بامدادجنوب- هدی خرمآبادی: توسعه گردشگری و تبدیل سواحل به نقاط گردشگری و در راستای آن جذب گردشگر و سرازیر کردن منابع اقتصادی به استان، انگیزه وافری را در مسوولان ایجاد کرده تا با همتی در خور تحسین و البته تامل! دست به کار شوند و شروع به ساخت و ساز کنند. با بررسی همهجانبه و منصفانه این قضیه باید گفت که از یک طرف اینگونه ساخت و سازها و تغییر و تحولات در فضای گردشگری استان قابل تحسین است و ما را به درجهای از خودکفایی در زمینه مربوط میرساند، چراکه خانوادهها میتوانند در محیطهای تفریحی که اگر امنیت هم در آنجا برقرار باشد، در کنار یکدیگر روحیهای شاد و بانشاط داشته باشند اما از طرف دیگر همین توسعه گردشگری بهانه و دستاویزی شده برای حمله به محیط زیست. این روند تا بدانجا ادامه دارد که تنها در خصوص حفظ محیط زیست به اقداماتی در سطح شعار دادن و کارهایی نمادین مانند جمعآوری زباله در روز جهانی زمین پاک مبادرت میکنیم.
حال این سوال پیش میآید که اگر در توسعه گردشگری، ملاحظات زیستمحیطی در نظر گرفته نشوند، چه چیزی به دست میآوریم و چه چیزهایی را از دست میدهیم؟
در همین راستا، یک منبع موثق که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با بامداد جنوب از شاهکار دیگری در منطقه تاریخی سیراف پردهبرداری کرد. وی با بیان اینکه شهردار سیراف که به بهانه احداث پارک جنگلی با تملک ملک پدری شروع به درختکاری در محوطه تاریخی دره لیر سیراف کرده بود، اکنون با سنگفرش مسیر درختکاری و استفاده از مصالحی مانند سیمان و سنگهای تراشیده موجب تخریب لایههای باستانی آن منطقه میشود، تصریح کرد: از عوامل تخریب این لایههای باستانی میتوان به ریشه درخت، آبیاری، رطوبت و استفاده از مصالحی که موجب جلوگیری از تنفس خاک است، نام برد. این منبع موثق در ادامه افزود: از دوستداران میراث فرهنگی خواهشمندیم با تشکیل کمپینی مانع از تخریب آن منطقه تاریخی شوند، شاید در آینده با تخصیص اعتبار و کاوش در این محوطه برگی زرین از تاریخ ایران اسلامی نمودار شود.
این شخص خاطرنشان کرد: در ضمن طبق شنیدهها حاکی است که شهردار تصمیم به احداث پارک پرندگان و آبشار مصنوعی در این مجموعه که کاندیدای ثبت جهانی است، گرفته است و این عوامل موجب دوری سیراف از ثبت جهانی میشود.
این شهر باستانی با معماری خاص و ویژه یکی از قدیمیترین بنادر ایران است که روزگاری از رونق وافری هم برخوردار بوده است. سیراف پررونق ترین بندر کشور بود که روابط تجاری زیادی با روم و یونان در اروپا و ماداگاسکار در افریقا تا کانتون چین در دورههای ساسانی و اسلامی داشت. سفالهای بازمانده با نقشهای گوناگون، پارچهها و زیورآلات، معماریهای گچی و اتاقهای آذین شده به آثار هنری و ساختمانهای دو سه طبقه بخشی از میراث به جا مانده از آن تمدن است. این در حالی است که در حال حاضر این ماتَرَک به جا مانده برای آیندگان با ساخت و سازهای کارشناسی نشده و بیتوجهی به محیط زیست روز به روز نابود میشود و سایه آپارتمانها و پارکهای جنگلی و گردشگری مدرن بر تارک فرهنگ و تاریخ گذشتگان آن خیمه افکنده و روزگاری میرسد که جوانان این مرزبوم از میراث تاریخیشان نه چیزی میشنوند و نه چیزی میبینند.
تلاشهای ما برای برقراری تماس تلفنی با شهردار سیراف راه به جایی نبرد و سوالات ما هم بیپاسخ ماند از جمله اینکه: آیا برای احداث پارک جنگلی، درختکاری و احداث سنگفرش، ملاحظات زیستمحیطی رعایت شده و دیگر اقدامات کارشناسی از سوی کارشناسان امر صورت گرفته یا خیر، چرا در احداث سنگفرش لایههای باستانی منطقه تخریب شدهاند و تدبیری هم در این زمینه اندیشیده نشده، لزوم احداث پارک پرندگان و آبشار مصنوعی در این مجموعه که کاندیدای ثبت جهانی است و سوالاتی از این دست.
علاوه بر شهردار سیراف، مدیریت میراث فرهنگی نیز باید در این خصوص پاسخگو باشد که براساس چه اصل و مبنایی شهر باستانی اینگونه محل تاخت و تاز دلسوزان توسعه گردشگری و فراهم کردن اماکن تفریحی برای شهروندان قرار گرفته است. اماکنی که تقریبا از اصول اولیه قوانین زیستمحیطی و وجود یک کیوسک نیروی انتظامی و امنیت به دور هستند و بارها شاهد گزارشهای مردمی از بینظمی و هرج و مرج در این مناطق بودهایم.
به نظر میرسد خود مردم در این زمینه بهترین قاضی باشند که آیا خواستار حفظ شهر باستانی اصیل خود هستند و ثبت جهانی آن یا داشتن باغ پرندگان و درختکاری و احداث سنگفرش با تخریب لایههای باستانی منطقه؟