بامدادجنوب- نوید خرم خورشید: هفتم اسفندماه هم گذشت و نتایج آن در تاریخ ثبت شد. این روز مهم برای مردم بوشهر زیر و زبر شدن نمایندگانشان در بهارستان را به همراه داشت. در استان بوشهر هر چهار نماینده جایگاهشان را از دست دادند. این زیر و زبر شدن نمایندگان اما در جهت معتدلتر شدن مجلس شورای اسلامی بود. در دو حوزه «بوشهر، گناوه و دیلم» و «دشتستان» گزینههای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان (لیست امید) توانستند پیروز انتخابات شوند و در حوزه «دشتی و تنگستان» گزینه کارکشته اصولگرایان یعنی کمالالدین شهریاری منتخب مردم شد. چالش اصلی اصلاحطلبان اما حوزه جنوبی استان بود، جایی که سکینه الماسی گزینه حزب اعتدال و توسعه توانست رای بیشتری از شیخ موسی احمدی گزینه اصولگرایان و حسین بردستانی کاندیدای مورد تائید شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان کسب کند و راهی بهارستان شود.
حوزه جنوبی استان بوشهر که شامل چهار شهرستان عسلویه، جم، دیر و کنگان است، تنها حوزهای از استان بوشهر است که حتی در مجلس ششم هم در این حوزه گزینه اصلی اصلاحطلبان موفق به پیروزی در انتخابات نشده است. انتخابات اخیر نیز در این حوزه برای اصلاحطلبان بدون حاشیه نبود. جایی که شاید برخی از اصلاحطلبان پیروزی در انتخابات را فدای معیارها و ملاکهای صلاحیت افراد کردند و عدهای از افراد سرشناس این منطقه که بهنوعی اصلاحطلب هم شناخته میشوند با وجود جوان شایستهای چون حسین بردستانی، از سکینه الماسی حمایت کردند.
مهمترین دلیل این حمایت شاید شناختهشدهتر بودن خانم الماسی نسبت به حسین بردستانی بود و سبد رای 22 هزار نفریای که او در انتخابات گذشته به نام خود ثبت کرده بود.
یکی از مهمترین دلایل شکست بردستانی در این حوزه، پیمانشکنی حزب اعتدال و توسعه بود بهطوریکه حمایت این حزب باعث شد نظر خیل عظیمی از مردم که حامی دولت بودند به سمت خانم الماسی تغییر کند.
در این میان میتوان به تخلفهای تشکیلاتی برخی از دبیران احزاب نیز اشاره کرد که بهرغم حمایت شورای سیاستگذاری، آشکارا از سکینه الماسی حمایت کرده و در جهت تخریب آرای حسین بردستانی بهنفع خانم الماسی از هیچ اقدامی کوتاهی نکردند.
حمایتهای قاطع قیصر صالحی (نماینده و کاندیدای دورههای پیشین مجلس که در مورد او حرف حدیثها و همچنین شبهاتی وجود دارد) و مجید حسینی کنگانی از خانم الماسی نیز یکی دیگر از نکات عجیب این انتخابات بود. مجید حسینی کنگانی که کاندیدای همین انتخابات نیز بود و جزء اصلیترین گزینههای اصلاحطلبان برای این حوزه بهشمار میرفت نیز مشخص نیست بنا به کدام دلیل اینچنین قاطعانه از خانم الماسی حمایت کردند، آن هم زمانی که اصلاحطلبان در این انتخابات خودشان گزینه دیگری معرفی کرده بودند.
علاوه بر مسائل ذکر شده، شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز در حوزه جنوبی رفتاری متفاوتتر در مقایسه با سایر حوزههای استان نشان داد. در سایر حوزهها بهرغم اینکه از لحاظ نظری کاندیداهای موجود فاصله بیشتری با معیارهای اصلاحطلبی داشتند اما شورای سیاستگذاری از آنها تمام قد دفاع و بهگونهای حداکثری از این گزینههای حداقلی حمایت کرد اما در حوزه جنوب استان با وجود فردی متخصص در حوزه نفت و گاز که با معیارهای اصلاحطلبی هم قرابت بیشتری داشت، جز بیانیهای که چهار روز پیش از انتخابات آن هم با اکراه نوشته شده بود، هیچ حمایت و فعالیتی دیده نشد.
شورای نگهبان در این دوره با رد صلاحیتهای گسترده بهنحوی به اصلاحطلبان کمک کرد. سالها بود که عدم معرفی نیروهای جوان و برجسته از سوی اصلاحطلبان به جامعه بهعنوان پاشنه آشیل این تفکر شناخته میشد که تصمیم اصلاحطلبان برای حضور در این انتخابات باعث شد که خواسته یا ناخواسته به جوانانی چون حسین بردستانی اعتماد کرده و دایره انتخابشان را از نیروهای نسل اولی گستردهتر گردانند. بهطور خاص در حوزه جنوبی استان بوشهر، حسین بردستانی تنها فردی بود که با شعار اصلاحطلبی و با وجود تمام بیمهریها تا پایان انتخابات ایستاد و با تاکید بر همین مسائل توانست تنها با یک هفته فعالیت انتخاباتی، آن هم با دستان خالی (به گفته خودش) و بدون تخلفات رایج انتخاباتی در این منطقه رای نزدیک به 27 هزار عدد را کسب کند.
بخواهند یا نخواهند هماکنون حسین بردستانی پتانسیلی است که با پشتوانه رایی که در این دوره کسب کرده است میتواند بهعنوان نیرویی ارزشمند برای اصلاحطلبان در دورههای آتی مجلس شورای اسلامی به حساب آید و باید از هدر رفت این پشتوانه به هر نحوی جلوگیری شود، تا در دورههای بعدی با این تنزل معیارهای اصلاحطلبی روبهرو نشویم و حیطه انتخاب گستردهتری از نیروهای نسل اولی اصلاحات داشته باشیم.