bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۲۸۷۳
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۶ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۴
افزون بر این نقل وقایع مورد علاقه‌ شنوندگان، راه چگونه زیستن و بهتر زیستن را به همراه محل زیست و امکانات موجود در آن و راه توفیق یا ناکامی قهرمان و بسیاری از امور ضروری را آموزش می‌داده است.
بامدادجنوب- الهام بهروزی: حسن دولت‌آبادی معتقد است، زمینه‌های پیدایش نقل تنها محدود به ایران نیست و تقریبا همه‌‌ جوامع کهن با دیرینگی فرهنگی از آن بهره برده و تا امروز نیز اثرات‌ متفاوتی را در زمینه‌های فرهنگی و هنری خویش، به‌ویژه در عرصه‌‌ نمایش و تئاتر ارائه کرده‌اند.
واقعیت آن است که نقل و نقالی به‌خصوص زمانی که زمینه‌های‌ ارتباطی کنونی وجود نداشت، امکانی توانا و تاثیرگذار برای انتقال‌ فرهنگ، هنر و نیز آموزش‌های ضروری زندگی بوده است. تقویت‌ روحیه‌ سلحشوری و دفاع از ارزش‌های یک قوم با بیان پایمردی‌های‌ برگزیدگان و نخبگان گذشته و مددجویی از اثرات عمیق نقل، زمینه‌ لازم‌ را برای حفظ روحیه‌ دفاع از همان ارزش‌ها در میان معاصران فراهم‌ می‌آورد.

افزون بر این نقل وقایع مورد علاقه‌ شنوندگان، راه چگونه زیستن و بهتر زیستن را به همراه محل زیست و امکانات موجود در آن و راه توفیق یا ناکامی قهرمان و بسیاری از امور ضروری را آموزش می‌داده است. در ایران نیز نقالی از دیرینگی بسیاری برخوردار است و حتی آن را قدیمی‌تر از ادبیات و هنر شفاهی می‌دانند و با خنیاگری و افسانه‌سرایی مقایسه‌ می‌کنند. مروری بر آثار پژوهشگرانی که امروزه به بررسی موقعیت‌ها و مکانات‌ فرهنگی و هنری ایران در گذشته‌ها پرداخته‌اند و نیز برسی آثار موجود تاریخی و ادبی ایران، به‌ویژه آن دسته آثار مربوط به دوره‌ اسلامی، آشکارا بر وجود داستان‌سرایی در ایران باستان و در مجامع درباری عصر هخامنشی و ساسانی اشاره‌ موکد دارند. با توجه به ثبت اخبار در اغلب‌ کتاب‌های تاریخی، بی‌هیچ تردیدی باید نقالی را در میان توده‌های مردم‌ نیز که فعالیت‌هایشان کمتر مورد توجه تاریخ‌نگاران رسمی قرار گرفته،‌ پذیرفت.

بنابراین فن نقالی از دیرباز در میان ایرانیان به‌ویژه در قهوه‌خانه‌ها ‌رواج داشته است که نقالان در این مکان‌ها عموما شرح رشادت‌ها و دلیر‌ی‌های پهلوانان شاهنامه نظیر رستم، سیاووش و... و داستان‌های شنیدنی آن را با لحنی حماسی برای مخاطبان و تماشاچیان به تصویر می‌کشیدند. در گذشته این فن در میان مردم ارزش و جایگاه خاصی داشت، چراکه نقالان درست کار رسانه‌های امروزی را انجام می‌دادند، چراکه با این کار فرهنگ شفاهی خود را به صورت‌ سینه ‌به سینه به نسل بعد از خود انتقال می دادند که البته راه یافتن تحریف به برخی از این نقل قول‌ها طبیعی است، زیرا گاه اشخاص به‌دلیل نشان دادن فرهنگ پربار و دیرینه خود داستان‌ها و حکایت‌ها را با اندکی بزرگ‌نمایی بیان می‌کردند اما امروزه با به‌وجود آمدن رسانه‌های ارتباط جمعی نقش این فن و کم و کمتر شده است ولی با وجود این هنوز کسانی هستند که با عشق به این هنر می‌پردازند. در استان بوشهر نیز هنرمندانی هستند که از سال‌های دور به این فن پرداخته‌اند تا آن را از خطر فراموشی برهانند اما ما در این گزارش به گفت‌وگو با بانوی جوانی پرداختیم که با جوهر عشق این فن را در وجود خویش آراسته است. بانویی که با وجود سن کم در تلاش است تا رهروی نیکی برای استادان این فن باشد.

