داود علیزاده
دو سال پیش در
جلسه اصحاب رسانه با شهردار وقت، خبرنگاری از شهردار پرسید که چرا شهرداری تیمداری
میکند و در استانی و شهری که از لحاظ اقتصادی مشکلات متعددی دارد باید میلیاردها
خرج یک تیم فوتبال شود؟ شهردار وقت جواب منطقی برای این سؤال نداشت و بهنوعی تیمداری
شهرداری بوشهر را از سر اجبار و تحمیل بیان کرد. در آن جلسه شهردار وقت و خبرنگار
محلی که این سؤال را پرسیده بود دست روی موضوع مهمی گذاشته بودند که نشان میداد
نگرش به سرمایههای اجتماعی در یک جامعه غیرپیشرفته چگونه است.
در جوامع
غیرپیشرفته همه پدیدهها از طریق حسابوکتاب اقتصادی و منافع آن سنجیده میشود. در
معادله عرضه و تقاضا، درآمد و هزینه، سود و زیان؛ اما بهواقع برای داشتن یک جامعه
پیشرفته نباید همه امور را با این مسائل سنجید.
دنیای مدرن
درک کرده است که مسائلی همچون آموزش، پرورش، فرهنگسازی، بهداشت عمومی، حفظ سرمایههای
اجتماعی و... در بستر اقتصادی نباید سنجیده شود. در ایران همچنان همه پدیدهها را
با همین معیار ارزیابی میشوند. برای همین است که بسیاری از رشتههای دانشگاه به
خاطر نداشتن بازار کار از حذف میشود، سیستم آموزشی همچنان به دخلوخرج خود و حتی درآمدزایی
ترغیب میشود، بسیاری از خدمات فرهنگی بهصرف اینکه مخاطب کمتری دارد و یا تولیدات
آن هزینهبر است از چرخه حذف میشود. صرف هزینه برای بهداشت عمومی در اولویت قرار
نمیگیرد و به یاد بیاوریم سخن وزیر بهداشت پیشین را که درمان برخی بیماریها را
برای کشور به صرفه نمیدانست!
یک نگاه
کالامحور و برآمده از نظام سرمایهداری که به همه عناصر جامعه حتی جان افراد نیز
در بستر مناسبات اقتصادی نگاه میکند. با همین متر و قیاس حفظ سرمایههای اجتماعی
نیز مسالهای غیرضروری است؛ چراکه در چرخه سود و زیان جایگاه مقبولی برای نهفقط حاکمیت،
بلکه حتی در نظر برخی از مردم هم ندارد.
ماجرای حضور و
حفظ شاهین بوشهر در بندر بوشهر مثابه همین امر است. حفظ و بقای شاهین بوشهر و دیگر
تیمهای مطرح استان یکی از مسائلی است که به افزایش سرمایه اجتماعی استان کمک میکند.
این مساله باید درک شود که حضور یک تیم استانی در سطح اول ورزش کشور یک مساله
ورزشی نیست؛ بلکه یک پدیده اجتماعی با تکیهبر سرمایه اجتماعی است.
به خاطر بیاورید که در دهههای گذشته حضور تیمهای
بوشهری در سطح اول کشور باعث شد تا نسلهای بعد چگونه میل به پیشرفت در این زمینه
را داشته باشند و کسانی همچون مهدی طارمی، مهدی قائدی و... از چنین زمینهای معرفی
شدند.
سرمایههای
اجتماعی اگرچه در ظاهر هزینهبر هستند و با حسابوکتاب دخلوخرجی حفظ و اداره آنها
بهصرفه نیست؛ اما در بلندمدت میتواند به ارتقا اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی
استان کمک مهمی داشته باشد.
شاهین بوشهر
یک تیم فوتبال با اعضای محدود برای مسابقات دسته اول و لیگ برتر نیست، پتانسیل
اجتماعی است که میتواند هر دهه نسلی را به پیشرفت ترغیب کند، نسلی را به سطح اول
ورزش ایران معرفی کند و همچون لنگری نام بوشهر را در عرصه پرتلاطم مناسبات سیاسی و
اقتصادی نگه دارد.
به سرمایههای
اجتماعی استان بهعنوان دخلوخرج بقالی نباید نگاه شود. مصاحبه اخیر رئیس شورای
اسلامی شهر بوشهر همان نگاهی را نشان میدهد که دو سال پیش شهردار وقت و آن
خبرنگار محلی پرسیده بود و این نشان میدهد که این در همچنان بر همان پاشنه میچرخد.
رئیس شورای اسلامی
شهر بوشهر گفت: باتوجه به اینکه در بودجه شهرداری این بندر امسال ردیف اعتباری برای
تیم فوتبال شاهین دیده نشده است با کسب مجوز از دستگاههای نظارتی امتیاز این تیم
از طریق مزایده واگذار میشود.
جعفرپورکبگانی
روز دوشنبه در گفتوگو با ایرنا درباره آخرین وضعیت تیم فوتبال شاهین شهرداری بوشهر
گفت: همچنین علاوه بر اینکه تیم شاهین ردیف اعتباری در بودجه امسال ندارد؛ مجوز یکساله
تیمداری توسط شهرداری بوشهر نیز به اتمام رسیده و این شرایط منجر به تصمیمگیری شهرداری
برای واگذاری امتیاز بهصورت مزایده شده است.
به گفته وی اینکه
تیم شاهین با هفت میلیارد تومان وارد مسابقات لیگ دسته اول باشگاههای کشور شود بهطور
قطع وسط فصل درخواست بودجه دارد و در نهایت هزینه تیمداری به ۳۰ میلیارد تومان میرسد
و نتیجه موردنظر همکسب نمیشود.
باز هم همه
چیز با اعداد و ارقام ریالی سنجیده شده است؛ اما چرا شورای شهر، نهاد استانداری، شهرداری
و دهها مرجع دیگر در استان بوشهر برای حفظ سرمایههای اجتماعی استان تلاشی نمیکنند؟
آیا هزینه 30 میلیاردی برای استانی که پایتخت انرژی ایران نامیده میشود هزینه
گزافی است؟