|
الهام بهروزی
علی غرق در دنیای کودکانهاش در کنار جنگلهای حرا دارد از این سو به آن سو میدود؛ در حالی که جیبهایش پر از صدفها و گوشماهی زیباست. با لبخند به او میگویم که چقدر این جنگل را دوست داری؟ برقی از محبت در چشمانش میدرخشد و دستهایش را به پهنای دنیای بزرگش باز میکند و با ذوق میگوید: «خیلی.» به او میگویم که پیامت به آدمهایی که میخواهند این جنگل را خراب کنند، چیست؟ کلافه میشود و با صدایی بلندتری میگوید: «نه حراها را نکشند.»
این خواسته کوچکترین دوستدار حراهای دیر، کودکی سه یا چهار ساله است که در آخرین کشت نهال در این جنگل با دستهای کوچکش چندین حرا کاشته است و هر روز مراقب است که این زیبایی را کسی از او نگیرد اما کمی دورتر باز این چرخ لودرهاست که بیرحمانه قلوههای بزرگ سنگ را با وجود صدور دستور توقف عملیات، در گلوگاه تالاب دیر- بردستان میریزد و تن جنگل را به لرزه در میآورد! بهراستی مدیرعامل شرکت مهر تکثیر میگو ساحل دیر دارد برای توسعه شهر اینگونه خودخواهانه میتازد و بر چهره طبیعت بکر آن زخم میزند! تا با مرگ حراهای زیبا و حیات وحش آن، توسعه پایدار را در این بندر کهن ایجاد کند!
شواهد امر نشان میدهد که او خواستهای جز رسیدن به منافع خود ندارد و اگر به فکر توسعه و آبادانی شهرش بود تن به خواسته و دغدغه بحق دوستداران محیط زیستی هماستانی و فعالان شاخص محیط زیست کشور میداد و با احترام به این خواسته در جایی مناسبتر و با رفتن بر مسلک قانونی به توسعه پایدار شهر و ارزآوری در حوزه میگوی استان اقدام میکرد ولی پافشای وی بر اجرای سایت پرورش لارو میگو در محدوده تالاب دیر- بردستان و منسوب کردن مطالبه بحق همیاران محیط زیستی به عملی مغرضانه و چسباندن برچسبهای نامناسب به پویش مردمی، همه و همه نشان از خودخواهی این سرمایهگذار برای رسیدن به سود و منفعت بیشتر دارد و همراهی شبههناک مدیران ارشد استان با او متاسفانه موجب توهمش در ایجاد توسعه پایدار در منطقه شده است که بیشک این اقدام نه تنها به توسعه پایدار ختم نمیشود؛ بلکه با اجرای غیراصولی این طرح در محدوده تالاب مذکور باید شاهد مرگ زودهنگام یکی از اکوسیستمهای بسیار بکر و غنی در این منطقه باشیم.
این اقدام اما با همه زشتی که داشت باعث رو شدن بیدانشی و بیخردی و چهره دیگر برخی از مدیران در حوزه محیط زیست استان برای مردم شد که پشت درهای بسته چه تصمیمات ناگواری را با عنوان توسعه و پیشرفت به قیمت نابوی حیات وحش و اکوسیستمهای طبیعی و دریایی کمنظیر استان میگیرند.
بهراستی اگر ایستادگی سمنها و مردم استان نبود و اگر مطالبهگری آنها نبود آیا برخی از این مدیران به اشتباه خود در صدور مجوز برای این سایت اقرار میکردند! آیا معاون عمرانی استان که در راس کمیسیون ماده ۱۱ قانون هوای پاک اقدام به تصویت این مصوبه کرد پاسخ روشن و قانونی و قابل دفاعی برای این اشتباه دارد؟! و آیا با تشکیل جلسهای دیگر اقدام به اصلاح این رای و جانمایی این سایت در جای مناسبتر خواهد کرد؟
متاسفانه این رای اشتباه تا بدانجا نگرانکننده و مخرب بود که پای محمد درویش و اسماعیل کهرم، فعالان مطرح محیط زیستی کشور را به دیر باز کرد و آنها در بازدید میدانی خود از جنگلهای حرا و تالاب دیر- بردستان، متفقالقول تاكيد كردند كه جانمايي اين سايت به مرگ يكي از زيباترين و غنيترين اكوسيستمهاي جنوب كشور يعني جنگلهاي حراي ختم خواهد شد و این سایت درست در محدوده تالاب قرار دارد و مسوولان باید به اشتباه خود در این تصمیمگیری اقرار کنند و رای خود را پس بگیرند.
اسماعیل کهرم كه چهارشنبه، یکم بهمنماه به دیر سفر کرده بود، در خصوص وجه تسمیه درخت حرا به بامداد جنوب گفت: کارل ون لینه، گیاهشناس قرن هجدهم وقتی متوجه شد که درخت شورزی حرا نقش موثری در تصفیه آب دارد، با توجه به اینکه زیستگاه انبوه این درخت در ایران (خاصه در سواحل خلیج فارس و دریای عمان)، هندوستان و پاکستان قرار دارد، اسم علمی این درخت را «اوسینا مارینا» (ابنسینای ایرانی) نامید.
این استاد دانشگاه و فعال محیط زیست کشور در ادامه با بیان اینکه این گیاه در رقابت با گیاهان دیگر برای ادامه حیات خود به آبهای شور پناه برد و با توجه به اینکه خود این گیاه مجهز به دستگاه آب شیرینکن است، آب شور را دریافت و به آب شیرین تبدیل و با دفع سموم از آن تغذیه میکند، افزود: متاسفانه امروز این درخت بسیار انعطافپذیر و کمنظیر از دخل و تصرفهای بیجای انسان خودخواه عاجز شده و بهجایی رسیده است که میخواهد از دست انسانها فرار کند! این در حالی است که این درخت نمیتواند در قسمتهای عمیق دریا زندگی کند و برای ادامه حیاتش باید در خورها باقی بماند. بنابراین اینجاست که باید تامل کنیم که با کدام منطق و قانون داریم برای سرنوشت جنگلهای منحصربهفرد حرا در این منطقه تصمیمگیری میکنیم!
وی با اشاره به اینکه من با حضور در دیر با زیبایی خیرهکننده جنگلهای حرایی روبهرو شدم که در حدود پنج و نیم هکتار از سواحل ماسهای و خوری منحصربهفرد به حیاتش ادامه میدهد، خاطرنشان کرد: ولی در حین بازدید در حریم این جنگل صدای زمخت ماشینهایی که داشتند قلوههای بزرگ سنگ را در کالبد آن فرو میبردند، مرا بهشدت آزار داد! متاسفانه نام این دستدرازی را گذاشتهاند سایت پرورش لارو میگو! این در حالی است که من سالها پیش به پاکستان رفتم، متخصصان آنجا دائم مردم را تشویق میکردند که حرا بکارید و با نصب صدها تابلو به تشویق مردم به حراکاری همت کرده بودند؛ چون آنها معتقد بودند که «حرا یعنی میگو!» از آن زمان مطالعاتم را روی این حوزه بیشتر متمرکز کردم و دیدم بله، رویشگاههای حرا محلی برای تخمریزی میگوهاست و هر جا جنگلهای حرا وجود دارد، میگوهای بیشتری هم در آن منطقه زیست میکند.
کهرم با تاکید بر اینکه این سرمایهگذاری که با نام و عنوان توسعه دارد تبلیغ میکند که میخواهد در حوزه میگوی استان ایجاد اشتغال و ارزآوری کند اصلا میداند دارد چکار میکند، تصریح کرد: اصلا مسوولان میدانند که با صدور مجوز سایت پرورش لاور میگو در حریم این جنگل و تالاب دارند زندگی و حیات میگوی طبیعی خلیج فارس را نابود میکنند و جای آن میگوی مصنوعی که آغشته به بسیاری از مواد شیمیایی است، جایگزین میکنند! از دید من عمدی در این تصمیم است! چون در غیر این صورت هرگز مجوز راهاندازی این سایت را آن هم در حریم جنگلهای حرا صادر نمیکردند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه متاسفانه در این بازدید میدانی از جنگلهای حرا دیدم که جادهای درست مسیر ورود آب شیرین را به خور و این جنگل مسدود کرده است، گفت: متاسفانه سالها پیش این اتفاق تلخ در میانکاله مازندران افتاد و ریل قطار باعث شد که محل تلاقی آب شور با آب شیرین قطع شود و آنجا فاجعهای در طبیعت بهوجود بیاید. این در حالی است که علم ثابت کرده است که هر جا آب شور با آب شیرین ترکیب میشود و بیشترین باروری را دارد و دانشمندان از این ترکیب بهعنوان اساس حیات یاد میکنند. بنابراین نباید اجازه داد که اتفاق تلخی که در میانکاله مازندران روی داد برای جنگلهای حرا در دیر هم اتفاق بیفتد!
کهرم با تاکید بر اینکه ترکیب آب شور و آب شیرین در محدوده این جنگل باعث ایجاد تنوع زیستی شده است، افزود: آب شیرینی که از تاج جنگل وارد میشود باعث رونق زندگی در آن شده و آن را به اکوسیستم غنی بدل کرده است. بنابراین این رویشگاه نهتنها امروز محل زندگی حیوانات و گیاهان بومی است بلکه محلی برای زندگی پرندگان آبزی و کنارآبزی است که در یک چرخه طبیعی دارند نظام حیات وحش را در این منطقه زنده نگه میدارند. من در بازدیدم از این جنگل با گونههای زیبایی از پرندگان نظیر ماهیخورک، حواصیل سفید، بزرگ، ارغوانی، مارگردن و... روبهرو شدم که فقط حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از مواد غذایی ماهیها را جذب میکنند ولی بقیه را از طریق فضلههای خود در این جنگل رها میسازند که غذای حراها و ماهیهای کوچک و میگوها میشود.
به گفته این بومشناس، جنگل حرا نه تنها موجب تصفیه هوا و آب میشود؛ بلکه این رویشگاه یکی از بکرترین و امنترین زیستگاهها برای پرندگان آبزی و کنار آبزی، ماهیها و جانوران بهشمار میرود که قطعا هم از نظر محیط زیستی و هم از لحاظ گردشگری بسیار حائز اهمیت هستند و نقش موثری را در توسعه پایدار این شهر ایفا میکنند ولی این اکوسیستم غنی امروز با تصمیمگیریهای اشتباه به خطر افتاده و اگر ایستادگی کنشگران واقعی محیط زیستی و مردم این شهر و استان بوشهر نبود چه بسا باید با این اکوسیستم زیبا و منحصربهفرد و پرفایده اقتصادی وداع میکردیم.
وی با اشاره به اینکه رویشگاههای حرا در نقاط مختلف جهان مانند هند، پاکستان، بنگلادش و... در سطح گستردهای وجود دارد، بیان کرد: ولی جنگل حرایی که در ساحل دیر و در نزدیکی این بندر قرار دارد، بسیار کمنظیر است. چون اکسیژنی که میسازد مستقیم به ریههای مردم این شهر تزریق میشود. البته این جنگل نه تنها هوا را تصفیه میکند؛ بلکه آب خلیج فارس را که آلودگی آن ۴۷ برابر آبهای آزاد دنیا است، در این منطقه تصفیه میکند! حالا شما تصور کنید که این تصفیهخانه بزرگ طبیعی را بهخاطر اجرای طرحهای اشتباهی چون سایت پرورش لارو میگو نابود کنیم، چه اتفاقی برای محیط زیست و اکوسیستم دریایی این منطقه میافتد!
کهرم در ادامه با تاکید بر اینکه بین پرندگان و جنگلهای حرا وابستگی خاص و بسیار محکم وجود دارد و با همدیگر نوعی همزیستی دارند و اگر حرا از بین برود سایر موجودات از بین خواهند رفت و این حلقه مرتب میچرخد و وای به روزی که این اتصال قطع شود، چون تمام عوامل زندگی در آن میمیرد، گفت: اینکه میگویند که حراها سمبل و نماد دیر هستند، حرف بسیار منطقی و درستی است؛ حراها نماد طبیعت هستند ولی متاسفانه مسوولان دارند با تصویب طرحهای اشتباه در محدوده این جنگل تیشه به ریشه این اکوسیستم غنی میزنند و کار سرمایهگذار سایت پرورش لارو میگو در این محدوده مصداق این گفته سعدی بزرگ «یکی بر سر شاخ، بن میبرید» است.
این فعال محیط زیست و بومشناس برجسته کشور با تاکید بر اینکه اگر هدف سرمایهگذار واقعا توسعه در حوزه میگو است، چرا درست این محدوده را انتخاب کرده است، گفت: این انتخاب صرفا بهخاطر فایده اقتصادی خود سرمایهگذار است نه منطقه دیر! هر کسی که میگوید این سایت در محدوده تالاب دیر- بردستان قرار ندارد، کذب میگوید! چون دقیقه جادهکشی این سایت در حریم تالاب و در تاج جنگل حرا قرار دارد. من واقعا در شگفتم که چطور استاندار بوشهر اجرای این طرح در این محدوده را مصوب کرده است! چرا مدیران شرکت آب منطقهای، اداره حفاظت محیط زیست استان بوشهر، منابع طبیعی و آبخیزداری و... مقابل راهاندازی آن در این منطقه بسیار حساس نه تنها ایستادگی نکردهاند بلکه موافقت هم کردهاند؟! واقعا چرا؟!
کهرم در پایان خطاب به مدیران امضاکننده مصوبه اجرای سایت پرورش لارو میگو در محدوده تالاب دیر- بردستان و جنگلهای حرا تاکید کرد: شرافت را زیر پا نگذارید! چون فرزندان شما در این منطقه بالنده خواهند شد و نفرین آنها را در آینده به جان نخرید! این تاسیساتی که اصرار به اجرایش در این منطقه دارید، در نهایت با مرگ صاحب آن از بین خواهد رفت و تنها از این سایت مجموعهای از ساختمانهای زنگار گرفته باقی خواهد ماند. پس از تخریب این طبیعت زیبا بگذرید و با توسعه آن مردم را از موهبت طبیعت بهشکل موثرتری برخوردار کنید. خیر خود و فرزندان این سرزمین را در حفظ و توسعه این جنگلهای زیبا و بسیار مفید قرار بدهید. انسان جایزالخطاست. بنابراین از مسوولان میخواهم که بیایند و اشتباه خود را در زمینه صدور این مجوز اظهار و از مردم و دوستداران طبیعت عذرخواهی کنند. بیایند و به ندای وجدانشان عمل کنند؛ زیرا به قول سعدی: «نام نیکو گر بماند ز آدمی/ به کزو ماند سرای زر نگار»!
در پایان این گزارش یادآوری میشود، در حال حاضر دستور قضائی توقف عملیات ساخت سایت پرورش لارو میگو در محدوده تالاب دیر- بردستان صادر شده اما با وجود این دستور، سرمایهگذار همچنان در حال ساخت و ساز است و مشخص نیست که چرا دستگاههای نظارتی و متولی به این اقدام غیرقانونی در روزهای اخیر واکنشی نشان نمیدهند اما با همه اینها تمام قوانین محیط زیستی و همچنین قانون توزیع عادلانه آب به خودی خود اجرای این طرح را در این منطقه زیر سوال برده و طبق نص قانون اقدامی غیراصولی و غیرقانونی معرفی میکند. از این رو، در آخرین نشست شورای تامین دیر با حضور مدیران کل دستگاههای مرتبط با اجرای این سایت در محدوده تالاب دیر- بردستان مخالفت شده و اجرا شدن یا نشدن آن منوط به بررسی دقیقتر و جامعتری شده است. امید میرود که در نهایت با جانمایی صحیح این سایت در نقطه مناسبتری هم جنگلهای حرا در امنیت به حیات خود ادامه دهد و هم سرمایهگذار به هدف خود در توسعه در حوزه میگو دست بیابد.