نگار مکاریان در گفت‌وگو با بامداد جنوب گفت: من از کودکی عاشق هنر بودم و به هنرهای اجرائی مثل مجری‌گری و تئاتر علاقه داشتم. بنابراین با مجری‌گری شروع کردم و بعد از آن دست به قلم شدم تا این‌که در دوره دبیرستان در شاهنامه قدرتی را یافتم که در هیج چیز دیگر نبود و کم‌کم به نقالی روی آوردم و در این زمینه با علاقه به اجرا می‌پردازم، به‌طوری که با آن به اوج قدرت می‌رسم و با تمام وجود لذت می‌برم که این عشق و لذت را دوست دارم.

وی با اشاره به این‌که در بوشهر پیرترین نقال که شاهنامه‌خوان است، محمد صغیری است، افزود: فن نقالی و شاهنامه‌خوانی، اصیل‌ترین باورهای ایرانی را آموزش می‌دهد و باعث تقویت تفکر و حافظه می‌شود و همچنین این فن فرهنگ‌های شفاهی را که از گذسته سینه به سینه نقل شده‌اند، زنده نگه می‌دارد. بنابراین نقالی کهن‌ترین شیوه بازگویی داستان به‌گونه نمایشی است. در واقع تفاوت آن با نمایش تک‌نفره تنها در این است که در نقالی ما با مخاطب ارتباط داریم و مخاطب تکلیف ما را مشخص می‌کند، حتی در گذشته اگر مخاطب می‌گفت، سهراب نمیرد، نقالان او را در داستان نمی‌کشتند ولی در تئاتر این‌گونه نیست، ما به‌عنوان کارگردان تعیین و تکلیف می‌کنیم و مخاطب فقط نظاره‌گر است.
این بانوی نقال‌خوان با بیان این‌که شوربختانه در جامعه امروزی افراد معدودی به این هنر علاقه‌مند و در این هنر مشغول به فعالیت هستند، خاطرنشان کرد: هنر نقالی، هنری کمیاب و نادر است و کمتر کسی به سمت آن می‌رود و این هنر امروزه دچار غربت شده است، به‌طوری که خیلی‌ها با آن آشنایی ندارند. با وجود این، تعداد معدودی هم هستند که با جوهره عشق به آن می‌پردازند. متاسفانه امروز نوجوانان ما در کل به سوی فرهنگ‌های غربی گرایش دارند، کمتر کتاب می‌خوانند و کمتر به هنرهای دیرینه‌ای چون نقالی توجه دارند، آنها بیشتر درگیر دنیای مدرن شده‌اند. به نظر من هنوز درون آنها نیاز به قصه‌گویی دارد. بنابراین باید شروع به قصه گفتن کرد و از داستان‌های شاهنامه، نمایش‌هایی را تولید کرد، پس می‌طلبد که به‌عنوان نمونه انجمن‌هایی با عنوان شاهنامه‌خوانان ایجاد کرد تا از این طریق کودکان و نوجوانان را به سوی این‌گونه هنرها جذب کنیم.

نگار مکاریان با تاکید بر این‌که علاقه‌مند به هنرهای نمایشی و احیای فرهنگ‌های اصیل ایرانی و نقالی است، گفت: در حال حاضر در مدارس و همچنین فرهنگسرای رمضان امیری به همراه همکارم نینا غریب‌زاده به‌عنوان مدرسان شاهنامه‌خوانی مشغول به فعالیت هستم که در واقع به‌عنوان مروجان شاهنامه فعالیت می‌کنیم.
وی اشاره به این‌که باید شاهنامه و فردوسی را زنده نگه داریم، چراکه شاهنامه شناسنامه فرهنگ و ملیت ماست؛ فریاد ملتی است که دیگر نیستند، یادآور شد: ما لازم است که شاهنامه را بفهمیم و بخوانیم، چراکه انسان‌ها از طریق خواندن با شخصیت‌ها همزادپنداری می‌کنند. شاهنامه از درد انسان‌ها در خوشی و ناخوشی حکایت می‌کند. باید تلاش کنیم تا شخصیت‌هایی چون رستم همیشه ماندگار باشند. فرهنگ‌های شاهنامه و داستان‌های آن پیام‌های زیادی در درون خود دارند، من به‌عنوان عضوی کوچک از جامعه هنری در تلاش هستم تا روح میهن‌دوستی را زنده نگه دارم که اگر موفق شوم، شاهکار کرده‌ام که توانسته‌ام این حماسه و زبان پارسی را زنده نگه دارم. این بیت فردوسی را «فریاد چو ایران نباشد، تن من مباد» دوست دارم. هر انسانی نیاز دارد، قصه بشنود ما با قصه بزرگ می‌شویم. این قصه‌ها در دل و جان ما نفوذ می‌کند. 

مکریان در خصوص مشکلات هنرمندان این عرصه عنوان کرد: اولین مشکل هنرمندان این است که گاه با افرادی روبه‌رو می‌شوند که قدر هنرشان را نمی‌دانند و آنها را درک نمی‌کنند. در هنر همیشه مشکل هست، اگر نبود باید تعجب می‌کردیم اما درک نشدن بالاترین مشکل ماست. خیلی‌ها دختری 18ساله که دغدعه سرزمین و فرهنگ دیارش را دارد، به تمسخر می‌گیرند. او را به رسمیت نمی‌شناسند، مانع او می‌شوند، خیلی از خانواده‌ها حتی اسم شاهنامه را به کودکان نگفته‌اند و این یعنی اوج فراموشی اصالت ایرانی، بله نقالی فراموش شده است، خیلی‌ها آن را نمی‌شناسند، جایی آموزش آن در جامعه امروزی خالی است. البته ما الان در فرهنگسرای رمضان امیری به همراه نینا غریب‌زاده این هنر را آموزش می‌دهیم اما هنوز گمنام هستیم. باید در این حوزه بیشتر تبلیغ شود و مسوولان برای معرفی آن سرمایه‌گذاری کنند و به آن بها دهند.

وی در خصوص موفقیت‌هایش گفت: تاکنون در مسابقات گوناگونی حضور داشته‌ام و موفق شدم مقام‌هایی نظیر مقام اول نقالی استان در سطح دانش‌آموزی، مقام اول مجری‌گری استان در مسابقات دانش‌آموزی و مجری برتر استانی و ... را کسب کنم و تاکنون سابقه اجراهای تئاتر کودک و بزرگسال، نقالی و همکاری با انجمن‌های فرهنگی را داشته‌ام.
مکریان در پایان با اشاره به این‌که بوشهر از فرهنگی غنی و عالی برخوردار است، افزود: به خود می‌بالم که بوشهری هستم اما واقعیت این است که ما در زمینه نقالی و شاهنامه‌خوانی از استان‌های دیگر نظیر تهران، اصفهان و... عقب هستیم. برای معرفی این هنر منتظر هیچ‌کس نباشید، چراکه در این هنر فقط خودتان هستید، پس باید پیگیر باشیم تا پیشرفت کنیم.


برچسب ها: فرهنگ ، هنر ، نقالی
نام:
ایمیل:
* نظر: