الهام بهروزی
«پارک ملی دریایی نایبند» یکی از خاصترین زیستبومها و کمنظیرترین
پارکهای ایران است که در گستره خود پذیرای تنوع زیستی بسیار بالایی است. این پارک
بهدلیل منابع بیوفیزیکی، پشتوانه اکولوژیکی و تنوع بالای محیط آبی و خشکی،
زیستگاه امنی برای جانوران آبزی و خشکزی بهشمار میرود؛ بهگونهای که امروز در
این اکوسیستم منحصربهفرد شاهد زاد و ولد گونههای در خطر انقراض و حمایتشدهای چون جبیر،
جیرفتی، پلیکان پا خاکستری، هوبره و انواع لاکپشتان دریایی هستیم.
قطعا تهدید این اکوسیستم بینظیر و حساس هیچگاه به مذاق
دوستداران و حامیان محیط زیست خوش نمیآید؛ اما در سالهای اخیر با پیشروی برخی از
نهادها با اهداف و نیات مختلف در پارک ملی نایبند، جادهکشیها، ویلاسازی، احداث اسکلههای
بدون مجوز، سرازیر شدن پسابهای آلوده صنعتی و آلودگیهای حرارتی صنایع نفتی و
گازی به نایبند، حیات این اکوسیستم غنی به خطر افتاده است. افزون بر این، با مسدود
شدن آبهای شیرین در اثر جادهکشیهای غیراصولی به تالاب نایبند با تهدید جدی جنگلهای
حرا مواجه هستیم که دومین جنگلهای حرای کشور محسوب میشوند. با این اوصاف، باید
اعتراف کرد که پارک ملی نایبند امروز به صدایی برای نجات نیاز دارد؛ البته صدایی
که مستقل باشد و با نگاههای یکسویه دم از نجات نزند!
حال با توجه به اینکه نایبند پارک ملی است و قوانین محیط
زیستی در خصوص پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی سختگیرانهتر اعمال میشود، طبیعتا
کوچکترین دخل و تصرف در این پارک با واکنش حامیان محیط زیستی مواجه میشود؛ چراکه
این منطقه امروز پناهگاه امنی برای زیستمندان متعددی است که کوچکترین تغییر در
ساختار طبیعی آن و آلودگی صوتی و محیطی موجب به خطر افتادن چرخه حیات در نایبند
است.
اما با وجود همه این سختگیریها سالهای سال است که پارک
ملی نایبند جولانگاهی برای ساختوسازهایی با اهداف مختلف شده است. جادهکشی متعدد
و بدون مجوز نیز مزید علت شده که آرامش این منطقه با تردد ماشینها سلب شود. افزون
بر این، آلودگیهای نفتی و ورود مواد شیمایی مضر به خلیج نایبند به سفیدشدن مرجانها،
جهش ژنتیکی آبزیان و در کل تغییرات بیولوژیکی زیستمندان دریایی این پارک شده است
که تا این لحظه هم تصمیم جدی بهاستثنای ممنوعیت ورود گردشگران به سواحل بنود در
فصل تخمگذاری لاکپشتها که یکی از گونههای در خطر انقراض این پارک است، برای
نجات دیگر زیستمندان دریایی پارک ملی نایبند تدبیر نشده است. این در حالی است که
بخش اعظم حیات در قسمت دریایی پارک نایبند جریان دارد و در قسمت خشکی با طرحهای
حمایتی در سالهای گذاشته تقریبا بیشتر گونههای جانوری مثل آهوی جبیر به همت
سازمان حفاظت محیط زیست و برخی از صنایع حامی محیط زیست از خطر نابودی رهانده شدهاند.
در این میان، اما تنها نگرانی که در بخش خشکی آن وجود دارد،
ساختو سازهایی است که در بخش مستثنیات صورت میگیرد؛ چون در این قسمت به دلیل
اینکه پای منافع و حقوق مردم بومی منطقه در میان است، سازمان محیط زیست چندان نمیتواند
با نگاه سختگیرانهای به آن ورود کند. بنابراین در صورتی که این پروژهها بر اساس
مفاد قانونی و در تعامل با محیط زیست و با مجوزهای لازم در این منطقه احداث شوند،
نمیتوان آنها را در تناقض با زیستبوم پارک ملی نایبند دانست. نظیر پروژه اخیر
شرکت آریاساسول که درست در مرز پارک ملی نایبند و در قسمت مستثنیات و خارج از
اراضی ملی آن در حال ساخت است که با پیگیریهای صورت گرفته این شرکت موظف به الحاق
پیوستهای محیط زیستی به این پروژه بزرگ شده است. بر اساس آخرین مجوزهای اخذشده،
این شرکت در این پروژه موظف به ایجاد باغ گیاهشناسی با گونههای بومی، راهاندازی
مرکز آموزشی و ارائه خدمات آموزشی محیط زیستی، احداث سایت پرندهنگری، احداث موزه
طبیعی با اولویت گونههای دریایی خلیج فارس و پارک ملی نایبند، استفاده از انرژیهای
نو، خودداری از هرگونه تغییرات ساختمانی و سازههای خارج از پلان ارائه شده و ... شده
است که قطعا اگر تمام این پیوستها در طرح محیطزیستی آموزشی، اقامتی و گردشگری
رعایت شود، این پروژه میتواند به یک فرصت برای حفظ حیات این زیستبوم منحصربهفرد
بدل شود، در غیر این صورت، تهدید جدی برای آن خواهد بود. البته غیر از این پروژه،
در این محدوده تفرجگاه دیگری هم وجود دارد که از سوی نهادهای نظارتی و نظامی احداث
شده است و ظاهرا مزاحمتی را هم برای حیات وحش این منطقه در این سالها ایجاد نکرده
است. طبیعتا پروژه آریاساسول هم اگر به تمام پیوستهای محیط زیستی وفادار بماند،
تهدید بهشمار نخواهد رفت.
البته در این میان، اسماعیل کهرم در خصوص جادهسازی و ساختوسازهای
صنایع و دیگر نهادها در پارک ملی نایبند به بامداد جنوب گفت: نایبند یک منطقه
بسیار خاص است؛ در حقیقت «باتل نیک» (گلوی بطری) است. این اصطلاح برای زیستگاههای
خشکی بهکار میرود که ورودی آن تنگ است اما بعد گشاد میشود. من هیچگاه با هیچگونه
ساخت و سازی در این منطقه موافق نبودم؛ هرچند ابتدا قرار بود در این منطقه بسیار
خاص ابتدا فقط جادهسازی صورت بگیرد؛ اما در ادامه هر کسی آمد و در نایبند اقدام
به ساخت و ساز کرد و با وعدههای گوناگون در باغ سبز به ما نشان دادند! نظیر آنچه
که در منطقه آشوراده اتفاق افتاده است، متاسفانه میراث فرهنگی بهدلیل آنکه برایش
نان داشت با طرحی که به بهانه گردشگری در آن منطقه تعریف شد، موافقت کرد غافل از
اینکه گردشگری که به این منطقه سفر میکند، برای شکار به میانکاله میرود! خوشبختانه
مجلس جدیدا با این طرح مخالفت کرده است.
این بومشناس نامآشنای ایرانی در ادامه با تاکید بر اینکه
متاسفانه با اولین چکشی که بر زمین کوبیده میشود، حیات وحش رم میکند، افزود: به
خاطر اینکه پیش از این حیوانات در آرامش در این منطقه زیست میکردند ولی با قلع و
قمعهایی که انسان امروز در طبیعت کرده، حیات و زیست جانوری به خطر افتاده است.
نظیر این اتفاق بهتازگی در کوه شاهوار افتاده است؛ کوهی که منفجر میشود برای
اکتشافات معدنی!
وی با تاکید بر اینکه البته بیش از اینکه در قسمت خشکی
نایبند احساس خطر شود، در قسمت دریایی آن که بخش اعظم این پارک ملی را در برمیگیرد
و زیستمندان بسیار ارزشمند و کمیابی را در خود جای داده است، باید تهدید و خطر را
جدی بگیریم، تصریح کرد: چراکه در این ناحیه است که امروز با مرگ واقعی حیات جانوری
روبهرو هستیم! بدیهی است در دریاها بهویژه خلیج نایبند خطر آلودگی و تهدید حیات
زیستمندان ۱۰ برابر خشکی است. برای مثال، سم bbk یک سم حشرهکش است که وقتی در
خشکی استفاده میشود، بعد از مدتی با تبخیر از بین میرود؛ اما وقتی این سم در
دریا ریخته میشود بهدلیل جریان آب در بدن ماهیهای کوچک نفوذ میکند، این سم همچنین
در بدن ماهیهای بزرگ که از این ماهیهای کوچک تغذیه میکنند، راه مییابد که در
نهایت در اثر زنجیره غذایی در دریاها به بدن سایر موجودات دیگر هم نفوذ و رسوخ میکند
و باعث بزرگنمایی بیولوژیکی میشود تا جایی که این سم در بدن خرس قطبی که بیش از
یک و نیم تن وزن و کیلومترها با زمین کشاورزی که این سم در آن استفاده شده، فاصل
دارد، نیز پیدا شده است. با این اوصاف سمها در دریاها بیشتر مانا و پایدار هستند.
کهرم با بیان اینکه در حال حاضر مهمترین تهدید برای پارک
ملی نایبند آلودگیهای نفتی است که البته زنگ خطر را برای خلیج فارس به صدا
درآورده است، گفت: مواد نفتی بهدلیل سبکوزنی به ضخامت یک مولکول بر روی آب قرار
میگیرند و تلاطم آن را میخوابانند. طبیعتا وقتی تلاطم آب کم شود، ماهیها دوست
دارند که به درون این منطقه نفتی بیایند. در نتیجه پرندگان مایهخوار هم بهدلیل
وجود ماهیها در محدوده آغشته به مواد نفتی شیرجه میزنند. در اثر این شیرجهزدنها
در لکههای نفتی رنگ حنایی بر سینه آنها مینشیند در حالی که هیچ پرنده دریایی
نداریم که سینه آن حنایی باشد؛ اما بهاشتباه برخی با دیدن این پرندههای سینه
حنایی گمان میکردند که پرنده جدیدی را کشف کردند. در حالی که اینها اغلب همان
پرستوهای دریایی هستند که سینهشان بهدلیل مواد نفتی به این رنگ درآمده است. خود
من هم تا پیش از پیدا کردن جسد یک پرنده مرده در جزیره مارون بر این تصور بودم که
واقعا سینه این پرندگان حنایی است اما وقتی سینه این پرنده مرده را دست کشیدم
متوجه مایع زردرنگی شدم که مواد نفتی بود.
این شکاربان و فعال محیط زیست در ادامه، افزایش گرمای آب را
تهدید دیگری برای زیستمندان خلیج فارس بهویژه نایبند برشمرد و افزود: تحت
تاثیر فعل و انفعالات صنعتی در خلیج نایبند و آلودگی حرارتی ناشی از آب خنک کنندههای
تاسیسات این منطقه با افزایش ۳ سانتیگرادی دمای آب این خلیج در ۱۰ سال اخیر مواجه
شدهایم که این افزایش دما موجب بلیج شدن (سفید شدن) مرجانها شده است؛ این اتفاق پیش از این برای مرجانها در جزیره خارگ در اثر آلودگیهای
نفتی افتاده تا جایی که اکنون بیش از ۹۵ درصد آنها مردهاند! این در حالی است که مرجانها
در دریا فواید بسیاری دارند و نقش بسیار موثری را در حفظ حیات زیستمندان دریایی
ایفا میکنند. بهعبارتی، مرجانها پناهگاه ماهیان و آبزیان و لاکپشتها هستند که
شرایط مناسب را برای حیات و تغذیه جانوران دریازی و تنظیم درجه حرارت آب فراهم میکنند
و محلی برای تجمع واحدهای حیاتی در خلیج فارس بهشمار میروند. بنابراین وقتی
مرجانها از بین میروند اکوسیستم این منطقه هم از بین میرود.
کهرم در پایان با تاکید بر اینکه مرجانها همچنین تلاطم
دریا را آرام و محیط امنی را برای زیستمندان دریایی فراهم میکنند، تصریح کرد: متاسفانه
امروز مواد شیمیایی و نفتی، گرمایش آب، رسوب پسابهای صنعتی در نایبند و بلیچ شدن
مرجانها دارد این خلیج را از خاصیت زندگی منفک میکند. این در حالی است که بیش از
۹۶ درصد مرجانهای جهان از جمله شاخ گوزنی، مغزی و... در این خلیج زیست میکنند و
در این سالها تجمعی از جانوران را به خود جذب کردهاند ولی بسیاری از این مرجانها
در اثر مسمومیتهای نفتی بلیچ شده و مردهاند که در صورت ادامه این روند به جرات
میگویم که تا ۲۰ یا ۳۰ سال آینده باید با حیات دریایی خلیج نایبند خداحافظی کنیم!
چراکه با مرگ مرجانهای این منطقه تجمعات جانوری وابسته به آن نیز از بین میروند.
بنابراین باید برای نجایت زیستمندان دریایی این خلیج کمنظیر کاری کرد، باید عزمی
همگانی بهوجود بیاید.