رضا ذبیحی
مشخص است که دولت جدید این امکان را دارد که تیم مذاکرهکننده هستهای
را بر اساس دیدگاهها و نظرات خود ترمیم کرده و یا حتی تغییر دهد، اما پیشنهاد
بهتر این است که در عین آنکه تیم مذاکرهکننده بر اساس دیدگاههای دولت سیزدهم ترمیم
شود، مذاکرهکننده ارشد ایران نیز در این تیم حفظ شود.
عراقچی که بهعنوان مذاکرهکننده ارشد ایران در مذاکرات وین حضور
داشته، تجربه مدیریتی در دو دولت گذشته را دارد و مهمتر از آن اینکه در طی بیش از
دو سال مذاکره در خصوص توافقات مرتبط با برجام، جزء اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده
بوده است و لذا تجربه کافی برای بهثمر رساندن مذاکرات را دارد. وی مذاکرات وین را
نیز تاکنون بهخوبی هدایت و رهبری کرده است و در طی شش دور گذشته با حضور وی،
مذاکرات به نتایج قابل توجهی دست یافته است.
بر اساس اعلام مسوولان در مذاکراتی که تاکنون انجام شده است، امریکا با
لغو بیش از ۱۰۰۰ تحریم شامل تحریمهای
اصلی در حوزههای نفتی، بانکی، مالی، کشتیرانی، بیمه و فلزات که در دوره ترامپ
اعمالشده موافقت کرده است و این امر نشانگر این مطلب است که تیم مذاکرهکننده
هستهای تلاش قابل قبولی از خود نشان داده است. هر چند باید گفت توافق زمانی حاصل
میشود که در نهایت طرفین درباره همه موارد مورد اختلاف به جمعبندی رسیده و
موافقت کرده باشند البته بهتازگی مشخص شده است که غرب
زیادهخواهیهای فراوانی را طی مذاکرات مطرح کرده و یک روال غیر منطقی در پیش
گرفته است. با این وجود، همه اینها نافی زحمات تیم مذاکرهکننده هستهای نیست.
تیم مذاکرهکننده فعلی از یکسو نسبت به دغدغه و نگرانیهای نظام واقف
است و از سوی دیگر قدرت چانهزنی و دانش مذاکره با طرف مقابل را بهخوبی دارا است
و لذا با توجه به تجربههای اندوخته شده پیشین بهخوبی قادر است که مذاکرات هستهای
را منطبق با منافع ملی به سرانجام مطلوب خود برساند.
پیشروی مذاکرات هستهای در وین نیز در حالی که از یکسو این مذاکرات بهصورت
غیرمستقیم در جریان است و از سوی دیگر دارای پیچیدگیهای خاص و مسائل و دشواریهای
فراوان است، حکایت از این دارد که تیم مذاکرهکننده فعلی ایران در نیل به اهداف مذکور
دارای دغدغه لازم هست و از دانش و آگاهی کافی نیز برخوردار است. این نگرانی وجود
دارد که در صورت تغییر مذاکرهکننده ارشد ایران، مذاکرات به نقطه ابتدایی یا نقاط
آغازین خود برگردد، در حالی که میدانیم وقت و زمان طرفین برای رسیدن به توافق به
دلایل مختلف محدود است و لازم است که مذاکرات هر چه سریعتر به سرانجام برسد.
دلیل مهم سوم که حفظ مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران را در جایگاه خود
دارای اهمیت میکند، ارسال پالس و سیگنال به طرفهای مذاکرهکننده است تا نشان دهد
عزم و اراده ایران برای به سرانجام رسیدن مذاکرات تغییری نکرده است.
در حال حاضر با تغییر دولت در ایران، ممکن است این تردید در میان طرفهای
مذاکرهکننده بهوجود آید که دولت جدید از همان اراده و عزم پیشین برای دست یافتن
به توافق برخوردار نیست. باید توجه داشت که چنین تردیدی امری طبیعی محسوب میشود،
چون تغییر دولتها در همه نظامهای سیاسی در دنیا تغییر نگرشها و رویکردها را بهدنبال
دارد و چنین تردیدهایی را به همراه میآورد.
البته رئیسجمهور منتخب در موضعگیریها و بیانات خود نشان داده است که
عزم ایران در دولت جدید نیز برای به سرانجام رساندن مذاکرات جدی است، بهطوری که وی
صراحتا اعلام کرده است چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود در برجام پایبند شود، ایران
نیز به تعهدات برجامی خود باز خواهد گشت.
با این وجود نباید فراموش کرد که در نهایت یکی از اصلیترین فاکتورهایی
که به سرانجام رسیدن هر توافقی را میسر میکند، وجود اراده ابتدایی و اولیه از سوی
هر یک از طرفها است که در نهایت باید به اراده مشترک تبدیل شود و این اراده مشترک
است که پشیبرد مذاکرات را بهرغم وجود سنگلاخها و مشکلات جدی نیز تضمین میکند.