عبدالله محمدعلیپور:
موضوع توسعه اقتصادی استان در صفحه اقتصادی و ستون سرمقاله روزنامه در 8 ماهی که از عمر این روزنامه میگذرد بارها مورد تاکید و توجه قرار گرفته و در این زمینه نقدها و نظرات متعددی نیز به عرصه رسانهای استان تزریق شده است.
یکی از موضوعاتی که همواره در راس انتقادات ما و سایر اصحاب رسانه استان قرار داشته و گاه بهعنوان شاهبیت مشکلات اقتصادی استان قلمداد شده ناهماهنگی و آماده نبودن دستگاههای اجرایی استان بوده است. تاکنون نمونههای بسیاری از بیکفایتیها و ناهماهنگیهای سازمانهای اقتصادی استان را مشاهده و آنرا در قالب گزارشهای تحلیلی به مخاطبان خود عرضه کردهایم. موضوعی که حتی مدیران این سازمانها نیز به آن اذعان دارند اما معتقدند در سیستمی که برای کارکنانشان تعریف شده است، نمیتوان انتظار داشت امورات بر وفق مراد بخش خصوصی و بدون درگیر کردن نیروهای مولد اقتصادی با بروکراسی اداری رتق و فتق شود.
اما بهراستی دلیل وجود بوروکراسیهای اداری در سازمانهای دولتی ما چیست؟ آیا این معضل دست و پاگیر بهخودی خود در دستورالعملهای ادارات وجود دارد و فارغ از اینکه مجری آن چه کسی است، برای مراجعهکنندگان ایجاد پیچیدگی و دشواری میکند یا اینکه مدیران ضعیف هستند که از دستورالعملهای ساده پیچیدگیهای حل نشدنی را خلق میکنند؟
مگر نه این است که اغلب نیروهای رسمی شاغل در ادارات دولتی مجوز استخدام خود را از طریق آزمونهای تخصصی علمی و شغلی بهدست آوردهاند و در رقابت با سایر رقیبانشان شایستگیهای علمی و عملی بالاتری داشتهاند و در واقع فلسفه برگزاری آزمونهای استخدامی انتخاب شایستهترین افراد متقاضی ورود به بخش دولتی است. پس دلیل بیرمقی و رخوتی که بر سازمانهای تخصصی استان حاکم است چیست؟
واقعیت این است که نیروهای با انگیزه و خلاقی که گاه در بخش خصوصی به موفقیتهای چشمگیری نیز دست یافتهاند و حالا به هر دلیلی به سیستم دولتی وارد شدهاند، با گذشت زمان و پشت سرگذاشتن تجربههای مختلف ترجیح میدهند دیگر خلاق نباشند و مانند همکارانشان تنها به انجام امور یکنواخت و روزانه بپردازند تا از آسیبهایی که ممکن است متوجه آنها شود، صرفنظر کنند.
متاسفانه سیستم دولتی خود خمودگی را تولید میکند و دلیل آن نه دستورالعملهای خشک و انعطاف ناپذیر بلکه نحوه گماشتن افراد به سمتهای مدیریتی است. بهنظر می رسد مدیریت ناکارآمد بخش دولتی و انتخاب مدیران به شیوههایی غیر از ملاکهای شایسته سالاری، دلیل اصلی ضعفهای بدنه دولتی است.
مدیریتی که خود را وامدار افراد و گروهها میبیند، نهتنها اختیاری از خود ندارد، بلکه برای حفظ جایگاهی که دارد به راحتی خود را تسلیم اوامر و نواهی مقامات بالاتر میبیند و به این ترتیب، زمانی که میتواند حقی را بگیرد و مانع از ناحقی شود، ترجیح میدهد سکوت کند تا چند صباحی دیگر بر مسند قدرت باقی بماند.
این نوع مدیران معمولا اعتراض نمیکنند، سازمان خود را ضعیف میکنند، نیروهای خود را فرسوده میکنند و خلاقیت را از آنها میگیرند، اجازه دیده شدن فرد دیگری را در کنار خود نمیدهند، دیگران از آنها راضی اما کارکنانشان ناراضی هستند و ویژگی بارز آنها این است که معمولا مدت زیادی در سمت خود باقی میمانند.
جای تعجب نیست که جوانان خوشفکری که با هزار امید و انگیزه وارد کار دولتی میشوند، پس از گذشت مدت اندکی همه آنچه میخواستند را فراموش میکنند و به جرگه حقوقبگیران دولتی میپیوندند. البته فراش نمیکنیم که در این اثنا، هستند کارمندانی که با شرافت و دقت کار میکنند و حاضر نیستند روز را در ادارات خود به بطالت و بیکاری سپری کنند و قدردانی از این افراد امری اجتنابناپذیر و واجب است