bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۴۴۳۲
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۵ - ۱۹ تير ۱۳۹۵
این سه روزی که از دردسر روزنامه و سردبیر و مُنگه‌هاش به‌دور بودیم، تصمیم به تماشای چند فیلم گرفتیم که در ایام جوانی‌مان با کلی میمیزی و تغییر داستان از رسانه ملی پخش شده بود.

این سه روزی که از دردسر روزنامه و سردبیر و مُنگه‌هاش به‌دور بودیم، تصمیم به تماشای چند فیلم گرفتیم که در ایام جوانی‌مان با کلی میمیزی و تغییر داستان از رسانه ملی پخش شده بود. سه روز، سه تا سه ساعت نشستیم و فیلم نگاه کردیم، به قول این خبرنگار صفحه ورزش، شما یک‌پارچه فیلم می‌دیدید و اگر 10 دقیقه فیلم از دستتان در می‌رفت، کل داستان را گم می‌کردید. من فقط موندم که چه‌ذاتی این تلویزیون فخیمه تو هر قسمت 40دقیقه را سانسور کرده بود و مردم باز هم فهمیده بودند که این فیلم چیه؟
حالا نمی‌خوام گیر به تلویزیون بدم، یعنی فعلا کارش ندارم تا ببینیم این زنبیل علی‌عسکری چی توش هست، می‌خواهد راه سلف و اسفلش رو بره یا اینکه می‌خواد طرحی نو در بیندازد، هر چند اون بیچاره هم در دست یه مشت شبه‌خبرنگار و مدیر شبکه و تهیه کننده‌ای که همه رو تلکه می‌کنند، نمی‌تونه دورش رو دیدوار کنه. الان منظور دیگه‌ای دارم. 
هر چه بیشتر فیلم و می‌دیدم، بیشتر به این مساله پی می‌بردم که اوضاع استانمون چقدر شبیه این داستان ارباب حلقه‌هاست، می‌خواد باورتون بشه، یا نشه، این برداشت من بود. یعنی یه استان رو یه عده‌ای طلسم کردند و می‌خوان به هر طریقی اون رو به کنترل کامل خود در بیارن. یه عده‌ای هم نقش «اُرک»ها رو بازی می‌کنند که مستقیم از «سارومان» دستور می‌گیره! این وسط یه حلقه‌ای وجود داره که تو همه تاریخ بوده، یعنی همون حلقه قدرت که خیلی‌ها می‌خوان بهش برسن و البته به هر کسی سازگار نیست، یعنی برازنده هر کسی نیست. یه وقت می‌ره دست «اسمیگل» و می‌شه «گالم» یه وقتی هم میره دست «بیلبو» و خلاصه عمر آدم رو دراز می‌کنه و باهاش شعبده‌بازی راه می‌اندازه.
من دارم به این فکر می‌کنم که این حلقه قدرت الان دقیقا داره چه‌کار می‌کنه؟ یعنی موندم واقعا، هر چی فکر می‌کنم ذهنم راه به جایی نمی‌بره، ماشالله چقدر هم رفیق واسه خودش جمع و جور می‌کنه و هر کی نگاش می‌کنه می‌شه «عزیز دلش».
فقط یه جادوگر خاکستری می‌خواهد که اول حریف اون «سارومان» بشه و اگه من جای «فرودو» بودم همون اولش این اسمیگل را تلف می‌کردم، فکر می‌کنید به چه دلیل، خوب دلیلش واضحه، اون لعنتی اگه زنده بود، هر چه ماهی تو قفس تو استانمون پرورش داده بودیم رو نپخته می‌خورد... 
خلاصه اینکه ما موندیم و یه ارباب حلقه‌ها، حالا تو قسمت‌های بعدی خدمتون عرض می‌کنم این حلقه قدرت رو چطوری باید نابود کرد. شما فعلا یه سری برید به‌نخل تقی – البته اگر جرات دارید و یه وقت پلیس فتا دنبالتون نکنه – و مملکت‌داری رو یاد بگیرد، بعدش بیاید اینجا تو راه نابود کردن حلقه رو بهتون نشون بدم!

برچسب ها: بامدادیه ، طنز
نام:
ایمیل:
* نظر: