bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۳۲۸۲
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۴ - ۱۸ فروردين ۱۳۹۵
از کارخانه سيمان دشتستان؛
پس از اخراج چند کارگر دانشگاه خليج فارس، تعديل نيروهاي شرکت صدرا، تعديل نيروهاي اداره کل ورزش و جوانان استان و ... اين بار «جمال اسلاميان» چهل ساله که کارگر پيمانکاري کارخانه سيمان دشتستان بوده و 9 سال سابقه کار داشته...

بامدادجنوب- هدی خرم آبادی: زندگي سادهاي دارند. آرزوهاي کوچکي دارند. بهراحتي آسيب ميبينند و ميشکنند. از زرق و برق زندگي دنيوي نصيبي ندارند اما چنتهشان سرشار از مردانگي، صداقت، شرافت و صميميت است. فرياد تظلمخواهي اينان در برابر صاحبان زر و زور شنيده نميشود، زيرا نخورَد هيچ توانگر غم درويش و فقير.

اگر شما عضوي از سازمانهاي مردم نهاد نباشيد، بهطور حتم درباره سمنهايي همچون کانون حمايت از خانواده، کانون همياران جوان، کانون جمعيت امام علي (ع) و کانونهاي زيستمحيطي بسيار شنيدهايد و با فعاليتهاي آنها آشنا هستيد. يکي از معضلات جامعه ما که البته کشوري است و در استان ما بسيار بر آن مانور داده ميشود و در همين راستا کارگاهها و همايشهايي برگزار ميشود، در خصوص حفظ و نگهداري محيط زيست است. اين در حالي است که بسياري از فعاليتهاي ما نه تنها تخريب محيط زيست است بلکه به سلامت و حيات همنوعانمان آسيب جدي وارد ميکند و فريادها و اطلاعرساني رسانهها راه به جايي نميبرد.

اين مساله آنقدر اظهر منالشمس است که نيازي به ذکر موردي ندارد. مردمي که ساليان سال است روي نفت نشستهاند اما سهمشان جز گرد و غبار، آلودگي و انواع و اقسام بيماريها چيزي نيست. مردمي که در جوار نيروگاه اتمي اما بهسختي نفس ميکشند. مردمي که در عسلويه، روزگار خوشايندي ندارند اما درآمد حاصل از فعاليتهاي نفتي از آنِ ديگراني است که امروز کسي نميتواند به ساحتشان اعتراضي کند. مردمي که در نزديکي کارخانه سيمان دشتستان به زندگي خود ادامه ميدهند، حال برخي از تبعات آلودگيهاي اين کارخانه مطلعند و برخي ديگر چنان در ازدحام مشغلههاي زندگي و گذاشتن ناني بر سر سفره اهل و عيالشان گم شدهاند که با اين مساله کنار آمدهاند و خستهتر از آن هستند که براي نجات جان خود و خانوادهشان اقدامي کنند.

بامداد جنوب تا کنون چندين گزارش درباره آلودگي، تبعات زيستمحيطي و ديگر فعاليتهاي اين کارخانه منتشر کرده که البته با تهديدهاي فراواني هم روبهرو شد. اين در حالي است که در اصل 50 قانون اساسي آمده است: «در جمهوري‏ اسلامي، حفاظت‏ محيط زيست‏ كه‏ نسل‏ امروز و نسلهاي‏ بعد بايدن در آن‏ حيات‏ اجتماعي‏ رو به‏ رشدي‏ داشته‏ باشند، وظيفه‏ عمومي‏ تلقي‏ مي‏شود. از اين‏ رو فعاليتهاي‏ اقتصادي‏ و غير آن‏ كه‏ با آلودگي‏ محيط زيست‏ يا تخريب‏ غير قابل‏ جبران‏ آن‏ ملازمه‏ پيدا كند، ممنوع‏ است».

پس از اخراج چند کارگر دانشگاه خليج فارس، تعديل نيروهاي شرکت صدرا، تعديل نيروهاي اداره کل ورزش و جوانان استان و ... اين بار «جمال اسلاميان» چهل ساله که کارگر  پيمانکاري  کارخانه سيمان دشتستان بوده و 9 سال سابقه کار داشته، از کار بيکار شده، چراکه قراردادش با اين شرکت تمام شده و روساي اين کارخانه به اين نتيجه رسيدند که اين قرارداد ديگر تمديد نشود. اسلاميان بيش از دو سال است بهعلت آلودگي و گرد و غبار محيطي به بيماري پوستي مبتلاست و ظاهرا همين موضوع، دستاويز و آلت بهانه مسوولان شده است.

به گزارش ايلنا، اين کارگر پيمانکار درباره وضعيت و شرايط زندگياش ميگويد: اين  هفته بعد از روزهاي متوالي که در نگراني به سر ميبردم، به مديريت شرکت پيمانکاري مراجعه کردم که پاسخ مديران شرکت، آخرين ضربه کاري را به من وارد کرد: اخراج شدم و قرار نيست ديگر قرارداد من را تمديد کنند.

بهعلت آلودگيهاي محيط کارت، بيمار شوي و حال به جاي آنکه مخارج درمانت را پرداخت کنند، عذرت را ميخواهند. با مشاهده اين همه زورگويي اصحاب زر و زور شکايت را بايد نزد کدام قاضي برد وقتي: «اينجا کسي هوشيار نيست».

جمال درباره بيماري خود ميگويد: من بيش از دو سال است که بهدليل آلودگي محيط کار به بيماري پوستي مبتلا شدهام. بازرسان ايمني و بهداشت کار بارها بيماري شغلي من را تائيد کردند و از کارفرما خواستند که من را به بخش ديگري منتقل کند تا کمتر در معرض آسيب باشم  اما همچنان براي دو سال من را در همان محيط آلوده و در معرض تهديدات و آسيبها نگاه داشتند.

 وي ادامه ميدهد: بيماري من ابدا مصري نيست، در واقع نوعي حساسيت پوستي است که در دو سال گذشته روز به روز پيشرفت کرد تا جايي که در  يک سال گذشته، سوزش و خارش پوست بدنم امانم را بريده است.

در طول اين يک سال، به پزشکان بسياري مراجعه کردم تا جايي که در سه ماه گذشته از سر درماندگي در مرخصي استعلاجي به سر بردم و در همه مدتي که در مرخصي پزشکي بودم، نگراني از واکنش احتمالي کارفرمايان در آغاز سال جديد و احتمال تمديدنشدن قرارداد، امکان استراحت و آسايش را از من سلب کرده بود.

حال جمال اسلاميان از کار بيکار شده و براي تامين مايحتاج زندگي خود و خانوادهاش سردرگم و نگران است. او سه فرزند دارد و ميگويد نگران همسر و فرزندانش است.

به نظر ميرسد وضعيت اشتغال و معيشت قشر محروم، آسيبديده و زحمتکش کارگران روز به روز اسفناکتر ميشود و اين معضل اين روزها در استان بوشهر بيش از پيش مشاهده ميشود، حال آنکه خبري از پيگيري مسوولان استاني نيست. پربيراه نيست اگر بگوييم با داشتن چنين مسوولاني حال و روز مردمي که روي نفت نشسته‌‌اند، بهتر از اين نخواهد بود. آمار مرگ و ميرهاي ناشي از آسيبهاي اجتماعي در استان رو به افزايش است و در اين بين سکوت مسوولان منزجرکننده و مصاحبههاي مطبوعاتي آنها که درباره افزايش بودجه اختصاصيافته به طرحهاي عمراني سخن سر ميدهند، بهمراتب آزاردهنده است.  بامداد جنوب تا کنون بارها در همين صفحه سعي در منتقل کردن مشکلات و کم و کاستيهاي مردمش کرده و با وجود تمام موانع و کارشکنيهايي که در قبال اين اطلاعرسانيها متحمل ميشود اما تلاش کرده تا زبان گوياي مردم باشد و بيش از اين استطاعتي ندارد. تنها چيزي که انسان دارد «اميدش» است. به اميد روزهاي خوب براي خاک اجداد و آباديام و مردمانش. بارالها؛

زين بيخردان سفله بستان/ داد دل مردم خردمند

نام:
ایمیل:
* نظر: