الهام بهروزی
امروز با مشاهده تخریبها و دستدرازیهای در طبیعت بکر و منحصربهفرد
و محیط زیست استان بوشهر بهوضوح مشخص میشود که با مدیران و مسوولانی طبیعتستیز
و ضد محیط زیست مواجه هستیم. گواه این ادعا، تصویب و اجرای طرحهای سلیقهای و تهی
از هر گونه مطالعات و تحقیقات علمی و آیندهنگرانه است که شوربختانه در نقطه نقطه
این استان مشاهده میشوند؛ طرحهایی که بیرحمانه به تن محیط زیست و جاذبههای
طبیعی و بکر و تاریخی این جغرافیا زخمهای عمیقی وارد کرده است و آه از نهاد
دوستداران و کنشگران و سمنهای محیط زیستی برآورده است.
این طرحها که همگی با لابی و رانت و بازیهای پشت پرده در سایه
آزمندی برخی از سرمایهگذاران و زیادهخواهی و بیسوادی پارهای از مدیران شهری و
اجرایی مصوب شدهاند تا ظاهرا توسعهای که از آن بهعنوان پایدار یاد میشود، محقق
شود اما زهی خیال باطل؛ چراکه اجرایی شدن این طرحها نه تنها به توسعه موعود ختم
نمیشود؛ بلکه به مرگ خاموش طبیعت و زیستبومهای کمنظیر گیاهی و جانوری استان منجر
میشوند و اگر سمنهای بیدار، آگاه و مسوولیتشناس و مردم طبیعتدوست نبودند چه
بسا که امروز شاهد فجایع دردناکی در حوزه محیط زیست استان بودیم.
نمونه این طرحهای اشتباه در این اقلیم کم نیستند از جمله آنها میتوان
به صدور مجوز کاملا غیراصولی معدن مرمریت در منطقه حفاظتشده بیرمی، صدور مجوز
احداث سایت پرورش لارو میگو در روستای گردشگری چاهک، احداث مجتمع آموزشی، تفریحی و
محیط زیستی در نایبند، صدور مجوز سایت پرورش لارو میگو در حریم تالاب دیر- بردستان
و بر مجرای ورود آب شیرین به این تالاب و جنگل حرا، احداث غیرکارشناسی و بدون
پشتوانه مطالعاتی خیابان خلیج فارس بر فراز جنگل حرا در دیر، واگذاری هرس درختان
مناطق حفاظتشده و دیگر اراضی ملی به پیمانکاران نابلد و البته سودجو و... اشاره
کرد که هر کدام به سهم خود نقش بسیار مخربی در محیط زیست استان ایفا کردهاند
البته بسیاری از این طرحها با ورود و کنش بهموقع سمنها و کنشگران محیط زیستی و
راهاندازی پویشهای مردمی در حمایت از حیات وحش و محیط زیست استان تعطیل شدند
اما در این میان، سوءمدیریت مدیران اجرایی و ضعف عملکرد دستگاههای مرتبط بیش از
هر زمانی رخ عیان کرد. بیشک اگر واکنش بهموقع صورت نمیگرفت معلوم نبود که با
تصمیمات یکشبه و مخفیانه این مدیران چه عاقبتی در انتظار محیط زیست استان بود.
هرچند در این میان، برخی از مدیران در مقابل اجرای بسیاری از این طرحها
در مناطق منحصربهفرد استان ایستادند اما در نهایت مغلوب آرای حداکثری شده و به
اقلیتی بدل شدند که رای مخالف آنها در میان رای موافقان این طرحهای اشتباه گم شد.
به هر روی خوشبختانه بسیاری از این طرحها امروز با ایستادگی سمنها و مردم آگاه
متوقف یا کاملا تعطیل شدهاند اما در خصوص برخی از این مناطق همچنان نگرانیهایی
وجود دارد؛ چراکه متاسفانه مثل غنیمتی در دستان افراد و مدیرانی قرار گرفتهاند که
به هر راه و هر شکلی درصدد تخریب اکوسیستم آن هستند.
منطقهای مثل تالاب دیر- بردستان و جنگل حرا این منطقه که یک روز تنش
بهخاطر احداث کاملا اشتباهی سایت پرورش لارو میگو میلرزد و روز دیگر بهخاطر
احداث طرح مضحکی مثل احداث خیابان خلیج فارس تهدید به مرگ میشود. نکته جالب
اینجاست درست در روزهایی که متخصصان حوزه دریا و محیط زیست و سمنها و مردم
دوستدار محیط زیست در پی متوقف کردن عملیات احداث سایت پرورش لارو میگو در حریم
این تالاب بودند، برخی از اعضای شورای این شهر بهجای اینکه در زمینه حفاظت از
اکوسیستم و زیستگاههای منحصر بهفرد گیاهی و جانوری این تالاب که مامنی برای
بسیاری حیوانات و پرندگان آبزی و کنار آبزی و مهمتر از هم زیستبوم یکی از
منحصربهفردترین درختان جهان یعنی حرا بهشمار میرود، با مردم همصدا شوند، آستینها را بالا زدند تا بر اساس مشاورههای کاملا
غلط و هدفدار به مرکز استان بیایند و خواهان تامین بودجه برای تکمیل پروژه خیابان
خلیج فارس باشند.
پروژهای که بدون شک اجرای آن برابر با نابودی جنگل حرا و
اکوسیستم تالاب دیر- بردستان است و درست مانند سایت پرورش لارو میگو برای کیان این
تالاب تهدید جدی بهشمار میرود؛ چراکه احداث این خیابان نه تنها مجراهای ورودی آب
شیرین به تالاب و جنگل را مسدود میکند، بلکه در اثر تردد و صدای ناهنجار وسایل
نقلیه حیات وحش و جانوری این جنگل به خطر میافتد و دیگر این منطقه نمیتواند
امنیت پرندگان بومی و مهاجر را که جزء جداییناپذیر چرخه طبیعی حیات این جنگل بهشمار
میروند، تامین کند.
قطعا این تصمیمهای نابخردانه در خصوص اکوسیستم غنی و زندگیبخش
جنگل حرا ظلمی بزرگ است و نشان از بیسوادی شورای اسلامی و شهرداری این شهر دارد که
به قول اسماعیل کهرم (بومشناس برجسته کشور و استاد دانشگاه) بدون آیندهنگری دارند تیشه به ریشه نماد دیر (جنگل حرا) میزنند
که نقش زیادی در تصفیه آب و هوا و حیات و تخمریزی و زادآوری آبزیان، جانوران و
پرندگان و پوشش بومی این جغرافیا دارد.
در این رابطه، مدیرعامل انجمن محیط زیستی «سوکا»ی دیر که از انجمنهای
فعال در حوزه محیط زیست استان و حفاظت از تالاب دیر- بردستان و جنگل حرا است، به
بامداد جنوب گفت: متاسفانه درست زمانی که مردم دیر با هدف نجات جنگل حرا
به مخالفت با احداث پروژه پرورش لارو میگو و جادهکشی این سایت در دل تالاب دیر- بردستان
و در جوار این جنگل تجمع و پویشی باشکوه راهاندازی کردند تا مخالفت صددرصدی
خودشان را از اجرای طرحهای اینچنینی اعلام کنند، شهرداری بندر دیر و برخی از
اعضای شورای این شهر بهجای حمایت از این پویش و صیانت از رویشگاه جنگلی حرا و زیستگاه
طبیعی آن، در اقدامی عجیب و به مراتب مخربتر، به فکر تامین بودجه برای احداث خیابانی
غیراصولی و غیرکارشناسیشده در حریم این زیستگاه شدند که برابر با بستن شریان حیاتی
حراست.
محسن خیراندیش در ادامه با بیان اینکه هرچند طبق آخرین خبرها و
پیگیریها خوشبختانه بودجهای برای این پروژه در نظر گرفته نشده است، افزود: با
وجود جلسهای که شهرداری دیر با معاونت برنامه و بودجه استان در خصوص تامین اعتبار
این طرح داشته اما اعتباری برای این پروژه تامین نشده است؛ ولی شهرداری با همان
ترفند قدیمی مدیران ضد محیط زیستی که «زخمی کن و بودجه و اعتبارش را بگیر»، مصرانه
دارند بر خواسته خود اصرار میورزند که این همین مساله، کار را برای نجات ساحل بکر
و محيط زيست و منابع طبیعی این منطقه، سخت و سختتر کرده است.
وی با تاکید بر اینکه اصولا اجرای پروژههای اینچنینی و طرحهای مثل
احداث سایت پرورش لارو میگو و جادهکشی غیراصولی آن در مناطق حساس ساحلی و محدوده
تالاب با مخالفت جدی کارشناسان حوزه دریا و سواحل، محيط زيست و منابع طبیعی و عموم
مردم جامعه روبهرو میشوند، خاطرنشان کرد: این مخالفت به معنای این است که آگاهی
و حساسیت جامعه نسبت به محيط پیرامونی بالا رفته و به تبعِ سواد محیط زیستی آن نیز
افزایش یافته است که این موضوع مسوولیت شورا و شهرداری را سنگینتر میکند.
بنابراین میطلبد که آنها نیز نسبت به مسائل زیست محیطی و موهبتهای طبیعی خدادادی
با حساسیت و علم بیشتری تصمیمگیری کنند اما در کمال ناباوری میبینیم که شهرداری دیر
با اقداماتی ضد محیط زیستی، امروز در مقابل کارشناسیها و مطالبه بحق طبیعتدوستان
و مردم قرار گرفته و در جنگ نابرابر بین انسان و محيط زيست و منابع طبیعی قد علم
کرده و کمر به نابودی جنگل حرا و ساحل بینظیر شهر خود بسته است. در حقیقت شهرداری
با این اقدام آگاهانه در حال از بین بردن مسیر حیاتی حرا و رویشگاه طبیعی این جنگل
کمنظیر است.
این کنشگر محیط زیستی در ادامه با بیان اینکه خوشبختانه شرکت آب
منطقهای استان و ادارهکل محیط زیست استان بهصورت
جدی مقابل احداث خیابان خلیج فارس در جوار جنگل حرا ایستادهاند، تصریح کرد: اما
ظاهر شورا و شهرداری به این مخالفتها توجهی ندارد؛ چراکه با نادیده گرفتن هشدارها
و اخطاریههای این دو اداره همچنان در حال تاخت و تاز است و به بهانه اینکه این
طرح در طرح تفصیلی شهر قرار گرفته، باید عملی شود. این در حالی است که احداث
خیابان خلیج فارس در محدوده تالاب دیر- بردستان بدون انجام مطالعات و بازدیدهای
کارشناسی مصوب شده و پروژهای کاملا غیرمحیط زیستی است.
وی با تاکید بر اینکه در این میان کارشناسان حوزه محیط زیست دریایی و
منابع طبیعی همگی متفقالقول بر باورند که از بین بردن حیات طبیعی حرا و دخل و
تصرف در محدوده تالابی در جوار و حریم شهر دیر یعنی رفتن به پیشواز مرگ تدریجی حیات
و زیستگاه ساحلی شهر، افزود: این موضوع شاید در کلام ساده بهنظر برسد ولی واقعیت
این است که قطع زنجیره طبیعی حیات به دست ما انسانها؛ یعنی قطع ارتزاق جامعه بومی
ساکنیان این بندر؛ یعنی از بین بردن ریه تنفسی شهر؛ یعنی محروم ماندن از هوای سالم
در کنار صنایع عظیم و آلاینده نفت و گاز؛ یعنی به استقبال ریزگردها و رسوبگذاری
خاک رفتن؛ یعنی کمک کردن به بیابانیشدن منطقه و هزار مصیب دیگر!
خیراندیش در خصوص نقش سمنها و انجمنها در حوزه کنشهای اجتماعی و
محیط زیستی گفت: سمنها تا به امروز به بهترین شکل ممکن با قرار گرفتن در مسیر
درست و فارغ از هر گونه سلیقه شخصی، با در نظر گرفتن مقوله توسعه شهری بر پایه
شواهد و قرائن و مستندات علمی و کارشناسی و دعوت از چهرههای علمی و ملی در این
حوزه، به آگاهیبخشی جامعه پیرامونی خود و حتی مدیریتی شهرستان و استان همت ورزیدهاند.
در این میان تنها درخواست آنها، این است که باور داشته باشیم با قائل شدن حق حیات
برای همه زیستمندان و نگهداشتن طبیعت و محيط زيست پیرامون خود میتوانیم زندگی
مبتنی بر سلامت داشته باشیم و با دوست داشتن طبیعت و پاسداشت آن نیز میتوانیم
توسعه پایدار شهری داشته باشیم. این خواسته شعار نیست؛ بلکه یک باور است و باید به
باور برسیم. پس نگذاریم جنگل بمیرد که جهان خواهد مرد.
این کنشگر محیط زیستی در پایان در خصوص وضعیت سایت پرورش لارو میگو
در محدوده تالاب دیر- بردستان یادآور شد: خوشبختانه عمیلاین احداث این طرح بهدلیل
مخالفت مردم بهصورت موقت و یکماهه متوقف شده ولی هنوز مشخص نیست که جادهکشی این
پروژه را متوقف کردهاند یا خود سایت را و دوم اینکه آیا این توقف مشخصا برای
گرفتن مجوزهای لازم است یا اینکه بهخاطر جلوگیری از تخریب زیستگاه و رویشگاه حرا؟!
این سوال برای ما همچنان وجود دارد که متولیان باید جوابگو باشند؛ چراکه خواستهای
که در جلسه با مدیران دستگاههای متولی مطرح شد این بود که این پروژه بهدلیل
مخالفت مردم بایستی کاملا متوقف شود و کلیه استعلامات سرمایهدار دوباره انجام و
کارشناسی شود؛ چون جانمایی این پروژه بهدلیل اینکه در بستر خور و رویشگاه حرا و
تالاب واقع شده و خلاف قانون بوده است و باید به نقطهای دیگر انتقال یابد.
در پایان این گزارش یادآوری میشود که تالاب دیر- بردستان و
جنگل حرای دیر یکی از جاذبههای طبیعی و منحصربهفرد جنوب استان بوشهر بهشمار میرود
که مدتی است حیات آن بهدلیل اجرای طرحهای غیرکارشناسیشده و کاملا شبههدار به
خطر افتاده است. این در حالی است که این منطقه میتواند با کمترین دخل و تصرف به
یک جاذبه و نقطه مهم برای گردشگری استان تبدیل شود و به توسعه پایداری این منطقه
کمک کند.