bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۵۳۰۲
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۸ - ۳۰ شهريور ۱۴۰۰
قرار گرفتن بوشهر در پایین‌ترین سطح سرانه مطالعه کشور:
الهام بهروزی: شاید این روزها با شیندن خبرهایی چون سقوط بوشهر به آخرین رتبه سرانه مطالعه کشور یا قرار گرفتن این استان در رده دوم استفاده از فضای مجازی، نگرانی‌هایی برای شما به همراه داشته باشد. هر چند در این میان، افرادی هستند

الهام بهروزی

شاید این روزها با شیندن خبرهایی چون سقوط بوشهر به آخرین رتبه سرانه مطالعه کشور یا قرار گرفتن این استان در رده دوم استفاده از فضای مجازی، نگرانی‌هایی برای شما به همراه داشته باشد. هر چند در این میان، افرادی هستند که مخالف این آمارها هستند و دلایل خاص خود را هم برای رد کردن آن دارند ولی از این آمارها که بگذریم، با اندکی واکاوی در زندگی خود و افراد پیرامونی متوجه می‌شویم که آنچه مرکز آمار از وضعیت کتابخوانی بوشهری‌ها ارائه کرده است، دروغ و بیراه نیست!

طبق طرح «آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار» که از سوی مرکز آمار منتشر شده، استان‌های یزد با ۱۵ ساعت و ۱۶ دقیقه، قم با ۱۵ ساعت و ۱۲ دقیقه، قزوین با ۱۲ ساعت و ۵۸ دقیقه در ماه بیشترین و استان‌های کرمانشاه با سه ساعت و ۴۰ دقیقه، کهگیلویه و بویراحمد با سه ساعت و بوشهر با ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه در ماه کمترین سرانه مطالعه را در سال ۹۹ داشته‌اند. این نتایج بیانگر این است که شاخص «رفتار فرهنگی» مردم بوشهر در وضعیت هشدار قرار گرفته است.

حال با توجه به تورم بالا وگرانی‌های روزافزون و وضعیت معیشتی نسبتا بد مردمان این منطقه، کتاب خواسته ناخواسته از سبد خرید خانواده‌ها حذف شده است و تنها قشر کتابخوان و مرتبط با حوزه کتاب، از خرید و خوانش آن فاصله نگرفته‌اند و اگر این ادعا مورد قبول نیست، اثبات آن کار مشکلی نیست، شما به خانواده و دوستان خود نگاه کنید و ببینید روزانه یا حتی ماهانه چند ساعت مطالعه دارند یا کتاب می‌خوانند؟! چقدر از درآمد ماهانه خود را به خرید کتاب اختصاص می‌دهند؟ آیا همان‌قدر که به ظاهر و غذای جسم خود اهمیت می‌دهند، روح خود را با مطالعه کتاب‌های خوب تغذیه می‌کنند؟ چه تعداد دوست کتابخوان دارند؟ در مکالمات روزمره آن‌ها چقدر کتاب حضور دارد؟ و...

نگارنده در این خصوص در گفت‌وگو با تعدادی از دوستان نزدیک خود با جواب‌های متفاوتی مواجه شده است که البته نگران‌کننده است و می‌طلبد در این حیطه بازنگری شود و راهی برای بازشناسی و اهمیت جایگاه کتاب در میان بوشهری‌ها باز شود؛ چراکه اغلب کمتر از ۳۰ دقیقه در هفته مطالعه دارند و معتقدند که در فضای مجازی مطالب و سوالات خود را راحت‌تر و با هزینه کمتری پیدا می‌کنند. بنابراین ترجیح می‌دهند پول خود را بیشتر برای خرید لباس یا اقلام آرایشی و... مصرف کنند. چون جامعه امروز بیشتر خواهان آدم‌هایی با لباس مرتب و شیک است تا دانا و کتابخوان‌! قطعا شنیدن نظر آخری، بیش از اینکه مایوس‌کننده باشد، تعجب‌برانگیز است. چراکه زیبایی ظاهر در کنار دانایی و خردورزی بیشتر به چشم می‌آید!

در این میان، برخی از آن‌ها نیز می‌گویند که قیمت کتاب بالا رفته و گاه شده که کتابی را با هزینه بالا خریداری کرده‌اند؛ اما نتوانسته‌اند با محتوا و نثر آن ارتباط برقرار کنند و کتاب را ناخوانده کناری گذاشته‌اند. این نیز یک مساله است که متولیان امر باید بستری را برای شناسایی و پرورش ذائقه کتابخوانی افراد با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و برنامه‌های کتاب‌محور با حضور کارشناسان کتاب فراهم آورند تا موقعی که فرد به کتابفروشی مراجعه می‌کند، آگاهانه دست به انتخاب کتاب بزند. البته در این زمینه خود کتابفروشی‌ها با استخدام افرادی کتابخوان به‌عنوان فروشنده می‌توانند کمک بسزایی به مشتریان خود در انتخاب کتاب متناسب با سلیقه و روحیه آن‌ها کنند. طبیعتا این مساله اگر امروز از سوی متولیان امر مورد واکاوی و بررسی قرار نگیرد، در آینده‌ای نه‌چندان دور به معضلی لاینحل بدل می‌شود. به‌نظر می‌رسد راهکارهای متعددی برای آشتی مردم بوشهر با کتاب که مردمی شاد و فرهنگ‌دوست هستند، می‌توان یافت.

البته در این میان، برخی از نویسندگان و کارشناسان بر این باورند که وضعیت کتابخوانی بوشهر با توجه با بافتار فرهنگی آن مایوس‌کننده نیست و نباید با روبه‌رو شدن با چنین آمارهایی نگران شد، چون فرهنگ این منطقه متکی بر فرهنگ شفاهی است و اهالی آن بیشتر اهل شنیدن هستند تا خواندن. طبیعتا کتاب‌خوان کردن چنین جامعه‌ای مستلزم تدابیر و طرح‌های مستمر و کارآمد است تا طرح‌ها و عنوان‌های ویترینی!

در این میان، محسن عباسپور، نویسنده و جامعه‌شناس معتقد است که پایین بودن سرانه مطالعه کتاب و یا به تعبیر دیگر، کتاب‌نخوان بودن بخش عمده‌ای از جامعه بوشهر، پوسته و ظاهر ماجراست. برای رسیدن به تبیینی درست، بایستی ببینیم چه عواملی باعث پدیداری این وضعیت شده‌اند. به گمان من کتاب‌نخوانی اهالی بوشهر، نوعی مقاومت مدنی ناخودآگاه از سوی آنها در برابر کژکارکردهای نهاد کتاب است. بخشی از جامعه بوشهر، در برابر این نهاد که قادر نیست نقش اجتماعی خود را به خوبی ایفا کند، مقاومت می‌کنند. درواقع می‌توان گفت که یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی بوشهر، کارکردهای نامطلوب نهاد کتاب است که در نهایت منجر به آن شده که مردم از کتاب فاصله بگیرند!

به گفته وی، وقتی از کتاب به‌مثابه نهاد صحبت می‌کنیم، در واقع از شبکه‌ای از روابط اجتماعی صحبت می‌کنیم که کنشگران متعددی در آن ایفای نقش می‌کنند. نویسنده، مترجم، ویراستار، ناشر، توزیع‌کننده یا همان پخشی‌ها، مجموعه‌های مختلف دستگاه‌های نظارتی و صادرکننده مجوزها، تولیدکنندگان و واردکنندگان کاغذ و ابزارهای چاپ، چاپخانه‌ها، کتابفروشی‌ها، عرضه‌کننده‌های آنلاین، کتابخانه‌های عمومی، خوانندگان، نمایشگاه‌ها و کنشگران متعدد دیگر، همگی در مجموعِ ارتباط‌هایی که با یکدیگر دارند، برساخت‌کننده‌ نهاد کتاب، در مفهوم اجتماعی آن هستند. در واقع، وقتی ما از کتاب صحبت می‌کنیم، لزوما منظورمان چند صفحه که شیرازه‌ای واحد دارند، نیست. منظور به‌صورت مشخص شبکه رفت و برگشتی، در هم تنیده و چند سطحی است که بین این کنشگران شکل می‌گیرد. خب، وقتی دقیق‌تر به نقش‌آفرینی‌های هر یک از آنها در جامعه ایران نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که چالش‌های عدیده‌ای دارند و مجموعه این چالش‌ها در نهایت موجب کژکارکردهای نهاد کتاب می‌شود. اگر به واقع در پی این هستیم که مردم اقبال بیشتری به کتاب نشان دهند، بایستی به صورت دقیق به بررسی چالش‌های هرکدام از ساختارهایی که ذکر کردم، پرداخته شود. در گام بعد این چالش‌ها به نفع عموم جامعه و نه به نفع منابع قدرت و سرمایه، بایستی حل شوند.

در این میان باید اشاره کرد که در هفت یا هشت سال اخیر اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر با اجرای جشنواره‌ها و طرح‌های کتابخوانی همت خود را به کار گرفته تا با طراحی، تدوین و اجرای طرح‌های خلاقانه و نوآورانه با همکاری بخش‌های دولتی و خصوصی زمینه مطلوبی را برای جذابیت کتاب و راهیابی آن به لایه‌های تو در توی جامعه کتاب‌گریز خود فراهم آورد و در این راستا‌، موفقیت‌هایی هم در رویدادهای کتاب‌محور کسب کرد که شاخص‌ترین آن کسب عنوان پایتخت کتاب برای شهر بوشهر بود. همچنین در حوزه کودک و نوجوان نیز با راه‌اندازی باشگاه‌های کتابخوانی با همکاری مدارس گام استواری در راستای مانوس کردن بخش قابل توجهی از این قشر که آینده‌سازان مملکت هستند، بردارد؛ اما برای کتاب‌خوان کردن جامعه بوشهری و ارتقای سرانه مطالعه در استان باید از جشنواره‌ها فاصله گرفت و در عوض به اجرای برنامه‌های کتاب‌محور با حضور کارشناسان و متخصصان حوزه کتاب روی آورد و از ظرفیت رسانه‌ای برای حساس کردن مردم به کتاب بهره گرفت.

همچنین شهرداری نیز به‌عنوان یک نهاد شهری که بخشی از وظایف آن حمایت از فعالیت‌ها و برنامه‌های فرهنگی هنری است، باید به‌دور از موازی‌کاری‌ها با نهادهای فرهنگی همراه و همسو شود و با اهمیت دادن به مبحث کتاب، زمینه آشنایی شهروندان را با این کالای فرهنگی و اساسی فراهم آورد. بدیهی است با نگاهی سطحی به مبلمان شهری مشخص می‌شود که کتاب هیچ سهمی در طراحی و دکور شهر بوشهر ندارد این در حالی است که با توجه به موفقیت‌های بوشهر در رویدادهای کتابی مثل پایتخت کتاب، انتظار می‌رفت که المان کتاب در یکی از میادین یا مراکز مهم شهر طراحی و جانمایی شود ولی این اتفاق تاکنون نیفتاده است یا انتظار می‌رفت که دست‌کم یکی از پارک‌ها به نام کتاب نامگذاری شده و با کارکرد فرهنگی فعالیت کند.

افزون بر این، انتظار می‌رفت که بخش عمده‌ای از برنامه‌های فرهنگی هنری شهرداری به کتاب اختصاص داده شود تا بدین طریق ضمن گسترش دانایی و آگاهی، در زمینه فرهنگ‌سازی نیز گام استواری برداشته شود اما در این زمینه هم تا کنون اهتمام چندانی از این نهاد دیده نشده است، حال باید دید که شورای فعلی چه مصوبات و تصمیماتی برای حوزه کتاب خواهد داشت. آیا حمایت خود را از نویسندگان، شاعران و مترجمان بوشهری بیشتر می‌کند یا خیر؟ یا خرید بودجه اختصاصی خرید کتاب را از نویسندگان بومی افزایش می‌دهد یا خبر؟! آیا برنامه‌های رونمایی از کتاب‌های شاخص را جزء برنامه‌های اصلی خود می‌گذارد یا خیر؟!

به‌هر روی، قرار گرفتن بوشهر در پایین‌ترین سطح سرانه مطالعه کشور، هرچند آماری تقریبی است اما بر اساس شاخص‌های آماری حاصل شده و نمی‌توان با سهل‌انگاری از آن عبور کرد! چراکه ماندن در این وضعیت، یعنی به صدا درآمدن زنگ خطر برای فرهنگ استان... بدیهی است طبق آمار کنونی شاخص رفتار فرهنگی مردم این منطقه در وضعیت هشدار قرار گرفته است و اینجاست که دغدغه و نگرانی‌های کارشناسان کتاب رخ عیان کرده و مشخص شده است که کتاب در زندگی مردم بوشهر غریب است و برای تبدیل شدن به آشنا و مونسی مهربان نیاز به طرح و برنامه‌های مستمر و کارشناسی‌شده و عزمی همگانی دارد. اینگونه به‌نظر می‌رسد که وقت آن رسیده که در کنار متولیان فرهنگ استان به ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی به‌دور از رفتارهای احساسی و شعارگونه پرداخت و کتاب را به یک دغدغه مهم در این جامعه‌ کتاب‌گریز تبدیل کرد.


نام:
ایمیل:
* نظر: