بامدادجنوب- هدی خرمآبادی: رفت و آمد مسوولان کشوری و استانی به این منطقه زیاد است. یکی از افتخارات زرین استان، نام این منطقه است. هر گاه کسی از ما درباره بوشهر بپرسد با قیافه حق به جانبی میگوییم فلان جا در استان ماست. مایه مباهات و موجب افتخار ماست. به آن میبالیم. «عسلویه» را همه میشناسند. دلیل اصلی این سرشناس بودن هم مربوط به منابع غنی نفت و گاز و وجود صنایع و اشتغالزایی در آن است. هر چند که همگان درباره آلودگی این منطقه متفقالقول هستند اما بهدنبال بیکاری و درآمدهای هنگفت تامین معاش خیلیها برای کار به آنجا میروند. طبیعی است که آلودگی در عسلویه بر مناطق مجاور آن هم تاثیرگذار است. این شهر در ۱۲ کیلومتری جنوب شرقی روستای شیرینو و در ۳۰۰ متری کرانه خلیج فارس قرار دارد و ارتفاعش از سطح دریا دو متر است. شهر نخل تقی با بیش از ۱۱ هزار نفر جمعیت نزدیکترین شهر به تاسیسات پارس جنوبی است. رضا طاهری در کتاب از مروارید تا نفت (تاریخ خلیج فارس) درباره وجه تسمیه نخل تقی مینویسد: مردم شیبکوه، نخلستان را نخل میگویند و این موجب شده است که نخلستان تقی را نَخْلِ تقی و یا نَخَل تقی بنامند. نامی که عربهای مهاجر سواحل جنوبی خلیج فارس در دو سده قبل به نخل تقی داده بودند، «یعیمه» بوده است و نام قبلی و پیشین آن در دست نیست. نخل تقی دیروز به فراخور توسعه منطقه ویژه اقتصادی از بندری کوچک امروزه به یکی از شهرهای شهرستان عسلویه تبدیل شده است.
روز گذشته در نماز جمعه، مردم نخل تقی طومار اعتراضآمیزی نسبت به آلودگی هوای شهرستان عسلویه امضا کردند. این طومار از طرف اهالی عسلویه، نخل تقی و بیدخون امضا و برای حل این معضل به وزیر نفت ارسال خواهد شد.
آلودگی منطقه عسلویه بارها مورد اعتراض شهروندان بوده و همه مسوولان استانی و کشوری نیز درباره آن میدانند و تازگی ندارد. این مساله از دیرباز دغدغه شهروندان این منطقه مهم زرخیز و حساس به شمار میرود که یکی از حلقههای زنجیره اقتصادی و مهم کشور است. اینکه فلان مسوول و بهمان مقام کشوری بگوید هنوز تاثیر ذرات شیمیایی و گرد و غبار روی سلامتی مردم این منطقه ثابت نشده است را هیچکس نمیپذیرد، وقتی مردم خود این آلودگی را با پوست و استخوانشان لمس و درک میکنند.
از مهمترین دلایل آلودگی هوا در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. کارکرد نامناسب فلرهای مجتمعهای گازی و پتروشیمی (فلرینگ)
2. شروع فعالیتهای مربوط به بهرهبرداری برخی از مجتمعها توام با انجام فعالیتهای فاز ساختمانی در داخل مجتمعهای دیگر و یا در واحدهای off site که منجر به انتشار ذرات معلق و گرد و غبار میشود.
3. مجهز نبودن سیستم فلرینگ مجتمعها به آنالایزر و سیستم اندازهگیری اتوماتیک
4. نبود برنامه پایش آلایندههای هوا
5. نبود برنامه هدفمند بهمنظور صرفهجویی در مصرف انرژی
6. تولید گوگرد و محصور نبودن محل دپوی گوگردهای بازیافتی در مجتمعهای گازی و انتشار آن در هوا به هنگام وزیدن باد و رفت آمد کامیونهای حمل گوگرد
7. باز بودن حوضچههای روغنگیری تصفیه فاضلاب صنعتی که مقادیر زیادی ترکیبات آروماتیک را در هوا منتشر میکند و ... که باید فکر اساسی برای آنها اندیشید.
حتی اگر کسی به این طومار و درخواست مردم توجهی نکند اما غیرت مردم و اهمیتی که آنها به سلامت خود و همنوعانشان میدهند، قابل تحسین است. هر چه روحیه تسلیمپذیری مردم بیشتر باشد، محقق شدن مطالبات و خواستههایشان نیز دستنیافتنیتر میشود. اینکه مردم امروز «آگاه و بیدار» هستند، نخستین گام برای تامین رفاه و مرتفع شدن مشکلاتشان خواهد بود، هر چند که این شرایط به صفر و نقطه ایدهآل نرسد اما بیشک آیندگان آنان را بهسبب سکوتشان سرزنش نخواهند کرد. حال باید دید با رسیدن این طومار به دست وزیر نفت، مردم چه پاسخ قانعکننده و امیدوارکنندهای دریافت خواهند کرد؟ آیا کسی پاسخگو خواهد بود؟ آیا روزی از راه میرسد که هوای عسلویه پاک شود؟ این منطقه همهاش آلودگی هم نیست، نقاط جذاب گردشگری آن چشم هر گردشگر و غریبهای را مسحور میکند و دریا و دیگر داشتههای ناب این منطقه، خاطراتی را برای بازدیدکنندگان رقم میزند که در کمتر جایی چنین خاطراتی را به یاد خواهند داشت اما آلودگی هوا در راس همه امور در این منطقه قرار دارد که با وجود گلایههای بسیار مردم همچنان به قوت خود باقی است. البته در این میان کسی هم منکر تلاشهای وزارت نفت و مجموعههای حاضر در منطقه برای کم کردن دامنه آلایندگیها نیست. امروز تعداد فلرها بهشدت کاهش پیدا کرده و براساس گفته مسوولان امر، تجهیزات بسیاری هم برای بسامان کردن وضعیت زیستمحیطی و رفع آلودگی خریداری و نصب شده است. البته در این میان تلاشها باید بیشتر و بیشتر شود، چراکه مردم این منطقه حق و حقوقی دارند که باید به آن رسیدگی شود.