امین بندری: یه ضربالمثلی هست که میگه «خوش از چاهی که آب خوش درآید/بزن منطیل تا جونت درآید» نمیدونم شنیدید یا نه. ما موقعی که بچه بودیم مادرمان این رو هزار بار بهمون میگفت. بیشتر هم حالت سرکوفت و سرزنش داشت. میگفت شماها عاقل نمیشید، کلا آدمهای نامیزونی هستید که هر کاری کنم، باز هم کار خودتون رو میکنید.
حالا بگذریم که این بیچاره مادر ما چقدر زحمت کشید تا ما رو به راه راست هدایت کنه اما اینقدر اذیتش کردیم و شیشه و سر و پا شکستیم و شکستند که دیگه کسی را یارای نصیحت ما نبود.
حالا هدفم از گفتن این ضربالمثل قدیمی بوشهری چه بود، حتما منظوری داشتم. این بنده گناهکار خداوند، یعنی امین بندری که اگر بند بندش کنند و به بندش ببندند باز هم دست از گفتن بر نمیدارد، دیروز چند خطی خبر خواند که اصلا حالش دیگرگون شد. یعنی این خبرها خود به خودسماع را افزون کرده و باعث شعف خاصی در انسان میشدند که فقط آنهایی که اهل بخیه هستند درکش میکنند.
اصلا به من ربطی نداره که اوضاع این بوشهر ثروتمند اما فقیر چیه، اما دیروز یه خبری رو به نقل از وزارت صنعت و معدن و تجارت منتشر کردند که تو اون استان ما از آخر سوم بود – البته خدا را شکر که از آخر اول نشدیم، یه چند تا استانی هم بودند که بعد از ما دوم و اول شدند، البته این یه مسابقهای خاص بوده که مخصوص مدیران بهشمار میرود، یعنی مدیران باید هر استانی با هم مسابقه میدادند که کی بهتر میتونه استانش رو به یه جایی برسونه که ما بهدلیل پیر و فرتوت بودن مدیر شرکت کننده تو مسابقه، به جایگاه 29 اکتفا کردیم.
حالا دیروز از همون وزارتخونه یه معاونی اومده بوشهر و نشسته بازدید و صحبت و از این حرفها، طرفی که مقابلش بوده نفهمیده که اصلا این بابا کیه، چهکاره است؟ چی دستشه، کلهم اجمعین خط و داده رو شبکه سه و گفته که این 111 ما خیلی خوبه و مردم مرتب میان و میرن و همه چی هم بهشته و کار هیچکس رو زمین نمیمونه.
با خودم داشتم فکر میکردم که همین کار هیچکی رو زمین نمونده که الان رتبهامون 29 شده، وگرنه اگه میموند که باید 30 یا 31 میرسید و دیگه برامون آبرو هم نمیموند. زیاد سرتون رو درد نیارم، این آقای معاون هم که دیده طرفش زده کوچه بغلی و نمیخواد به صورت جدی وارد موضوع بشه، چهار تا کلمه گفته و دیگه خلاص.
خلاصه میخوام بگم ما با اینا شدیم 80 میلیون.