bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۴۱۹۳
تاریخ انتشار: ۴۹ : ۱۴ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
وادی هنر و فرهنگ گستره وسیع و دلپذیری است که همگان را به خود جذب می‌کند، به‌عبارتی مامنی برای رهایی از افکار خشک و عبوس است. وقتی خوب می‌نگریم سایه گسترده هنر را در همه حوزه‌ها مشاهده می‌کنیم
بامدادجنوب- الهام بهروزی: وادی هنر و فرهنگ گستره وسیع و دلپذیری است که همگان را به خود جذب می‌کند، به‌عبارتی مامنی برای رهایی از افکار خشک و عبوس است. وقتی خوب می‌نگریم سایه گسترده هنر را در همه حوزه‌ها مشاهده می‌کنیم، بسیاری از افراد به‌طور اتفاقی وارد این دنیای زیبا و خیال‌انگیز می‌شوند اما چنان مسحور رازها و شگفتی‌های آن می‌شوند که زندگی خود را با آن کوک می‌کنند. هنرمندان اغلب بسیاری از نامردمی‌ها، دردها و آلام خود را در قالب عکس‌ها، نقش‌ها و... با دیدگاهی شفاف و خاص منعکس می‌کنند و چه بسیار آثار و متونی خلق شده‌اند که با هر بار خواندنشان گوشه‌ای از غم‌ها یا زیبایی‌های این دنیا فانی را به تصویر کشیده‌اند. 
آری جامعه کنونی ما در شرایط گذار است اما نباید در این گذار سهم فرهنگ و هنر ما نادیده گرفته شود، نباید از نقش و اهمیت هنر غافل شویم، زیرا هنر پیوند‌دهنده زیبایی و امید است و در این عصر ماشینی که روزبه‌روز به‌واسطه پیشرفت تکنولوژی، ما از فرهنگ و میراث ارزشمند تاریخی و فرهنگی خود فاصله می‌گیریم، این پشتوانه فرهنگی ماست که مانع از به تحلیل رفتن و انحطاط جامعه، سنت‌ها، آیین‌ها و ... می‌شود. انتظار داشتیم که با روی کارآمدن مجلس دهم این بار نمایندگان از کمیسیون فرهنگی استقبال چشمگیری داشته باشند ولی شوربختانه تنها چهار نماینده از این کمیسیون استقبال کردند و در میان این افراد، تنها یکی از آنها از لیست امید است. ای‌کاش که یکی از چهار نماینده استان هم برای عضویت در این کمیسیون از خود علاقه نشان می‌داد، چراکه در حال حاضر به‌‌دلیل فشار اقتصادی و شرایط خاص دوران پساتحریم، می‌طلبد که ما در همه حوزه فرهنگ‌سازی کنیم و کاهلی در این زمینه می‌تواند، جبران‌ناپذیر باشد. امروزه فاصله ایجاد شده میان فرهنگ و جامعه ایرانی کاملا محسوس است، به‌طوری که بسیاری از جوانانمان با فرهنگ بومی خود احساس غریبگی می‌کنند، بنابراین لازم است برای رفع این فاصله برنامه‌ریزی و چاره‌اندیشی شود، با این تفاصیل به این نتیجه می‌رسیم که اهمیت کمیسون فرهنگی از کمیسیون انرژی و ... کمتر نبوده و نیست. در این خصوص با دو نفر از نویسندگان و فعالان رسانه‌ای گفت‌وگویی را صورت دادیم.

عیسی صفوی در این باره به بامداد جنوب گفت: جنس انقلاب اسلامی فرهنگی بوده است. کمترین انتظار آن است که مهم‌ترین دغدغه مدیران و شهروندان فرهنگی باشد. یک نماینده کمترین صفتی را که باید دارا باشد، صفت فرهنگی است. این یک پیام است که فردی در مقام نماینده انتخاب اولش در مقام نمایندگی «فرهنگ» نیست. ازطرفی می‌توان گفت، اولویت‌ها عوض شده است. فرهنگ کارکرد ساختاری خود را از دست داده است. زمانی که فرهنگ در اولویت تصمیم‌گیری قرار نمی‌گیرد، همواره مشکلی به‌نام « مشکل فرهنگی» وجود خواهد داشت. در چنین مواردی مشکل اجتماعی به شکل ساختاری حل نخواهد شد، همان‌طور که در بالا به آن اشاره شد، فرهنگ اصالت خود را از دست داده است و این یک پیام غم‌انگیز است. آن هم در یک کشور اسلامی و دینی. نکته دیگر این‌که توصیه‌های شفاهی و گفتاری در باب فرهنگ کارساز نخواهد بود. وقتی شهروند استقبال نکردن نماینده‌اش را فرهنگ می‌بیند!؟ چگونه باید خواستار نیازهای فرهنگی از او باشد؟ 
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان این‌که در جامعه فعلی در حقیقت دغدغه اول هنرمند «تعهد» است، افزود: اما عمل به این تعهد به پیش‌نیازی به‌نام «معیشت» وابسته است. سخت است هنرمند مشکل معیشت داشته باشد و بتواند تعهدش را جامعه عمل بپوشاند. فقدان معیشت، رسالت تعهد هنرمند را رقیق می‌کند. دغدغه دوم هنرمند «آزادی» است. تعهد در کنار آزادی ممکن است. دغدغه سوم « اخلاق» است. هنرمند نسبت به اخلاق متعهد است. به واقع هنرمند در بستر آزادی نسبت به اخلاق تعهد دارد.
صفوی در پایان درباره پیوند جامعه و هنر عنوان کرد: هر دو به هم تعهد دارند. هنر به جامعه به‌عنوان بستر نیاز دارد و جامعه هم به هنر به‌عنوان منبع تنفس نیازمند است. جامعه بدون هنر فرصت تنفس نخواهد داشت. هنر برای هنر هم از جامعه دور خواهد ماند. پس هر دو باید در خدمت هم باشند.

حمید موذنی هم درباره نقش هنر در زندگی افراد به بامداد جنوب گفت: عكاس و در كل هر هنرمندي، بايست متاثر از دغدغه‌اش به سراغ سوژه برود. اين رويكرد هم علاقه و انگيزه هنرمند را اقناع می‌کند و هم اين‌كه موضوع عكس، واقعي و متاثر از جهان خالق اثر است اما در كل هنر مانا، هنري است كه متاثر از واقعيت اجتماع باشد و دردها و آلام انسان‌ها را منعكس سازد. هنرمند شايد بهتر است حقيقت‌جو و راوي واقعي عصر خود باشد و به صلح، آزادي، عدالت و پلوراليسم توجه کند. هنر واقعي بايد از ترويج خشونت و نفرت‌پراكني برحذر باشد و هنرمند بهتر است، بکوشد با خلق آثار خود به تشكيل جهاني زيباتر و صلح‌آميزتر ياري برساند. هنر همچون ادبيات، بيرون پريدن از صف است. چنين هنري، بايد انسان را به تفكر و تامل وادارد. در هنر مورد نظر من آنچه مهم است توجه به انسانيت است و فرديت. هم‌بستگي در عين تكثر. هنر بهتر است تفاوت را ارج بگذارد و انسان را از شبيه شدن به دیگران دور کند تا هر انساني تجربه زيسته خود را داشته باشد و افسانه شخصي خود را رقم بزند. به گفته شفیعی کدکنی، «راهت به هنر هرچه رهاتر شود/ با رهرو روح آشناتر باشد».

وی با بیان این‌که در جهان كنوني، هنرمند بهتر است، متاثر از مسووليت اجتماعي خود در نقد جزميت، افراطي‌گري، جنگ و خشونت دست به خلق آثار جهاني بزند، افزود: هنرمند بهتر است تلاش كند «جهان شايد» را جايگزين «جهان بايد» کند. در واقع، ما هرچه از بايد فاصله بگيريم، جهان زيباتري رقم مي‌خورد. از تعصب كاسته مي‌شود و به تكثر و نسبيت مي‌رسيم. جهاني كه در آن صلح برپاست و مهرباني رابطه‌ها را شكل مي‌دهد.
موذنی با اشاره به این‌که در یکی از تالیفاتم به‌نام «تاريخ عكاسي» به موضوع تاريخ ورود پديده و هنر عكاسي در بوشهر پرداخته‌ام، خاطرنشان کرد:  در این کتاب تلاش كرده‌ام هر چه راجع به عكس و عكاسي در بوشهر رخ داده منعكس سازم اما بوشهر با همه محاسن اجتماعي و فرهنگي كه دارد، تاريخي‌گراست. تاريخي‌گرايي بوشهر منجر به ايجاد توهم اجتماعي و فرهنگي و نوعي خودشيفتگي (نارسيسيسم) حاد اجتماعي شده است. اين توهم و خودشيفتگي، مروج گفتمان رعيتي است و شهروندپرور نيست. اين گفتمان، افراد جامعه را در گذشته محبوس مي‌كند و افراد جامعه، به‌جاي اين‌كه رو به جلو بروند و به آينده فكر كنند، در خيالات و روياهاي گذشته سير مي‌كنند. متاثر از اين وضعيت بود که تصميم گرفتم به بخش مغفول و مهم هويت مدرن توجه كنم. بر همين اساس به سراغ پديده‌هاي مدرن و ورود آنها به بوشهر كه در واقع مدخل ايران است، پرداختم. مدرنيته، دغدغه و علاقه من است و فكر مي‌كنم براي يكپارچگي و همبستگي دروني و اجتماعي بهتر است همچون هويت‌هاي ملي و ديني به هويت مدرن هم توجه كنيم.

این فعال رسانه‌ای در ادامه با بیان این که جديدترین كتابم به‌نام «فوتبال و سينما، پاشنه اسفنديار و چشم آشيل مدرنيته» است، تصریح کرد: تلاش دارم این كتاب را به زبان انگليسي هم ترجمه و در خارج از كشور منتشر کنم. در اين كتاب از منظر مطالعات فرهنگي به دو پديده مهم مدرنيته؛ يعني فوتبال و سينما پرداخته‌ام. فوتبال و سينما، فراتر از يك پديده هنري هستند و انسان مدرن بخشي از تغيير و تحولات فردي و احتماغي خود را متاثر از اين پديده‌ها مي‌بيند. حدود دو سال است كه كتاب تاريخ فوتبال بوشهر و تاريخ كاريكاتور بوشهر را هم تمام كرده‌ام اما به‌دليل كمبود سرمايه تاكنون نتوانسته‌ام آنها را منتشر كنم.
موذنی مهم‌ترين دغدغه نويسندگان بوشهر را همان دغدغه نويسندگان كشور دانست و گفت: وضعيت كساد بازار و هزينه بالاي انتشار كتاب عمده‌ترین دغدغه جامعه نویسندگان است. البته به اين موضوع بايد پخش نامناسب كتاب هم اضافه كرد.
وی درباره شعرا و نویسندگان هم‌استانی مورد علاقه‌اش بیان کرد: در شعر بوشهر، من شيفته منوچهر آتشي هستم. آتشي شاعر مدارا و اعتدال است. شخصيت آتشي هم مورد توجه من است كه از يك آدم راديكال به يك مصلح و شاعر انسان‌گرا تغيير ماهيت مي‌دهد. صادق چوبك، منيرو رواني‌پور هم در صدر نويسندگان محبوب من هستند و البته به رسول پرويزي، احمد آرام، سعيد بردستاني و محمود سعيد‌نيا نيز علاقه دارم و آثارشان را مطالعه می‌کنم.

نویسنده کتاب تاریخ عکاسی بوشهر در پاسخ به این سوال که چرا نمایندگان مجلس دهم به‌خصوص نمایندگان استان بوشهر تمایلی به عضویت در مجلس نشان ندادند، گفت: چه سوال خوبي، متاسفانه اين واقعيت جامعه ماست. در گفتمان رسمي به فرهنگ و علوم‌انساني كم‌توجهي مي‌شود و اين رويكرد در مسیر اشتغال هم سهم بسزايي در تغيير نگرش جامعه نسبت به علوم انساني داشته است. بر همين اساس فرهنگ، هنر و علوم انساني مهجور و بايكوت مي‌شوند. تمايل نداشتن نمايندگان به كميسیون فرهنگي وضعيت قرمز جامعه ايراني را نشان و بروز داد. فرهنگ در حاشيه، فرهنگ بايكوت شده، فرهنگ خسته، فرهنگ غير سود‌آور و ... اين اجتناب از فرهنگ شايد علت اصلي و مغفول افزايش آمار بزه‌ها، قتل، طلاق، فساد، اختلاس و ... باشد. براي رفع اين معضل و كاستن از آسيب‌هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بايد منتظر روزي باشيم كه كميسيون فرهنگي هم در جوار ساير كميسيون‌ها با ازدياد دواطلب مواجه شود. رشته‌هاي فرهنگي و هنري و علوم انساني هم در دانشگاه‌ها همسان رشته‌های پزشكي و مهندسي داراي ارج و قرب شوند. اميدوار باشیم، آينده از آن فرهنگ است اما كاش دست‌کم نماينده بوشهر، گناوه و ديلم به‌واسطه فرهنگي بودن اين حوزه به سراغ فرهنگ مي‌رفت ولی اين مشكل نمايندگان استان نيست. گفتمان فرهنگ‌گريز، مدت‌هاست در كشور، ساري و جاري است.
حمید موذنی در پایان با اشاره به این‌که اميد و پويايي شايد، مهم‌ترين نياز جامعه ما براي گذار باشد، خاطرنشان کرد: اميد و پويايي، مي‌تواند به‌صورت مسالمت‌آميز و... ما را به اين گذارها رهنمون سازد؛ به امید گذار از توهم به واقعيت، گذار از بايد به شايد، گذار از اجماع به تفكر، گذار از جزميت به نسبيت، گذار از افراط به اعتدال، گذار از خشونت به مدارا، گذار از تشابه به تفاوت، گذار از تقدير به تدبير، گذار از انتظار به پويايي، گذار از انفعال به انتقاد، گذار از اخم به لبخند، گذار از غم به نشاط، گذار از تقابل به تعامل، گذار از تنفر به عشق ... 
برچسب ها: فرهنگ ، هنر ، نویسندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: