بامدادجنوب- عبدالله محمدعلیپور: توسعه پایدار و صنعت سبز واژههایی هستند که در یک دهه اخیر مورد توجه همه کشورهای جهان و سازمانهای بینالمللی قرار گرفته است. این اصطلاح در اوایل سالهای دهه ۱۹۷۰ درباره تاثیرات توسعه بر محیط زیست بهکار رفت. بر اساس تعاریف رایج، توسعه پایدار در کنار رشد اقتصادی و توسعه بشری در یک جامعه، سعی دارد به توسعه مستمر برای نسلهای بشری دست یابد. توسعهای که موجب پایداری منابع تجدیدناپذیر میشود و منابع محدود را برای زندگی نسل آینده بر روی کره زمین حفظ میکند.
در واقع توسعه پایدار راه حلهایی را ارائه میدهد که از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانههای زیستی، آلودگی، تغییرات آب و هوایی، افزایش بیرویه جمعیت، بیعدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانها در حال و آینده، جلوگیری کند.
در کشور ما با وجود اینکه در برنامههای توسعهای و کوتاهمدت از توسعه پایدار همواره یاد شده است اما در همان سطح سطور مادهها و بندهای قانونی باقی میماند. متاسفانه معادلات سیاسی و اجتماعی حتی در تخصصیترین مسائل نیز تعیینکننده هستند و برنامههایی که برای طرح و تصویب آنها زمان و سرمایههای زیادی صرف شده است، بهراحتی برای برآورده شدن مقاصد سیاسی نادیده گرفته میشوند.
نمونه این طرحها را در سالهای گذشته بسیار دیدهایم و یکی از تازهترین اتفاقات این مدل تصمیمگیریها، لایحه ایجاد مناطق آزاد هفتگانه و حدود 80 منطقه ویژه و ... بوده که با دست کاری نمایندگان شهرهای مختلف در مجلس شورای اسلامی از یک لایحه اقتصادی به یک طرح زیانبار اقتصادی تبدیل شده بود.
نمونه دیگری از این دست اقدامات، ساخت یک مجتمع پتروشیمی در مرکز کشاورزی و زراعت استان بوشهر است که اینبار دولت در سال 1385 آنرا به تصویب رساند تا علاوه بر تامین مقاصد سیاسی خود در آن زمان، امروز نیز به بازیچهای برای قدرتنمایی مسوولان استان بدل شود.
تازهترین خبرها حاکی از آن است که این پتروشیمی با وجود همه کش و قوسها و انتقاداتی که بر آن وارد است، به دوران ساخت خود نزدیکتر شده است.
منابع معتبر به بامداد جنوب خبر دادهاند که زمین مورد نیاز برای ساخت پتروشیمی دشتستان در منطقه حاصلخیزی از این شهرستان شناسایی شده و سرمایهگذار طرح در حال رایزنی با مالک حقیقی آن اراضی است. همچنین شنیده شده است که دو طرف بر سر قیمت زمینها به توافق نرسیدهاند و سرمایهگذار انتظار نداشته است که فروشنده بخواهد زمینش را به سبک زمینهای عسلویه به فروش برساند.
اما این سوال همچنان بیجواب باقی مانده است که چرا زمینهای شورهزار شهرستان دشتستان برای ساخت پتروشیمی انتخاب نشدهاند و باید یک فعالیت صنعتی که عوارض زیستمحیطی بسیاری نیز دارد، در حاصلخیزترین زمینهای این شهرستان ساخته شوند؟
تقریبا یک سال پیش بود که بامداد جنوب در اولین گزارشهای صفحه اقتصادی خود موضوع پتروشیمی دشتستان-گناوه را مطرح کرد، قرار بود یک پتروشیمی در شهرستان دشتستان و دیگری در شهرستان گناوه ساخته شود و شرکت سرمایهگذاری انرژی سپهر وابسته به بانک صادرات این دو پتروشیمی را بسازد. همچنین قرار بود مکان پتروشیمی دشتستان در زمینی در پنج کیلومتری شمال روستای بویری شبانکاره و متعلق به شرکت انرژی سپهر باشد.
اما جدیدترین خبرهای بامداد جنوب حاکی از آن است که سرمایهگذار جدید طرح (صندوق سرمایهگذاری بازنشستگان صنعت نفت) بهطور کلی پتروشیمی گناوه را کنار گذاشته و هیچ برنامهای برای ساخت آن ندارد و در مقابل، با تغییر ساختار پتروشیمی دشتستان مکان جدیدی را برای آن انتخاب کرده است.
البته انرژی سپهر همچنان سهامدار عمده پتروشیمی دشتستان-گناوه است و این شرکت طی یکسال گذشته دوبار آگهی فروش سهامش را در روزنامهها منتشر کرده است که ظاهرا بهدلیل بالا بودن پیشنهاد قیمتی صاحب سهام، انرژی سپهر همچنان صاحب سهم عمده این پتروشیمی است که همین موضوع هم باعث تعلل سرمایهگذار جدید شده است.
منابع موثق به بامداد جنوب گفتهاند که قرار است پتروشیمی دشتستان به جای تولید پلیاتیلن سنگین، در نهایت ماده پلیاستال را تولید کند که در هیچ یک از پتروشیمیهای ایران ساخته نمیشود و تمامی نیاز کشور به این ماده از طریق واردات تامین میشود. این تغییر ساختار، دسترسی به خوراک پتروشیمی- متانول- را آسان میکند و بهجای لولهکشی طولانی از عسلویه تا دشتستان، برای تامین اتیلن، متانول مورد نیاز میتواند از پتروشیمی خارگ در فاصله کمتر از صد کیلومتری تامین شود.
همچنین بر اساس جدیدترین اخبار، طرح بهینه شده پتروشیمی دشتستان با سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری پالایش گاز خارگ و با مدیریت صندوق سرمایهگذاری بازنشستگان صنعت نفت، به جای اشتغالزایی برای 200 تا 300 نفر، هزار نفر را صاحب شغل میکند که در همان قدمهای ابتدایی و مراحل ساخت، بیش از 300 نفر نیروی کار نیاز دارد.
همه مطالب بالا حکایت از آن دارند که دشتستان در آیندهای نهچندان دور حداقل شاهد کلنگزنی یک پتروشیمی بهنام خود خواهد بود اما مهمترین پرسشها در مورد آینده این شهرستان همچنان باقی میمانند.
بهراستی اشتغالزایی برای هزار نفر دشتستانی، ارزش از دست رفتن مزیتهای کشاورزی این شهرستان و بیکاری چند هزار کشاورز منطقه را دارد؟
کارشناسان عقیده دارند مشکل اصلی پتروشیمی دشتستان نبود آب برای خنکسازی (کولینگ) آن است که احتمالا با حفر حداقل 40 چاه عمیق با عمق بالا تامین خواهد شد. در این صورت پمپهای این واحد آب دشتهای دشتستان و ذخایر سد رئیسعلی دلواری را خواهد مکید و نتیجه آن در میانمدت نابودی منابع ارزشمند آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، نابودی کشاورزی و تغییر ترکیب جمعیتی شهر و روستاهای بوشهر، بر اثر مهاجرت خواهد بود.
سوال دیگر این است که چرا باید منطقهای میان شهرهای آبپخش، سعدآباد و شبانکاره بهعنوان مکان پتروشیمی انتخاب شود که مناطقی حاصلخیز هستند. چرا شورهزارهای دشتستان برای این امر انتخاب نشدهاند؟ آیا این موضوع سیاسی نیست؟ پیگیری دو تن از مسوولان استان برای تعیین مکان پتروشیمی دشتستان که هر دو نفر از اهالی مناطق شمالی شهرستان دشتستان هستند، این شائبه را بهوجود میآورد که کلنگزنی احتمالی پتروشیمی در این منطقه نوعی اعلام حضور و به رخ کشیدن عملکرد باشد.
در گزارشهای بامداد جنوب بارها از منطقه ویژه اقتصادی شمال استان –واقع در شهرستان دیلم- یاد کردهایم. منطقهای که بهمنظور تبدیل شدن به مرکز توسعه صنایع بالادستی و پاییندستی صنایع پتروشیمی تشکیل شده است اما در همان ابتدا با یک معضل بزرگ مواجه شده است، نبود مواد اولیه یا خوراک!
اگر نیمی از تلاش انجام شده برای پتروشیمی دشتستان، در منطقه ویژه دیلم انجام میگرفت، بدون شک تامین خوراک واحدها چندان کار دشواری نبود و این منطقه میتوانست به قطب تولیدات صنعتی تبدیل شود و لازم نبود همه مناطق استان با دود سیاه صنعت نفت آلوده شود. حتی اگر چندین هزار شغل جدید ایجاد میشد.
در نهایت با توجه به مباحث مطرح شده در مورد توسعه پایدار و ضرورت حفظ منابع و امکانات برای نسلهای آینده، این سوال مطرح میشود که آیا بهطور کلی ساخت پتروشیمی در دشتستان با معیارهای توسعه پایدار همخوانی دارد؟
در شمارههای گذشته مقالهای در روزنامه بامداد جنوب با عنوان «پتروشیمی، آری یا خیر» به چاپ رسید که نویسنده در آن از پتروشیمی مرودشت بهعنوان اولین پتروشیمی ایران یاد کرده است. در بخشی از این مقاله آمده بود: «پتروشیمی مرودشت اولین واحد صنعت پتروشیمی در ایران است که در این شهرستان و در کنار رودخانه کر در زمینی به مساحت 300 هکتار شروع بهکار کرد، در این پتروشیمی لاگونهایی جهت تصفیه پسابها ایجاد شد که بهعلت سرریز شدن دیواره لاگنها رودخانه کر و اراضی کشاورزی کاملا شورهزار شد و از بین رفت. تغییر کاربری در آن منطقه ایجاد شد. کل آب آشامیدنی منطقه شور شد. رودخانه کر قابلیت خود را برای کشاورزی از دست داد. فضای سبز منطقه خشک شد و حاصلخیزترین خاک منطقه که برای تولید آن 300 سال زمان نیاز بود در مرودشت نابود شد.»
آیا میخواهیم خدای ناکرده به چنین معضلاتی مبتلا شویم و حسرت این روزهایمان را بخوریم؟ اگر دلیل ایجاد این صنعت در این شهرستان اشتغالزایی است، قرار است چند نفر را بهکار بگیریم؟ 500 نفر یا پنج هزار نفر؟ آیا ما قرار است با تاسیس صنعت پتروشیمی در شهرستان و به بهای اشتغال مثلا500 نیروی کار، آب و هوا و خاک و کشاورزی خود را از دست بدهیم؟ اگر کمی دقت کنیم با یک حساب سرانگشتی قابل دریافت است که چه فرصتهایی را از دست میدهیم تا چه بهدست آوریم.