الهام بهروزی
«کتاب» بهعنوان کالایی اساسی و داناییگستر
نقش موثری را در پیشرفت و توسعه یک جامعه و آگاهی مردمان آن ایفا میکند. این ابزار
که کهنترین میراث بشری است متاسفانه آنگونه که باید در جوامع توسعهنیافته یا جهان
سومی نتوانسته جای خود را باز کند. البته در این میان عوامل بازدارنده متعددی وجود
دارد که مانع از مانوس شدن مردم این جوامع با کتاب میشود.
فقر، تورم، گرانی، وضعیت بد اقتصادی و معیشتی و گرانی کاغذ و کتاب و خلأ
برنامههای مدون و کتابمحور در سیستم فرهنگی این جوامع از مهمترین عواملی است که
مانع از قرار گرفتن کتاب در سبد خرید خانوارها شده است. ایران یکی از این کشورهاست
که با وجود تمام تلاشهایی که در دهه اخیر برای کتابخوان کردن مردم و ترویج فرهنگ
کتاب و کتابخوانی در جامعه صورت گرفته است؛ اما همچنان با آمار مایوسکننده سرانه مطالعه
در بیشتر نقاط آن روبهرو هستیم.
در این میان، استان بوشهر طبق آمارهایی که گاه و بیگاه ارائه میشود،
وضعیتاسفناکتری در مقایسه با سایر نقاط دیگر دارد و نشان میدهد که شاخص «رفتار فرهنگی»
مردم بوشهر در وضعیت هشدار قرار گرفته است.
هرچند در این میان، برخی بر این باورند که وضعیت کتابخوانی بوشهر با توجه
با بافتار فرهنگی آن مایوسکننده نیست و نباید با روبهرو شدن با چنین آمارهایی نگران
شد، چون فرهنگ این منطقه متکی بر فرهنگ شفاهی است و اهالی آن بیشتر اهل شنیدن هستند
تا خواندن. طبیعتا کتابخوان کردن چنین جامعهای مستلزم تدابیر و طرحهای مستمر و کارآمد
است تا طرحها و عنوانهای ویترینی!
طرحهایی که بهدور از شعار، مفاهیم و رفتارهای کلیشهای و شوآفها باشد.
میطلبد این طرحها بر اساس نیازسنجی و متناسب با ذائقه مخاطبان طرحریزی و اجرایی
شوند؛ چراکه با توجه به مشاهدات و بررسیهای میدانی، فرهنگ غالب این خطه، فرهنگ شفاهی
است که بهنوعی بهصورت موروثی و ناخودآگاه به آنها رسیده و بر خودآگاه آنها غالب
شده است. در این باره زیگموند فروید میگوید: «کنشهای خودآگاه ما نتیجه لایه زیرین
ناخودآگاهی هستند که عمدتا از طریق تاثیرات موروثی در ذهن شکل گرفتهاند. این لایه
زیرین ویژگیهای مشترک بیشماری را در برمیگیرد که از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند
و روح یک نژاد را برمیسازند.»
بیشک زمانی میتوان جامعه فعلی بوشهر و نسل آینده آن را به سمت کتاب
جذب کرد و سوق داد که بتوان کتابخوانی را در آنها به کنش تبدیل کرد؛ کنشی که به لایهزیرین
ناخودآگاه و زندگی مردمان این جامعه رسوخ کند. در این صورت است که کتاب در این جامعه
به مطالبهای جدی تبدیل میشود. بیشک در شهری که هیچ المان یا نمادی از کتاب نیست
چگونه میتوان انتظار داشت که کتاب در زندگی مردمان آن نمود بیابد و موضوع غالب در
گفتمان رسمی این شهر باشد؟!
یک شهروند بوشهری در این باره به بامداد جنوب گفت: در سفر به بیشتر
شهرهایی که در گفتمان فرهنگی پیشرو هستند، با المانها و موتیفهای کتاب و
کتابخوانی در فضای این شهرها مواجه شدهام که برای لحظاتی مرا در جای خود متوقف کرده
است. به فکر واداشته است. ناخواسته مرا به رفتن به سمت یکی یا دو تا کتابفروشی شهر
سوق داده است؛ اما شما در فضای کالبدی شهر بوشهر هیچ ردی از فیزیک کتاب در قالب یک
المان نمیبینید.
رضا حقشناس در ادامه با بیان اینکه مدتی است که پیادهروی میکنم. برای
یک بار در طول مسیرم در مراکز عمومی مثل پارکها یا معابر، عابری را که روی نیمکتی
نشسته باشد و کتاب به دست باشد، ندیدهام، افزود: این مساله بسیار مهمی است که ما
در دستان شهروندان بوشهری اصلا ردی از کتاب نمیبینیم! این وضعیت نگرانکنندهای
است که فستفودها، رستورانها و سوپرمارکتها همیشه در بوشهر شلوغتر از کتابفروشیها
و کتابخانههاست! طبیعتا همانقدر که جسم ما به غذای خوب و توجه نیاز دارد، روان ما
هم به تغذیه سالم محتاج است. بهراستی برنامه متولیان کتاب برای توسعه فرهنگ کتاب
و کتابخوانی در جامعه خموده امروز چیست؟!
به عقیده وی، شهرداری و شورای شهر بوشهر، در برنامههای اخیر خود
ظاهرا هیچ جایی برای کتاب و فعالیتهای کتابمحور نگذاشتهاند! چرا بوشهر با این
سابقه فرهنگی که دارد اینگونه مبلمان شهری آن باید از وجود کتاب تهی باشد! آیا
وقت آن نرسیده است که پارکی یا معبری را به نام کتاب نامگذاری کنند یا المانی از
کتاب یا مشاهیر ادبی این منطقه را در سطح شهر طراحی و جانمایی کنند. قطعا مردم با
هر بار دیدن این المان، ذهنشان خواسته یا ناخواسته به سمت دنیا کتاب کشیده میشود.
حقشناس با تاکید بر اینکه غربت کتاب در بوشهر واقعیتی عیان است،
گفت: شما به اطرافیان خود نگاه کنید که ماهانه چند تا کتاب میخرند و روزانه چند
ساعت مطالعه میکنند؟! بیشک مشاهدات شما مایوسکننده خواهد بود؛ چون مردم این
منطقه بیشتر به فکر خوردن و پوشیدن هستند تا خواندن! این واقعیت تلخ جامعه امروز
بوشهر است و تا زمانی که کار اصولی و مستمر هم در حوزه ترویج فرهنگ کتاب و
کتابخوانی صورت نگیرد، نمیتوان امیدی به فراگیری کتابخوانی در میان مردم بوشهر
داشت.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آیا با آماری که اخیرا مرکز
آمار در قالب طرح «آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار» در خصوص سرانه مطالعه استانهای
کشور ارائه کرده و در این آمارگیری، استان بوشهر در کف جدول سرانه مطالعه کشور
قرار گرفته، موافقید، توضیح داد: من وضعیت کتابخوانی را در استانهای دیگر نمیدانم
چگونه است ولی در شبکههای اجتماعی میبینم که بسیار از این استانها، ناشران فعال
و بلاگرهای فعالتری دارند که بهصورت مکرر دارند کتابهای متنوع و متعدد و بهروزی
را معرفی میکنند، بیشک، این اقدامات نقش موثری را در فراگیری فرهنگ کتاب و
کتابخوانی دارد؛ اما در خصوص استان خودمان باید بگویم که این آمار نمیتواند کذب
باشد، چون در بوشهر فقط قشر محدودی کتابخوان هستند و در هر شرایطی کتاب را در سبد
خرید ماهانه خود قرار میدهند. شما با یک بررسی مختصر متوجه میشوید که کتاب
اولویت زندگی کمتر کارمند، کارگر و مردم عادی بوشهری است و تنها قشر فرهیخته این
شهر است که کتاب را میخواند و میخرد.
وی در همچنین در پاسخ به اینکه خود شما آیا اهل کتاب خریدن و خواندن
هستید، گفت: بله؛ بدون اغراق اگر کتاب نبود، زندگی من معنایی نداشت. در هر شرایطی
ماهانه بودجهای را برای کتاب میگذارم. تقریبا ماهی دو تا سه کتاب هم میخوانم و
حوزه مطالعاتی من هم اغلب فلسفه، جامعهشناسی، تاریخ و ادبیات است؛ چراکه تلفیق
این حوزهها نگرش مرا نسبت به رویاروشدن با چالشهای زندگی و انسانهای پیرامونم
بهبود میبخشد و چه بسا اگر کتاب در زندگی من جریان نداشت، من انسانی خودباخته و
بیهویت بودم. امیدوارم مدیران فرهنگی و مسوولان شهری بهصورت جدی در توسعه فرهنگ
کتابخوانی و نمود پررنگ کتاب در سطح شهر بوشهر اقدام کنند. شهروندان بوشهری قطعا
در کنار سایر خدمات شهری به خدمات فرهنگی و کتابخوانی محتاجند و این اصل نباید از
اولویتهای مدیریت شهری دور بماند. بیشک شهروند آگاه در داشتن شهری زیبا و فرهنگمحور
نقشآفرین است.
شهروند دیگری هم در خصوص کمفروغی کتاب در فضای شهری بوشهر به بامداد
جنوب گفت: کتاب! متاسفانه در مراودات روزانه مردم بوشهر بسیار کمرنگ است بهویژه
این روزها که همه غم نان دارند! اما واقعا چرا کتاب باید در بوشهر که صبغه درخشانی
در فرهنگ و ادبیات ایران دارد، اینگونه بیگانه باشد؟! قطعا برای این چرا پاسخهای
مشخصی وجود دارد که همه ما هم خوب آنها را میشناسیم و میدانیم ولی عزمی برای
حذف آنها وجود ندارد.
نسرین بوشهریان در ادامه با تاکید بر اینکه یکی از مهمترین دلیل
مهجوریت کتاب در جامعه کنونی بوشهر، درآمد پایین بیشتر مردم و گرانیهای روزافزون
است، افزود: هزینههای زندگی بالا رفته و کتاب هم پا به پای افزایش قیمت سایر
اقلام، گران شده است و این مساله خواسته یا ناخواسته منجر به این شده که در اولویت
مردم نباشد!
وی با بیان اینکه زمانی میتوان جامعه فعلی بوشهر و نسل آینده آن را به
سمت کتاب جذب کرد و سوق داد که بتوان کتابخوانی را در آنها به کنش تبدیل کرد،
خاطرنشان کرد: کنشی که به لایهزیرین ناخودآگاه و زندگی مردمان این جامعه رسوخ کند.
در این صورت است که کتاب در این جامعه به مطالبهای جدی تبدیل میشود. بیشک اگر ما
پدر و مادرهای اهل مطالعه و کتاب داشته باشیم، میتوانیم امیدوار به داشتن فرزندان
و نسلی کتابخوان باشیم؛ چراکه کتاب بهصورت موروثی در خانوادهها تبلیغ و ترویج میشود
و کودک از همان سالهای نخست آن را بهصورت جزئی از زندگی خود و پدر و مادرش میداند.
بوشهریان در پایان با اشاره به اینکه فضای شهری بوشهر عاری و تهی از
المان کتاب است، یادآور شد: در این باره بارها شورای شهر بهویژه در دوره قبل،
نوید نصب المان کتاب را در یکی گذرهای شهر یا نامگذاری یکی از پارکها را به نام
کتاب داده بود اما تا این لحظه چنین اتفاقی در شهر نیفتاده است. بهنظر میرسد که
شورای فعلی هم اصلا اعتقادی به کتاب یا تبلیغ آن ندارد. طبیعتا تبلیغ کتاب در سطح
شهر میتواند نقش بسزایی را در جذب نگاه شهروندان به این کالای فرهنگی اندیشهپرور
داشته باشد. امیدوارم که کتاب به معنای واقعی به دوست صمیمی مردم خونگرم بوشهر بدل
شود.