کریم جعفری
در حالی که عموم رسانههای غربی در طول هفت هفته گذشته از
زمان شروع حمله روسیه به اوکراین برای سرکوبی شبهنظامیان نازیِ مورد حمایت امریکا
و اروپا و همچنین جلوگیری از ورود ناتو به مرزهای خود همواره از شکست و ناکامی بزرگ
روسها در این حمله مینوشتند و هنوز هم مینویسند، اما با نزدیک شدن جنگ به پایان
ماه دوم خود، هستند برخی از نویسندگان غربی که آرام آرام از زیر سایه توصیههای
امنیتی و شیادیهای تبلیغاتی صادر شده از اتاقهای فکرِ وابسته به نهادهای امنیتی
امریکایی و انگلیسی دور شده و میخواهند تصویر عینیتر و واقعیتری از میدان نبرد
را ترسیم کنند.
این وجه از نگاه در میان رسانههای غربی به ندرت وجود دارد،
چراکه آنها همواره به مخاطبان غربی خود دروغ گفته و با برجسته کردن آنچه که در
اتاقهای فکر نهادهای تصمیمگیر پخته میشود بر آن هستند تا به ذهن مخاطبان خود
جهت دهند، نه اینکه واقعیت را به آنها بگویند. در مورد جنگ اوکراین هم داستان از
همین جنس است و از روز اول رسانههای غربی با چشمپوشی از رفتارهای کشورهای غربی
در بردن ناتو به عمق راهبردی و حیات خلوت روسیه –باوجود
تعهداتی که پس از فروپاشی شوری به روسها داده بودند– و همچنین
جنایت نازیهای مورد حمایت امریکا و انگلیس درصدد برآمدند تا اهداف جریانهای بزرگ
سیاسی بینالمللی را تامین کنند.
اما در دومین ماه از جنگ، در حالی که اوکراین یک کشور منهدم
شده است که بخش بزرگی از زیرساختهایش منهدم شده و بسیاری از شهرهای مهم آن هدف
قرار گرفته یا اشغال شدهاند و در نهایت آنکه بخشی از خاک این کشور هم به شکل قطعی
و نهایی از آن جدا گشته، دروغ گفتن بیش از این هم بهنظر نمیتواند دردی را دوا
کند. غربیها در همراه کردن کشورهای جهان با سیاست کلی خود در اوکراین با شکست
مفتضحانهای روبهرو شده و فقط کشورهای اروپایی و یک کشور وابسته مانند ژاپن،
امریکا را در سیاستگذاری کلی در موضوع اوکراین همراه کرد. این را در کنار تحولات
سیاسی و اقتصادی در برخی از کشورها بگذارید تا بدانید موضوع شکست روسیه در اوکراین
دیگر کهنه شده است.
«رایان هیث» در مطلبی برای نشریه پولتیکو با اشاره به حمله
روسیه به اوکراین به نکاتی اشاره میکند که ما در طول دو ماه گذشته بارها بر آن
تاکید کرده بودیم، اما رسانههای بزرگ امریکایی و اروپایی مدام در این زمینه دروغهای
شاخداری را به مخاطبان خود میگویند در حالی که این دروغها با برملا شدن ابعادشان
در آینده به خود این رسانهها ضربه اساسی وارد میکند. مانند دروغی که روزنامه
انگلیسی گاردین –که مدعی حرفهای بودن است و حالا مشخص شده
که چقدر هم حرفهای بوده است– در مورد نقش ایران در
قاچاق سلاح به روسیه منتشر کرده است. در مطلب رایان هیث آمده است:
اگر شما فکر میکنید که روسیه در اوکراین در حال برنده شدن نیست،
این را در نظر بگیرد که درآمد ماهانه صادرات گاز روسیه نسبت به یک سال قبل سه
برابر شده است؛ مارین لوپن، رهبری یک بلوک سیاسی طرفدار روسیه را در فرانسه برعهده
دارد که ریاستجمهوری را دور از دسترس خود نمیبیند و از امروز رهبران غربی بار دیگر
وارد مسکو میشوند تا با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه درباره یک سازش درباره
اوکراین رایزنی کنند.
یکی دیگر از موضوعاتی که باید به آن اشاره داشت این است که
پوتین درحال پیروزی در جنگ اقتصادی است. با مقایسه درآمدهای روسیه از فروش گاز
متوجه میشویم که صادرات در حال رشد است و قیمت آن هم در مقایسه با پارسال در اوج
خود است. اروپا بزرگترین واردکننده گاز و غلات از روسیه است و جنگ اوکراین موجب
شده تا هزینههای زندگی در اروپا افزایش یابد و این به نارضایتیها دامن زده است. به
عبارت دیگر، حتی اگر شما در حال تحقیر در میادین نبرد باشید، میتوانید برنده باشید.
روسیه در تاریخ ۲۴ فوریه عملیات نظامی خود را علیه
اوکراین آغاز کرد و پوتین هدف از آن را حفاظت از مردمی که هشت سال مورد زورگویی و
نسلکشی رژیم کییف قرار داشتند، اعلام کرد. بر این اساس این عملیات با هدف خلع
سلاح و نازیزدایی اوکراین انجام شد تا تمام جنایتکارانی را که مسوول جنایات خونین
علیه غیرنظامیان در دونباس هستند، به چنگال عدالت بسپارد.
به گفته وزارت دفاع روسیه، نیروهای مسلح این کشور تنها به زیرساختهای
نظامی و نیروهای اوکراینی حمله کردهاند و در تاریخ ۲۵ مارس، آنها هدف و وظیفه
اصلی خود را در مرحله اول این تهاجم تکمیل کردهاند –آنها به طرز قابل توجهی پتانسیل
جنگی اوکراین را کاستهاند. هدف اصلی در دپارتمان نظامی روسیه آزادی دونباس اعلام
شده است.