کریم جعفری:
یک چند به کودکی به استاد شدیم/ یک چند ز استادی خود شاد شدیم / پایان سخن شنو که ما را چه رسید/ از خاک درآمدیم و بر باد شدیم.
28 اردیبهشت روز بزرگداشت غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری است. این رباعیسرای مشهور متولد ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ ه.ق در نیشابور و متوفی ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور است. خیام علاوه بر سرودن رباعیات معروف خود، فیلسوف، ریاضیدان، و منجم سرشناس دوره سلجوقی بوده است. همانطور که همگان میدانند، شهرت خیام بیش از هر چیز دیگری مرهون «رباعیات» اوست. رباعیاتی که همچون قند و نبات تا اقصینقاط دنیا سفر کرده و به زبانهای مختلف ترجمه شده است. یکی از مهمترین و معروفترین این ترجمهها، برگردان رباعیات خیام به زبان انگلیسی بههمت ادوارد فیتزجرالد است. علاوه بر تبحر خیام در سرودن رباعیات، خدمات ارزنده او در علم ریاضی غیر قابل انکار است. از دیگر خدمات ارزنده خیام، اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک است. تاثیر خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ تا ابد مانا و جاوید کرده است. بهحق و انصاف که نام «حکیم» شایسته شخصیت و مقام اوست، چراکه سرشار از اندیشه ناب و منحصر به فرد است؛ اندیشهای که به نظر نگارنده آن را وامدار دیگران نیست و آن را طوطیوار تقلید صرف نکرده است بلکه خود صاحب اندیشه است. اندیشهای که پس از سالیان سال منتقدان و هواداران خاص خود را دارد. یکی از ویژگیهای اشعار خیام آن است که مانند اشعار حافظ لایههای تودرتویی دارد که سبب شده شارحان بسیاری بر آن تحشیه و تصحیح بنگارند. همین اندیشه ناب سبب شده که اشعار خیام در میان هر صنف و قشری اعم از پیر و جوان، تحصیلکرده و عامی، دانشجوهای رشته زبان و ادبیات فارسی و دیگر رشتهها خوانندههای پاپرو قرص خود را داشته باشد. نکته مهم در رباعیات خیام که محل تامل و اظهار نظر پژوهشگران و محققان شده، همان «غنیمت شمردن دم» است که محور اصلی اندیشهها و رباعیات خیام را به خود اختصاص داده است. بیشک واکاوی در رباعیات خیام، از لابهلای اشعار او، دریچههای تازهای از زندگی را به روی بشر باز میکند. این در حالی است که در میان تعداد رباعیات منتسب به خیام، صادق هدایت در حدود 100 رباعی را برگزیده و گفته که به قطع و یقین از خیام است.
مصرع «خوش باش دمی که زندگانی این است» میتواند به منزله زنگ هشدار و تلنگری باشد برای آنهایی که دودستی زندگی و مادیات آن را چسبیدهاند و در پیچ و خم زندگی سعی دارند یکدیگر را دور بزنند تا شاید پیروز این میدان باشند اما افسوس و حسرت که «ناگهان چقدر زود دیر میشود».
خیام اما بیش از آنکه در زادگاه خود شهره باشد، در جنوبیترین نقطه ایران و در ساحل خلیجفارس است که رباعیاتش در تلفیق با موسیقی جنوبی بیش از پیش جان میگیرد تا بعضی وقتها فکر کنیم اصلاً خیام بوشهری بوده است. خیامخوانی که سنتی دیرینه در بوشهر دارد، به همراه شاهنامهخوانی، نشان میدهد که فرهنگ ایرانی در هر کجا که باشد، جای خودش را باز میکند.