کریم جعفری
اگر مقاومت احمد مسعود و یارانش در پنجشیر فقط سه
ماه دوام بیاورد، آن وقت وضعیت افغانستان زمین تا آسمان متفاوت خواهد شد. در این
سه ماه طالبان به زمین و زمان میزند تا پنجشیریها را سرکوب کند. دلیل این مساله
را در آینده متوجه خواهید شد.
برخیها من را متهم به طرفداری از طالبان میکنند
و میگویند چرا از احمد مسعود حمایت نمیکنی!؟ حمایت کردن یا نکردن من هیچ توفیری
در هیچ زمینهای ندارد. بهعنوان یک خبرنگار سادهای که در یک منطقه دور افتاده در
گوشهای از این خاک پاک زندگی میکنم، اعتقاد دارم که وظیفه ما بیشتر هشدار دادن،
نوشتن و تحلیل کردن وقایع است. ما تصمیمگیر نیستیم و صرفا میتوانیم در مورد
تصمیمهایی که میگیرند، اظهارنظر کنیم. خیلی ساده بنویسم که حکومت طالبان به هیچ
عنوان دیری نخواهید پایید و دلیل را هم قبلا گفتهام.
با این حال عجله رهبران طالبان برای سرکوب مقاومت
پنجشیر (بر این باورم که افراد حاضر در پنجشیر همگی تاجیک نیستند و از همه اقوام
حضور دارند و به آن مقاومت تاجیکها نمیگویم) حکایت از یک نگرانی خیلی عمیق از
آینده دارد و آنها بهشدت از آینده نگران هستند و به همین دلیل ستونکشی بزرگی
برای پایان دادن به مقاومت در پنجشیر کردهاند. آنها نبرد را گسترش میدهند و
چارهای جز این ندارند و حتی در صورت پیروزی طالبان آنها شکستخورده این نبرد
خواهند بود. این نبرد هیچ دستاوردی برای طالبان نخواهد داشت.
مقامات طالبان در گفتوگو با پنجشیریها فقط یک
منطق را در پیش گرفتند «بیعت کنید» و چون هیچ ساختار ذهنی برای دولتداری و تشکیل
حکومت ندارند، هیچ قانون مدونی برای تشکیل یک قدرت مرکزی ندارند اصولا نمیتوانند
برای آینده تضمینی دهند یا ایدهای داشته باشند. این نقطه ضعف بزرگ طالبان است،
نقطه ضعفی که نشان میدهد حکومتداری از جنس طالبان نمیتواند چندان موفقیتی داشته
باشد و این موضوعی است که احمد مسعود و نزدیکانش در پنجشیر بهخوبی از آن اطلاع
دارند و به همین دلیل منتظر آینده هستند.
به عبارت سادهتر، آنها به زمان نیاز دارند تا
بتوانند خود را برای آینده مهیا کرده و طالبان دچار بحران شود. رهبران طالبان هم
این را میدانند و به همین دلیل میخواهند هیچ حرکت مسلحانه منسجمی که دارای رهبری
باشد در خاک افغانستان وجود نداشته باشد تا کسی نتواند از بحرانهای داخلی این
گروه بهرهبرداری کند. حرکتهای مسلحانه پراکنده و بدون انسجام و بدون رهبر را میشود
خیلی زود سرکوب کرد، اما تداوم حضور هزاران نیروی مسلح که دارای ایدهها، خواستهها
و نگاهی متفاوت هستند برای طالبان مانند سهم مهلکی است که ذره ذره در وجود آنها
تزریق میشود.
شاید گفتن و نوشتن خیلی از مسائل درست نباشد چراکه
اگر یک جمله اشتباه در بیاید، فردا صدها نفر آن را مانند پرچم بهدست میگیرند و
علیه ما بهکار میبرند؛ اما گاهی اوقات باید با فهمیدن دامنه خطا نوشت تا شاید
کمکی باشد. رهبران طالبان فعلا سرمست پیروزی هستند و نمیدانند که اداره کردن
کشوری مانند افغانستان که سالیانه فقط سه تا پنج میلیارد دلار سوخت باید وارد کند،
به این سادگی نیست و شاید فکر میکنند افغانستان فقط کابل است. توفان که شروع شود،
عمیقترین ریشهها را با تداوم خود از زمین در میآورد و توفانی که طالبان باید با
آن روبهرو شود، یک تندباد لحظهای نیست.
این را وقتی منِ نوعی میدانم بدون شک امرالله
صالح و احمد مسعود که در متن جریانات افغانستان هستند بیشتر و بهتر میدانند.
طالبانی که این همه خوب و مهربان شده، بهزودی چهره واقعی خود را نشان میدهد. فعلا مهربان است تا بر همهچیز سوار شود، سوار که شد آن وقت همه
را «هی» خواهد کرد. زمان هی کردن، همه دنبال تکیهگاه میگردند و چه بسا اگر
پنجشیریها هوشیارانه عمل کنند بخش بزرگی از این رانده شدهها را در گوشهوکنار
کشور جمع کنند و مسیر افغانستان به یک سمت دیگر برود.
مقداری اطلاعات در کنار تجربه و تاریخ به من گفته
که وضعیت افغانستان در دو تا سه ماه آینده متفاوت خواهد شد. وقتی وزیر معارف (همان
آموزش و پرورش) طالبان میگوید، میخواهیم پیشرفتهترین سیستم آموزشی جهان را
ایجاد کنیم، متوجه عمق فاجعه میشوم و خیلی ساده میتوانم آخر این تونل تاریک را
ببینم. طالبانی که ماه دیگر پول ندارد حقوق کارمندان را بدهد اینکه چگونه میخواهد
این سیستم آموزشی بسیار پیشرفته و بدون رقیب را ایجاد کند هنوز هم برای من یک سوال
بیپاسخ است. این نکته در مورد سایر موارد هم صدق میکند.
طالبان میخواهد تا پیش از سرد شدن هوا، تا پیش
از رو شدن دستش برای بسیاری از مردمی که حالا رعیت هبتالله آخندزاده و ملا
عبدالغنی و حقانی پدر و پسر هستند، تا پیش از شروع بحران اقتصادی و شکلگیری
اعتراضات مردم و نارضایتی عمومی قائله پنجشیر را به پایان ببرد. این دو سه ماه به
همین دلیل برای طالبان بسیار حیاتی است و به آب و آتش خواهد زد تا در این منطقه
دست به پیشروی بزند. خودشان هم میدانند که کار سختی در پیش دارند، به همین دلیل
هر چه در چنته داشتهاند به میدان آورده تا شاید به نتیجه برسند.
هر چه زمان بگذرد، تعداد نیروهایی که به پنجشیریها
افزوده میشوند بیشتر خواهد شد و این یک نگرانی دیگر برای طالبانی است که فکر میکرد
حالا همه کشور را در اختیار دارد. طالبان تا اینجای کار حاضر به تقسیم قدرت نشده و
به زبان فارسی و دری که 60درصد مردم افغانستان به آن گپ میزنند اهانت کرده و همان
راه و روش اشرف غنی را در پیش گرفته است. اینها همه چشم اسفندیار طالبان بهشمار
رفته و برایش بحرانهای عمیق خواهد ساخت که موجودیتش را در خطر قرار میدهد.
منتظر خواهیم ماند و ماجرا را از نزدیک دنبال
خواهیم کرد. باید دید که پنجشیریها برای مقاومت چه در پیش میگیرند. کاری هم به
توهین افراد کوتولهای مانند بسمالله محمدی نداشته باشید که وزیر دفاع افغانستان
بود و هیچ ارادهای از خودش نداشت و حالا به ایران فحش میدهد. کلا ایران باید
هزینه بیعرضگی و حماقت این جماعت بددهن و از خودراضی را بدهد...