوله تاریخ و فرهنگ انجام دادم، متوجه شدم که حوزه
میراث ناملموس استان نیازمند مطالعات و تألیفات زیادی است. بنابراین با توجه به گستردگی بحث میراث معنوی (میراث ناملموس) و ارتباط
آن با تاریخ، فرهنگ، هنر، صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگریو
همچنین بهدلیل شرایط تحصیلی دانشجویان این رشته، سه طرح میراث ناملموس در حوزه منطقهای، ملی و بینالمللی
مسیر پژوهشی خود را ترسیم کردم که البته پیشنیاز این مطالعات، ورود واحد درسی
میراث ناملموس فرهنگی به حوزه دانشگاهی و انتشار کتابی جامع در حوزه تاریخ،
فرهنگ، هنر و زبانهای باستانی با عنوان «میراث جلوهای از تاریخ» (مطالب بههم پیوسته اساطیر، تاریخ، زبانهای باستانی، آثار و
مفاهیم میراث فرهنگیو معنوی و گردشگری ثبت شده در یونسکو و موزه) بود که در طی این مسیر، بسیار اثربخش شد و فرصتی دست
داد تابا توجه به نیاز مخاطب امروزی، در حوزه مکتوب و دیجیتال محتواهای
متنوع را تهیه و تدوین و از طریق شبکهسازیهای
مجازی و مقالات در اختیار عموم قرار دهم.
الهه غریبزاده در ادامه با تاکید
بر اینکه پژوهش عشق است و از دیدگاه من نمیشود یک شغل ثابتی را داشت و پژوهش هم
انجام داد، افزود: بدین معنا که برای پژوهش، بایستی چشمها را روی زندگی بست و
پژوهش را زندگی کرد.
وی در پاسخ به این پرسش
مبنی بر اینکه بیشتر کدام بُعد فرهنگی این منطقه که از اندیشه
و سبک زندگی مردمان بوشهر نشأت میگرفت، شما را برای مستندنگاری مجذوب خود کرد،
توضیح داد: سادگی، بیپیرایگی سبک
زندگی مردم بوشهر بهویژه نوار ساحلی بهمثابه یک آهنربا من را مجذوب و البته غرق
در دریای بیکران سنت این خطه کرد؛ بهطوری که با تکتک سلولهای بدنم سنتها را
لمس و گاه احساس میکردم عشق به نماد و نمودهای فرهنگی این دیار در رگهایم جاری و
ساری است.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه میراث ناملموس و
تاریخ شفاهی استان بوشهر با تاکید بر اینکه یکی از آسیبهای جدی که حوزه پژوهشی و فرهنگی کشور و
استان را احاطه کرده است، داوری نشدن معتبر پژوهشهای انجامشده، تکراری بودن
موضوعات و بهروز نبودن محتوای اکثر کتب چاپشده است، تصریح کرد: این موضوع یکی از
عوامل اصلی کاهش سرانه مطالعه بهشمار میرود. متاسفانه بارها در نشستهایم با مسوولان، صاحبنظران و نویسندگان کشوری و استانی
اینگونه نظرها را به کثرت شنیدهام که فلان کتاب جلد زیبایی داشت ولی کممحتوا
بود، از اشکالات نگارشی و محتوایی زیادی
برخوردار بود، ازکپیهای بیحدوحصر از آثار دیگران بهره برده بود و درنهایت خواننده
را به خط پایان کتاب ترغیب نمیکند. بنابراین بهطبع عوامل مذکور دلیلی
شد که من آثارم را نخست به داوریهای بیقیدوشرط و تائیدیههای علمی و موضوعی چه
در شهر بوشهر و چه تهران برسانم. دوم، اقدام
به معرفی اثر خود کرده و تلاش مضاعفی را انجام دهم (مستندات نامهنگاری و پست الکترونیکی اساتید پیشکسوت هماستانی و
پایتخت قابل ارائه است). در پایان شاید
با این حرکت، قادر باشم کاستیهای پژوهشیام
را به حداقل برسانم؛ هرچند هیچ پژوهشی
خالی از نقص و نقد نیست و نخواهد بود.
غریبزاده در ادامه در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه حوزه
مد و لباس حوزهای بود که تا پیش از شما، کسی به آن بهصورت جدی ورود نکرده بود،
ولی شما موفق شدید در این زمینه جامعترین و کاملترین مجموعه را در این حوزه
گردآوری کنید که به تائید بزرگانی چون سیدجعفر حمیدی و پرفسور ایرج نبیپور ... رسید،
چگونه شد که به این حوزه ورود کردید و برای نگارش این اثر که حکم دایرهالمعارف مد
و لباس استان بوشهر را دارد چه مدت زمان وقت گذاشتید و منابع شفاهی چقدر به شما در
تالیف این اثر کمک کرد، گفت: در این اثر پژوهشیام در حوزه لباس که سال گذشته با همراهی
و تائید پرفسور ایرج نبیپور و مقدمه پرفسور سیدجعفر حمیدی ثبت شد، تلاش کردم برای
مرجعیت مطالعات انجامگرفته نشست نقد و بررسی این اثر با حضور اساتید فرهیخته استان در
واحد دانشکده معماری دانشگاه خلیج فارسی برگزار شود که خوشبختانه مورد قبول اساتید
حاضر واقع شد.
ای نویسنده ادامه داد: در این پژوهش درصدد برآمدم تا با
ادای احترام و نهایت تواضع به اقواممختلف ساکن در جایجای استان و حفظ
شأن و منزلت آنها، با به تصویر کشیدن علمی و میدانی لباسهای اصیل مردم بوشهر گامی
را در راستای فرهنگسازی این میراث ارزشمند بردارم و همچنان این ادعا را به منصه
ظهور برسانم که بوشهر از دیرباز تا کنون دارای لباسهای مطابق با اندیشه، اعتقاد و
بر مبنای سلیقه خاص زنان و مردان منطقه و مهمتر از همه
آب و هوای گرم و مرطوبش بوده است البته گزارشات شفاهی از مطلعین زیربنای کار قرار
دارد.
وی در ادامه در پاسخ به
پرسش دیگری مبنی بر اینکه کتاب «لباس سنتی بوشهر،
گنجینهای در دست فراموشی» با توجه به محتوای غنی که در خود جای داده است، اما
هنوز چاپ نشده است آیا نهادی یا دستگاهی در زمینه انتشار این اثر با شما همکاری
خواهد کرد، افزود: در پاسخ به این سوال شما ناخوادآگاه تیتر
جنجالی عاطفی که در دهه ۸۰ در نشریات از زبان پدرم چاپ شد، به ذهنم خطور کرد؛ «در
بوشهر بر سر نخواستن من دعواست» (روزنامه نصیر سال ۸۲). ببینید، اگر اغراق نکرده باشم من در ۱۰ سال اخیر
به تکتک ارگانهای مربوط مراجعه و با آنها مذاکره کردهام؛ از بوشهر گرفته تا
عسلویه. هر بار با یک کار جدید،
یک طرح روزآمد و رزومهای سنگینتر ولی هر بار هم با وعده و وعیدهای پیدرپی به پیگیریهایم
نقطه پایان دادند. از الطاف کدامشان برایتان بگویم؟ از اداره میراث فرهنگی بگویم
که با مراجعات پیدرپی در سالیان اخیر، حتی مدیران وقت، تیتر کتاب من را هم
نخواندند و اسفناکتر اینکه پیشنهاد پذیرش آثارم که عمدتا نام میراث را یدک میکشید
برای استفاده در سایتهایشان هم بهصورت رایگان قبول نکردند. در حالی که کتابی با
همین عنوان بدون داشتن هیچ صفحه ارجاعات و ماخذنویسی را با تیترهای عدیده «خورده
فرهنگ» به جای «خرده فرهنگ» با تبلیغات گسترده روانه بازار کشوری کردند!
این نویسنده و پژهشگر برتر کشوری
ادامه داد: شاید خوشایند نباشد که بیان کنم برای دریافت دستمزدی ناچیز در مقابل
انجام پروژهای سنگین و طاقتفرسا که پژوهشی زمانبر بود و مدتزمان یک سال و نیم
از عمر مفید من را صرف خودش کرد، به کرات و به کثرت تحت هجمهها و پرسشهای عدیده
قرار گرفتم و در نهایت نه بهخاطر موضوع دریافت دستمزد؛ بلکه بخاطر اثبات حقانیت
خود و بهناچار در مسیری نگرانکننده در رفت و آمد بودم. دریافت مبلغ بسیار ناچیز یک
ملیون تومان برای ویرایش، پژوهش، نمونهنگاری یک کتاب و یا در نظر گرفتن اجرت هشتصد هزار تومان
برای ویرایش، پژوهش، نمونهنگاری ۹۸ طرح پژوهشی در قالب یک پروژه در ۱۰
حوزه مختلف علمی چقدر گران است؟! و
مجددا در نظر گرفتن یکمیلیون تومان کمکهزینه حمایتی (البته چهارسال بعد از نشر) چاپ کتاب «میراث جلوهای از تاریخ» از آثار خودم
که برخی نویسندگان و صاحبنظران استانی بعد از مطالعه آن نظر و تائیدیه خود را در
رسانههای نوشتاری استانی منتشر کردند، مضاف بر اینکه کتاب مورد نظر، با توشیح
مشاور وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مقام برتر کشوری نیز از آن خود کرد، نزدیک
به دو سال به طول انجامید و در انجام چاپ کتاب مورد بحث کاملا به یاد دارم در سال ۹۲
بالغ بر ۲۰ میلیون تومان هزینه چاپ آن را از جیب خودم پرداخت کردم.
غریبزاده با تاکید بر اینکه تا کی و تا چند سال آینده، باید مجموعه
کتابها، مجموعه مقالات، مجموعه طرحهایم را با هزینه شخصی ارائه دهم تا در گوشه میز
دوستان آنقدر خاک بخورد به امید اینکه یک تازه وارد، در آینده بودجه انتشار آنها را تامین کند، گفت: بهراستی بر سر حمایت نکردن پژوهش و
طرحهای فرهنگی واقعی دعواست! متاسفانه این تراژدی تلخ برای کتاب «جدال فقر و فخر»
که راوی ۶۰ سال زندگی ورزشی جلال غریبزاده
است، در حال تکرار است، خیالی نیست! او شش
دهه با خون دل و با دست خالی برای ورزش این شهر مو سپید کرد و من ۱۲ سال برای
فرهنگ این شهر جان دادم، البته امیدوارم جواب من صبر
تا ۵۰ سال آینده نباشد؛ چراکه نسل او صبورتر بود ولی برای نسل من، رمقی برای
ادامه تا ۵۰ سال آینده نیست.
وی در خصوص اهمیت مکتوب
شدن فرهنگ شفاهی در پویایی فرهنگی یک منطقه تصریح کرد: متاسفانهبا نگاهی به شیوههای
قومی و عادات سنتی افراد و با نیل به فرهنگ کهن دیارمان، وجود عوامل بیرونی ناشی
از مدرنیته موجب کمرنگی و در اغلب موارد منسوخ شدن برخی آداب و رسوم شده که البته
همچنان شاهد ریشههای آن در کالبد جامعه چه از لحاظ تبلیغات فرهنگی و چه از لحاظ
ثبت و ضبط این مهم هستیم. بدون شک مکتوب شدن این میراث میتواند به پویایی و توسعه
فرهنگ جنوب بیفزاید و غنای آن را به آیندگان یادآری و از فراموشی این گنجینه
ارزشمند جلوگیری کند.
نویسنده کتاب «لباس سنتی
بوشهر، گنجینهای در دست فراموشی» در خصوص مهمترین موانعی که در سالهای اخیر در
زمینه پژوهش با آنها روبهرو شده، گفت: در این زمینه عوامل مختلفی سد راه من
شدند؛ اما
به هر جهت صرف نظر از حمایت مسوولان ذیربط که هیچگاه، امید چندانی به آنها
نداشته و ندارم؛ زیرا در این مسیر تنها رهاوردی که نصیبم شد صرف زمان و انرژی و
هزینههای زیاد بوده است، عوامل دیگری مثل کافی نبود منابع معتبر و در دسترس نبودن
کتابخانههای ویژه تاریخ و فرهنگ شفاهی در بوشهر مثل کتابخانه بنیاد ایرانشناسی
(شعبه بوشهر) همواره کار من دوچندان مشکلتر میشد ولی با وجود همه این کملطفیها
با توجه به عشقم به کار، با قبول همه مشکلات به مراجع کتابداری تهران مراجعه میکردم
و منابع و مطالب مورد نیازم را بهدست میآوردم.
غریبزاده در خصوص مهمترین
دغدغههای حال حاضر خود یادآور شد: بعد از چندین
سال مطالعه، نشر آثار اخیرم در حوزه «تاریخ فوتبال بوشهر» و «فرهنگنامه زنان بوشهر»
همراه با پذیرش اجرای طرحهای ارائه شدهام در مقوله «موزه فوتبال» و «موزه زنان» که
هر دو از ضرورتهای کلیدی حوزه فرهنگی استان است، مهمترین دغدغههای این روزهای
من را تشکیل میدهد.
نویسنده کتاب «میراث جلوهای از تاریخ» در
پایان خاطرنشان کرد: مراتب قدردانی خود را از همراهی
صمیمانه و ارزشمند دکتر سیدجعفر حمیدی و پرفسور ایرج نبیپور، چهرههای ماندگار
استان اعلام میکنم و زحمات دلسوزانه هیات تحریریه بامداد جنوب را ارج مینهم.
امید است این مجموعهها که هزینهای معادل با زیباترین روزهای جوانیام فارغ از هر
نوع تشویقنامه استانی و بهصورت فردی در این شرایط اقتصادی جامعه بهخصوص وضعیت کرونایی
اخیر انجامگرفته، برای تمامی کسانی که با فرهنگ
و آداب و رسوم این مرزبوم سروکار دارند که شمار آنها بهشدت طی چند سال گذشته افزایشیافته
است، مورداستفاده قرار گیرد.