bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۰۸۹
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۱۹ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۵
اینجانب که بخشی از گزارشش را روز گذشته طبق آنچه در صفحه فیس‌بوقی‌اش آمده بود، خواندید و لذت بردید در پی استقبال شما بر آن است تا بخش دوم گزارش خود را هم در اینجا خدمت شما ارائه کند شاید به ارزش کارها و پیگیری‌هایی که بنده برای شماها می‌کنم و ...
امین بندری:
اینجانب که بخشی از گزارشش را روز گذشته طبق آنچه در صفحه فیس‌بوقی‌اش آمده بود، خواندید و لذت بردید در پی استقبال شما بر آن است تا بخش دوم گزارش خود را هم در اینجا خدمت شما ارائه کند شاید به ارزش کارها و پیگیری‌هایی که بنده برای شماها می‌کنم و قدرش را نمی‌دانید و هی این ور آن‌ور چغلی می‌کنید و دنبال پست و مقام می‌گردید و البته می‌خواهید از قبل آن برای برادرها و دایی‌های خود پول و پله جور کنید، پی ببرید.
فرمودم که برای ارائه گزارش از طرف همه تلمبه‌داران انتخاب شده بودم و همه شب دنبال برنامه‌ریزی برای جمع‌بندی نهایی بودم. تلاش وافر داشتم که احیانا کسی نفهمد که بخش عمده عرایضم چاخان است و اگر هم دنبال سند و مدرک گشتند، به این سادگی دستشتان نیفتند.

در این جمع‌بندی به این نتیجه بسیار مهم و راهبردی رسیدم که در طول سال‌هایی که این ستون را آبیاری می‌کنم و مدیریت آن را بر عهده دارم، چیزی حدود 200 کرته پرپین، 150 کرته تُروَک، 121 کُرته کُرات و چند گل تنباکو به کشت روستا افزوده شده است. حالا این به‌جز شب‌نشینی‌های برادرانه‌ای است که در قالب جلسات کاری داشته‌ام. البته در این میان یادم آمد که با کدخدای ده بالایی برای کشیدن یک فقره راه مالرو به عرض 1400 میلیمتر به توافق رسیده‌ایم و قرار شده که قربانعلی آن را فاینانس کند. از دیگر پروژه‌های و طرح‌هایی که یادم آمد و باید در این گزارش می‌گنجادم، رایزنی‌های بسیار برای آزاد کردن تلمبه خال‌طالو بود، چراکه در صورت آزاد شدن این تلمبه، فضای خوبی برای کسب کار جوانان فراهم می‌شد. لازم به گفتن است که با توجه به طرح‌های مختلف اشتغال‌زایی، انتظار داریم بیشتر جوانان روستا با گرد آمدن در زیر درختان آن از بازی بسیار لذت‌بخش فوتبال روی چمن طبیعی و همچنین بازی مفرح گرگم به‌هوا لذت ببرند.

در ضمن تصمیم گرفته شد که صاحب‌خان که این روزها کمیتش لنگ می‌زند، یک رستوران گردان و چرخان آنجا ساخته و در اختیار مردم قرار دهد که پیش‌غذای آن حتما ماهی در قفس باشد. با اعضای محترم دفتر راه افتادیم و جلسه‌ای بسیار خوب با مسوولان کل شیر فلکه‌ها برگزار کردیم. تنها اختلاف نظر ما در این مورد، چگونه چرخاندن شیرها بود، این‌که به سمت چپ بچرخد یا راست. این یکی از اولویت‌های اصلی در این سفر کاری بود. گزارش را هم در مرکز نوشتم و موقعی که می‌خواستم بیام از قافله عقب افتادم و مجبور شدم با اقامت چند روزه دیگر در مرکز و رایزنی‌های مختلف که در صورت نیاز حتما دوباره خواهم نوشت، برای نه‌شنبه بلیط تهیه کنم.

برچسب ها: بامدادیه ، طنز ، گزارش
نام:
ایمیل:
* نظر: