امیر مهرآور
انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری روزهای پایانی
خود را سپری میکند و مناظرههای نامزدها به پایان رسیده، این در حالی است که در یک
سوی میدان جریان اصولگرا با دستی باز وارد عرصه شده و در گوشهای از این میدان
هماورد میطلبد و در سوی دیگر میدان جریان اصلاحطلب با دست بسته به تماشای این
منظره نشسته است.
اصلاحطلبان که از گروههای حامی دولت روحانی محسوب میشوند،
در سالهای گذشته بهدلیل بروز و شدتگیری بحرانهای اقتصادی در کشور که منجر به
سختشدن معیشت روزمره مردم شد، با کاهش سرمایه اجتماعی روبهرو شدهاند، از یکسال
قبل در پی تلاش برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ اقدام به تشکیل نهادی
اجماعساز و جدید با عنوان «جبهه اصلاحات ایران» کردند. آنها در این راستا اسامی
کاندیداهای مدنظر خود را که به ۱۴ تن میرسید معرفی کردند؛ اما پس از اعلام نتایج
بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری، آنها و بخشی از جامعه سیاسی کشور
با یک شوک روبهرو شدند؛ در میان لیست تایید صلاحیتشدگان انتخابات ریاستجمهوری
حتی یک نفر از لیست منتخب آنان حضور نداشت. تنها دو کاندیدای غیرتشکیلاتی که اسامیشان
نیز در میان ۱۴ کاندیدای اصلاحطلب هم نبود؛ اما به سختی و با اغماض میشد آنها
را به این جریان سیاسی منتسب کرد، در جمع کاندیداهای نهایی حضور داشتند.
در مقابل اما جریان اصولگرا با پنج کاندیدا وارد عرصه
شد و این امر حیرت تحلیلگران سیاسی را در پی داشت، حتی عبدالناصر همتی در مناظرههای
انتخاباتی بارها برخی از این کاندیداها را «پوششی» و «یار کمکی» نامید و حتی
چندبار گفت که به صحبتهای زاکانی پاسخ نمیدهد چراکه او را پوششی سیدابراهیم رئیسی
میداند و ترجیح میدهد مستقیم با «کاپیتان» گروه مقابل صحبت کند.
طعنه پوششی و یارکمکی بودن از سوی گروههای سیاسی و
حتی دو کاندیدای نزدیک به اصلاحطلبان خطاب به سایر کاندیداها چندان به مذاق آنها
خوش نیامد و آنها بارها این مساله را تکذیب کردند. در این میان طی دو روز گذشته و
پس از پایان سومین مناظره انتخاباتی کاندیداها در ابتدا شایعه کنارهگیری سیدامیرحسین
قاضیزادههاشمی در فضای مجازی مطرح و البته خیلی زود از سوی او تکذیب شد.
در سوی دیگر علیرضا زاکانی که مشخصا تلاش میکرد خود
را منتقد و مخالف دولت کنونی معرفی کند، در جریان مناظرهها بارها سعی کرد با
عبدالناصر همتی رئیس کل پیشین بانک مرکزی وارد چالش شود و حتی پس از سخنرانی
چهارشنبه گذشته رئیسجمهور، روحانی را به مناظره دعوت کرد؛ او یکی دیگر از کاندیداهایی
بود که گمان پوششی بودن وی میرفت؛ اما صبح روز گذشته مالک شریعتی سخنگوی ستاد
انتخاباتی علیرضا زاکانی، کنارهگیری وی از نامزدی سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری
به نفع ابراهیم رئیسی را تکذیب کرد.
این تکذیبها در شرایطی رقم خورده است که روزنامه کیهان
روز یکشنبه در مطلبی خواستار کنارهگیری چهار کاندیدای جبهه انقلاب به نفع یک
کاندیدا شد، اقدامی که صحت ادعای همتی در مناظرههای انتخاباتی را تایید میکرد، کیهان
در این مطلب خودداری چهار نامزد باقیمانده از کنارهگیری بهنفع نفر پنجم را خطای
بزرگ و گناهی نابخشودنی برشمرد و نوشت: «آنچه بیتردید میتوان گفت اینکه حضور هر پنج
نامزد جبهه انقلاب در انتخابات و خودداری چهار تن آنها از کنارهگیری بهنفع نفر
پنجم، خطای بزرگی است که دود آن به چشم جبهه انقلاب میرود و میتوان این خطا را
با توجه به دامنه اثر نامطلوب و خسارتآفرینی که درپی دارد، گناهی نابخشودنی
دانست».
اما این موضعگیری علنی کیهان پایان کار نبود و حتی میتوان
آن را آغاز فرآیند «فشار بر سایر کاندیداها برای کنارهگیری» دانست، بهنظر میرسد
بهرغم حضور یکجانبه با پنج کاندیدا و غیبت کاندیداهای رقیب، اصولگرایان هنوز نسبت
به پیروزی اطمینان ندارند.
در ساعات میانی روز گذشته غلامعلی حدادعادل رئیس شورای
ائتلاف در نشست خبری خود با بیان سخنانی دراین رابطه تلاش کرد با علنی کردن مساله
کنارهگیری انتخابات، فشارها را بر کاندیداهای این جریان سیاسی افزایش داده و به
عرصه رسانه و عموم بیاورد، وی در این خصوص گفت: «انتظار مردم از نامزدهای جریان
انقلاب این است که هر تصمیمی که میگیرند بهنفع پیروزی جریان انقلاب باشد، بنابراین
هر نامزدی اگر تصمیمی بگیرد که خدای نکرده منجر به شکست جریان انقلاب شود، مردم او
را نخواهند بخشید» این ادبیات حدادعادل بیش از آنکه نگاه و تحلیل یک ریش سفید سیاسی
را منتقل کند، رنگ و بوی تهدید خطاب به کاندیداها داشت.
رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در پاسخ به سوالی
درخصوص رایزنی با کاندیداها، نیز اظهار کرد که «رایزنیهای مقدماتی داشتهایم؛
اما رایزنیهای جدیتر به بعد از مناظره سوم موکول شد و حالا که این مناظرهها به پایان
رسیده و درصد آراء کاندیداها مشخصشده، هر نامزدی خودش باید محاسبه کند که حضورش
به نفع جبهه انقلاب است یا به ضرر» و ادامه داد «این شکست نیست که رای نداریم و بهنفع
فرد رایآور کنار برویم، این شجاعت است».
ترجمان این سخنان حداد عادل را میتوان اینگونه دانست
که سایر کاندیداها که در نظرسنجی از درصد پایینتری از آراء برخوردارند، بهنفع
فردی که آراء بیشتری دارد کنار برود و اگر چنین نشد، آنها مسوول شکست احتمالی
خواهند بود. در این میان شاید بتوان «علیرضا زاکانی» را نخستین فردی دانست که پیام
این مطلب کیهان و سخنان حدادعادل را دریافت کرد، او که صبح دیروز کنارهگیریاش در
جوار تپه نورالشهدا غرب تهران تکذیب شده بود، شامگاه روز گذشته وقتی به شرق تهران
رفت و در مسجد جامع نارمک(محله محمود احمدینژاد) سخن میگفت، طی اظهاراتی، شائبه
کنارهگیری سایرین به نفع یک کاندیدا را تقویت کرد.
اظهاراتی که به راحتی میتوان افزایش احتمال کنارهگیری
وی را از آن برداشت کرد؛ اما او در این سخنان نهتنها احتمال کناهگیری بهنفع فرد
دیگر از سوی خود را تقویت کرد، بلکه تلاش کرد در زمین کیهان و حدادعادل بازی کرده
و برای سایر کاندیداها نیز تعیینتکلیف کند.
این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که یاران سعید جلیلی
یکی دیگر از کاندیداهای جریان انقلابی همزمان با پایان مناظره سوم کاندیداها،
انتقادات شدیدی را متوجه سیدابراهیم رئیسی کردند، زمینه این اختلافنظر اما
«برجام» بود، حال باید منتظر ماند و دید آیا فشارهای آشکار و نهان سران جریان
اصولگرایی که طی ۴-۵ سال اخیر کلمه «انقلابی» را برای خود برگزیدهاند، کارساز میافتد
و آنها میتوانند استراتژی «همه برای یکی» را اجرائی کنند یا خیر. هرچه هست این میزان
فشار و اضطراب در میان بزرگان این گروه سیاسی نشاندهنده آن است که بهرغم نداشتن
رقیب جدی،آنها همچنان از پیروزی مطمئن نیستند و واهمه شکست دارند.