bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۵۷۷۰
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۰۰ - ۰۱ خرداد ۱۴۰۱
کریم جعفری: در یکی دو روز گذشته به ‌دت در مورد دلایل اصرار امریکا برای پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو فکر کردم و شاید اگر بخواهیم بر طبق اصول همیشگی و تحلیل‌های سیاسی نگاه کنیم، باید همان صحبت‌های کلیشه‌ای را بزنیم که امریکا می‌خواهد روسیه را ضعیف کند

کریم جعفری

در یکی دو روز گذشته به ‌دت در مورد دلایل اصرار امریکا برای پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو فکر کردم و شاید اگر بخواهیم بر طبق اصول همیشگی و تحلیل‌های سیاسی نگاه کنیم، باید همان صحبت‌های کلیشه‌ای را بزنیم که امریکا می‌خواهد روسیه را ضعیف کند و به همین دلیل در فکر بالابردن اعضای ناتو برای تضعیف روسیه است. اما یک نکته‌ای به ذهنم رسید که در طرح کلی هر تحلیلی وجود دارد؛ اما به‌صورت مختص چیزی در مورد آن گفته نشده است. در این نتیجه‌گیری، امریکا و انگلیس یک تقسیم کار بسیار شسته رفته کرده‌اند که شاید در وهله اول به‌نظر نرسد؛ اما حقیقت پشت آن در حال نمایان شدن است.

همانگونه که بسیاری از شما می‌دانید، سیاست نگاه به شرق که باراک اوباما در سال 2012 به‌عنوان راهبرد جدید امریکا آن را اعلام کرد، تمرکز بسیار ویژه‌ای بر چین دارد. حقیقت این است که بیشتر نگرانی امریکا از چین است تا روسیه و دلیل این موضوع صرف توانمندی نظامی چین نیست، بلکه قدرت وحشتناکی است که چینی‌ها فراهم کرده‌اند. برای امریکا محدود کردن این توانایی اقتصادی که در نهایت منجر به کنترل قدرت نظامی چین خواهد شد، یک اولویت است. در مورد پیمان آکوس و کواد پیش از این بارها نوشتیم، اما مساله این است که امریکا به سادگی نمی‌تواند به سراغ چین برود و نیاز به ایجاد یک راهبرد دقیق داشت.

با توجه به مشکلات اقتصادی امریکا و بی‌میلی کشورهای اروپایی برای مقابله با روسیه تنها چیزی که به ذهن سیاستمداران و طراحان در لندن و واشنگتن رسید، ورود به مرحله جنگ با پذیرش تمام تبعات و خطرات آن بود. در واقع، امریکا و انگلیس در صدد آن بودند تا یک جبهه اروپایی واحد را در مقابل روسیه و بلاروس به‌وجود بیاورند و قربانی این ماجرا هم اوکراین با یک رئیس‌جمهور ابله بود که کشورش (البته کشور زلنسکی اسرائیل است!) را فدای مطامع امریکا و انگلیس کرد. در این طرح، قرار شد تا اروپایی‌ها یک جبهه واحد را در برابر روسیه تشکیل داده و امریکا هم کمک سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و فنی به این جبهه کند.

در واقع، در طرح بزرگ‌تر مقابله با روسیه و چین، روسیه سهم کشورهای اروپایی شد و قرار است امریکا با کمک استرالیا، ژاپن، تایوان و کره‌جنوبی (اگر هم شد هند و برخی کشورهای دیگر در جنوب و جنوب شرق آسیا) چین را کنترل کنند. اینکه امریکا بخواهد همزمان در هر دو جبهه حضور داشته باشد، نه توان مالی آن را دارد و نه قدرت نظامی، در ضمن حضور بیشتر امریکا در شرق اروپا باعث بروز اعتراضات بسیاری در میان توده‌هایی می‌شد که این روزها به‌دلیل مشکلات اقتصادی به‌شدت از جنگ در اوکراین ناراضی هستند. بر اساس این تحلیل، هر چه زمان می‌گذرد باید نقش‌آفرینی کشورهای اروپایی در ماجرای اوکراین را بیشتر دید و حضور امریکا هم آرام آرام کم‌تر شود.

یکی از اصلی‌ترین دلایل اصرار امریکا برای پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو نیز متصل کردن همه خطوط تماس با روس‌ها از قطب شمال تا تنگه بسفر و داردانل بود. به باور امریکا و انگلیس بی‌طرفی این دو کشور می‌توانست یک فضای تنفس برای روس‌ها محسوب شود و به همین دلیل آن‌ها رهبران ابله فنلاند را نیز که نزدیک هشت دهه در همسایگی روس‌ها با کمترین مشکلات و بیشترین روابط زندگی می‌کردند وارد این بازی پیچیده و بدون پیش‌بینی کردند. بر اساس این طرح، حالا اروپایی‌ها به‌جز یکی دو کشور همگی به‌عنوان اعضای ناتو یا اتحادیه اروپا در برابر روسیه قد علم کرده و به این ترتیب روس‌ها را در مرزهای خود مشغول نگه می‌دارند.

حالا امریکایی‌ها این فرصت و امکانات را دارند تا در جبهه بسیار گسترده‌ای در اقیانوس آرام، اقیانوسیه و اقیانوس هند با چینی‌ها دست‌وپنجه نرم کنند. امریکایی‌ها فقط یک فرصت برای کنترل با چین دارند، این فرصت به احتمال زیاد منجر به برخورد خواهد شد؛ چراکه سیاست امریکا در برابر چین بسیار تهاجمی است و می‌تواند به شکل بسیار خطرناکی یک‌بار دیگر کشورهای این منطقه را وارد یک جنگ بسیار خونین و طاقت‌فرسا کند. توسعه نظامی دیوانه‌وار چین با ساخت تسلیحات راهبردی در حوزه دریایی، هوایی و موشکی که به پشتوانه جمعیتی بسیاری اعتماد دارد، خطرات ناپیدایی دارد.

هر چه هست، امریکا توفیقی در کشاندن پای اروپایی‌ها (در قالب ناتو) به شرق آسیا پیدا نکرد و به همین دلیل آن‌ها در جغرافیای سیاسی و تاریخی خودشان با رقیبی که شاید در میان‌مدت هیچ چشم طمعی به این کشورها نداشت مشغول کرد تا خودش در کنار دیگر متحدان آسیایی آخرین شانس را در برابر قدرت‌یابی و قدرت‌نمایی چین امتحان کند. با این تحلیل شاید بتواد وضعیت را بهتر درک کرد...


نام:
ایمیل:
* نظر: