سعید بردستانی که در کارنامه نویسندگی خود تاکنون آثاری نظیر «هیچ» (مجموعه داستان) و «نهنگ تاریک» (مجموعه داستان کوتاه) را ثبت کرده است، بهتازگی هم رمان «تار مو» را برای چاپ به انتشارات نیماژ سپرده است و «بوق سگ» هم دیگر رمان اوست که هماکنون در مرحله بازنویسی قرار دارد.
اما مجموعهداستان «نهنگ تاریک» که 10 داستان به نامهای «پایان وضعیت»، «بیخوابها»، «ایستاده میمیریم»، «دویدن»، «برکت»، «ماهی مقدس موسی»، «آن بالایی»، «فرشته دستشویی»، «تنبیه هیرو» و «داستان آپارتمانی» را شامل میشود، تاکنون بارها در نشستها و محفلهای ادبی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
بر این اساس، «انجمن دوستداران زبان و ادبیات فارسی شیراز» با همکاری گروه مجازی «داستان ایرانی» (تشکیلشده از ۲۵۶ داستاننویس و داستانپژوه)، در ادامه برنامههای خود و با هدف ترویج کتاب و کتابخوانی، پس از طرح ایده از سوی داستاننویسان و بهدنبال آن رایزنیها و همفکری فراخوان نخستین آیین «انتخاب کتاب تحسینشده داستان ایرانی در سال۹۴» را منتشر کرد که بهدنبال این فراخوان، مجموعهداستان «نهنگ تاریک» موفق شد با کسب 72 رای از مجموع 172 رای، رتبه سوم کتاب محبوب سال را بعد از آثاری نظیر مجموعهداستانهای «روباهشنی» از محمد کشاورز (نشر چشمه) و «نوبت سگها» از سروش چیتساز (نشر مرکز) (هر یک با مجموع ۹۱ رای بهطور مشترک در جایگاهِ اول قرار گرفتند) و مجموعه «باد زنها را میبرَد» (از حسن محمودی (نشر نیماژ) که با ۷۶ رای در رتبۀ دوم قرار گرفت)، بهدست آورد.
این نویسنده جوان که نخستین مجموعه داستانش بهنام «هیچ» در سال 85 به چاپ رسیده است، نوشتن داستان را از سال ۷۶ آغاز کرد. خودش میگوید: «یک بعدازظهر از خواب پریدم و سراسیمه شروع به نوشتن کردم» و از آن بعد از ظهر او همچنان مینویسد. تاکنون داستانهای زیادی نوشته، شاید به اندازه چندین مجموعه اما بهراحتی تن به انتشار نمیدهد. برای همین تاکنون فقط دو مجموعه داستان وارد بازار نشر کرده است. مجموعه داستان «هیچ» بردستانی برای او اعتبار زیادی کسب کرد و بازخورد خوبی در بین مطبوعات و محافل ادبی داشته تا جایی که نامزد چند جایزه ادبی از جمله جایزه گلشیری و... شد و مجموعه داستان «نهنگ تاریک» هم تا همین جا نقدها و نظرهای زیادی بر آن نوشته شده و با واکنشهای مثبتی روبهرو بوده، بهطوری که احمد آرام از نویسندگان نسل چهارم درباره این کتاب میگوید:«میشود گفت، نویسنده به سرعت زبان خودش را پیدا کرده است و این خیلی خوب است. نویسندههای همسن و سال، با این که چند کتاب بیشتر از او نوشتهاند، هنوز در پیدا کردن زبان خود ناتوان هستند».
بامداد جنوب تاکنون چندین گزارش در مورد سعید بردستانی و مجموعه داستانهایش نوشته است اما هر بار کوشیدهایم تا در سلسله گزارشهای خود، بعدی دیگری را از این نویسنده و آثارش نمایش دهیم.
در این گزارش، سعید بردستانی در خصوص چرایی محبوب بودن کتاب «نهنگ تاریک» در میان مخاطبان به با بامداد جنوب گفت: به نظرم باید این سوال را از مخاطبان پرسید ولی احتمالا خوشخوان بودن و متفاوت بودن این اثر و همچنین وجود عنصر طنز و هجو در داستانها در محبوبیت نهنگ تاریک بیتاثیر نبوده است. دیگر این که مخاطب، باهوش است و تفاوت میان آثار دقیق و آثار شلخته را متوجه میشود. معضلی که این روزها خیلی از کتابهای منتشر شده با آن دست به گریبان هستند، همین شتابزدگی، شلختگی و از همپاشیدگی نثر و زبان است.
وی با بیان اینکه مخاطب همیشه بهدنبال روایت است، افزود: معمولا مخاطب از داستانی بیشتر استقبال میکند که قصه داشته باشد و مسلم است که دیگر از داستانهای بیخون و بیرمق این روزهای ادبیات خسته شده است ولی من بهشخصه هنگام نوشتن، هیچ مخاطبی را در نظر نمیگیرم و برای هیچ مخاطب خاصی نمینویسم اما همیشه اعتقاد دارم داستان باید در همان جمله یا جملات اول، یقه خواننده را بگیرد.
بردستانی که اینک تهیهکنندگی برخی از برنامههای صدا و سیمای بوشهر را عهدهدار است، با اشاره به اینکه مجموعه داستان «هیچ» بیشتر رئالیستی و فولکلور بود و از این نظر به مذاق مخاطب بومی بیشتر خوش میآمد، خاطرنشان کرد: اما مجموعه «نهنگ تاریک» بیشتر دارای جنبههای فراواقعی و ضدرئالیستی است و از انواع طنز و هجو برای انتقال روایتش بهره میبرد. با وجود این، مسالهاش همان مساله انسان امروز است و طبیعی است که مخاطب امروزی با آن همذاتپنداری بیشتری کند.
وی در خصوص اینکه چگونه شد کتاب «نهنگ تاریک» عنوان سومین کتاب محبوب سال 94 را کسب کرد، یادآور شد: این انتخاب حاصل نظرسنجی گروه مجازی «داستان ایرانی» بهعنوان یکی از جدیترین و فعالترین گروههای داستانی است که البته با همکاری «انجمن دوستداران زبان و ادبیات فارسی شیراز» برگزار شد. رایدهندگان هم از میان سه دسته پیشکسوتان ادبیات داستانی، اعضای گروه داستان ایرانی و مخاطبان کانال داستان ایرانی در نظر گرفته شده بود که اعلام نتایج و تجلیل از برگزیدگان این نظرخواهی هم در سرای اهل قلم نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران صورت گرفت.
این نویسنده جوان بوشهری که با نمایش توانمندیهایش در آثارش توانسته بسیاری از نظرها را به سوی خود جلب کند، در مورد تازهترین اثر خود گفت: رمان کوتاهی دارم به نام «تار مو» که برای انتشارش با نشر نیماژ قرارداد بستهام و احتمال دارد امسال به بازار بیاید. نوشتن این رمان در سال 84 در تهران شروع شد و در همان سال در بوشهر به پایان رسید.
وی عمدهترین عواملی که باعث شده در سالهای اخیر نویسندگان هماستانی از آن آسیب ببیند، نبود یک هسته یا تشکل جدی داستانی در سالهای اخیر و همچنین ضعف خودباوری و نداشتن پشتکار (حرفهای) در نویسندگان دانست و در خصوص ترغیب مردم به سوی مطالعه و کتابخوانی تصریح کرد: ترویج مطالعه یک عزم همگانی میطلبد. از آموزش و پرورش گرفته تا رسانه، از خانواده گرفته تا سیاستگذاران کلان فرهنگی اما به نظرم تمرکز اصلی را باید روی کودکان و نوجوانان گذاشت. محال است کسی در کودکی عاشق مطالعه شود و در بزرگسالی آن را رها کند.
سعید بردستانی در مورد انتخاب ایدههای داستانی خود گفت: ایدهها از هر جایی ممکن است به من الهام شوند، صحنهای از یک فیلم، یک دیالوگ، یک حادثه واقعی، یک خواب، یک جمله کتاب و... اما آنچه مسلم است، این است که آن ایده باید مرا منقلب کند.
وی در پاسخ به این پرسش که بیشتر موافق رمانهای پستمدرن هستید یا رمانهای مدرن، خاطرنشان کرد: هم موافق هر دو هستم و هم موافق نیستم، زیرا اثری که درست بنا شده باشد، خودبهخود مخاطب را جلب میکند. مهم این است که یک داستان، سالم نوشته شده باشد. چیزی که اغلب از دستیابی به آن ناتوان هستیم. بقیه حرفها بهانه است. هیچوقت از روی تئوریها داستان نوشته نمیشود، همواره این تئوریها هستند که از روی داستانها نوشته میشوند.
بردستانی در پایان خطاب به رسانهها و مطبوعات هماستانی گفت: از رسانهها میخواهم که از فرهنگ حمایت بیشتری کنند. باید اصالت یک پدیده را محک زد و به آن پرداخت. این هوش رسانه است که جریانهای اصیل را بشناسد، آدمهای اصیل را پیدا کند و از اتفاقات اصیل پیرامونش صحبت کند. همه میدانیم که اگر فرهنگمان درست شود، همه چیزمان درست میشود اما در عمل کمترین سهم را به فرهنگ میدهیم و کمترین حمایت را از فرهنگ میکنیم. این هم حرف پایانی که مملو از کلیشه بود.