بامدادجنوب- مریم خوئینی:
در همین حال بنرهای آویزان جنب ادارهها و نهادهای دولتی که نشانگر روزهای پایانی هفته دولت است ما را بر آن داشت تا پیرامون عملکرد تیم رسانهای دولت در مرکز و در استان گپوگفتی صمیمی با فعالان مدنی و رسانهای داشته باشیم.
در نگاه اول میتوان دریافت که تیم رسانهای دولت در استان نتوانسته است وحدت لازم را میان اهالی رسانه به وجود آورد و آنگونه که انتظار میرود به معرفی دستاوردهای دولت بپردازد.
حمید موذنی فعال سیاسی و رسانهای، در گفتوگو با بامداد جنوب، با بیان اینکه دولت روحاني که یکی از فرصتهای تاريخي اصلاح طلبان است، از ابتدای کار زير فشار بوده و همچنان نیز در تغيير و تحولات جهاني فشار بر دولت هر روز بیشتر شده است، گفت: تيم رسانهاي دولت خوب عمل نكرده اما اين لزومان به معناي ضعف اعضاي تيم رسانهاي نيست، اين وضعيت در همان چارچوب فشار بر دولت معنا پيدا ميكند اما اين يك سوي واقعيت است، سوي ديگر آن به ضعف عملكرد دولت در عدم پويا برميگردد.
موذنی با یادآوری این نكته كه كار ما شهروندان با راي دادن تمام نميشود. تاکید کرد: ما هر كدام يك رسانه هستیم و به مدد شبكههاي اجتماعي ميتوانيم به كمك دولت منتخبمان آمده و از فشار دلواپسان بكاهيم. اين مسووليت ماست كه بعد از راي دادن نیز با همدلي و دميدن روح اميد بر کالبد دولت به آنها كمك کنیم كه اين مسير سخت را ادامه دهند.
این فعال مدنی سپس با اشاره به آنچه در استان میگذرد، گفت: در بوشهر از زمان روي كار آمدن سالاري، مهمترين مشكل استانداري، مجموعهاي از بحرانها در ارتباطات بوده است. بحران در روابط با بخشي مهم از اصلاح طلبان، بحران در رابطه با برخي وزرا، بحران با بعضي نمايندگان، بحران با تعدادي رسانهها و بحران با برخي مديران استاني. مجموع اين بحرانها نشان ميدهد، استانداري در ارتباط پويا و مثبت با مخاطبان دچار مشكل است. نهاد روابط عمومي بر اساس كاستن از اين بحرانها تشكيل شده و فلسفه آن نيز همين است. پس مشكل در روابط اداره كل روابط عمومي استانداري و همچنين روابط عمومي فردي استاندار و معاونان است. به نظر ميرسد استانداري متوجه اين ضعف شده و بر اساس همين باور تاكنون چندینبار دست به تغییر مدير روابط عمومي زده است اما همچنان نتوانسته به وضعيت مطلوب برسد. با اين تجربه بهنظر ميرسد كه مشكل، تنها تغيير مدير روابط عمومي نيست و شايد بيش از اين تغيير، نياز است كه استاندار و معاونان به تغيير نگرش خود در نحوه ارتباطات با مخاطبان مهم و اولويتدار توجه جدي و واقعي داشته باشند.
موذنی در ادامه با بیان اینکه وضعيت دولت در بوشهر بر خلاف دولت در پايتخت است، یادآور شد: واقعيت اين است كه دولت حسن روحاني در تهران مورد حمايت نشريات و رسانههاي اصلاحطلب و مستقل است و از جانب دلواپسان و تندروها و مخالفان زير فشار مضاعف است اما در بوشهر در اكثر موارد استانداري بهعنوان نماينده دولت در استان مورد انتقاد اصلاحطلبان بوده و با نقد نشدن از جانب رسانههاي اصولگرا روبهرو شده است. اين تناقض به ضرر استانداري و توجه مثبت افكار عمومي به دولت تبديل شده است. چه بسا انتقاد رسانههاي دلواپس و مخالف دولت كاركرد افزايش همدلي مردم با دولت را داشته باشد و بر عكس؛ البته اين را هم اضافه کنم كه مشكل استانداري تنها ضعف در اطلاع رساني نيست. مشكل ديگر ضعف در پاسخگويي است. متاسفانه به كرات مشاهده شده كه استانداري به جاي پاسخ به موضوع مورد نقد به منتقد پرداخته و گاهی تنها به برچسبزني بسنده كرده است. اگر استانداري از انتقادها استفاده کند و در پاسخها به صورت حرفهاي عمل کند، متوجه ميشود هر انتقادي يك فرصت است و با پاسخ حرفهاي و اقناعي میتواند افزايش سرمايه اجتماعي خود را ارتقا بخشد.
موذنی پیرامون برخی حمایتهای نامعقول نیز گفت: استانداري باید حمايت رسانههاي همسو با خود را معقول سازد، چراكه افزايش بيرويه جانبداری، از تاثير مثبت آن ميكاهد. نكتهاي مهم در خصوص وضعيت رسانههاي استان عرض كنم كه بهنظرم حلقه مفقوده اصلي همان است و نباید توپ را مدام به زمين استانداري و دولت انداخت، مسووليت روزنامهنگاري حكم ميكند كه روزنامهها و رسانهها جانبداري و همچنين غرض ورزي نکنند. اما واقعيت در بوشهر جز این است. رسانهها در بوشهر همانند دو سپاه متخاصم روبهروي هم صف كشيدهاند، در سويي لشكر غرض ورزان و در ديگر سو، لشكرجانبداران براي مثال هفته گذشته نمود عيني رودرويي طرفداران و مخالفان استاندار و شهردار بوشهر با يكديگر بود. اين زيبنده روزنامه نگاري استان نيست. اگر ما روزنامهنگاران دچار این دو وضعيت غير حرفهاي نشويم آنگاه؛ هم مسووليت حرفهاي و اخلاقي خود را انحام دادهايم و هم به كمك توسعه استان و آرمانهاي ارزشمند انساني شتافتهايم.
مهدی فخرایی یکی دیگر از فعالان مدنی استان در گفتوگو با بامداد جنوب در اینباره گفت: در شرایطی که دولت به هر دلیلی از دسترسی کامل به کانالهای رسانهای اصلی محروم است و اخبار مربوط به اقدامات و عملکرد دولت در کلیه وجوه اعم از اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی؛ بهدلیل موانع موجود، بهصورت ناقص و حتی تحریف شده اطلاع رسانی میشود؛ یقینا نمیشود انتظار داشت مردم در جریان مسائل قرار گیرند و همراه با دولت باشند و این یعنی نمیتوان از عملکرد تیم رسانهای دولت در سطح ملی و استانی رضایت داشت.
فخرایی با بیان اینکه مناسبات سیاسی حاکم در سه سال اخیر، تقابل رسانهای بین دو جریان را به اندازه تقابل سیاسی بر همگان هویدا ساخته، تصریح کرد: بهنظر میرسد دولت با توجه به بضاعت و فرصت و شاید هم رغبت سرآمدان و بزرگان خود، مردم کمتر در جریان کارهای صورت گرفته قرار گرفتهاند. البته بخشی از عملکرد دولت در حوزههای اقتصادی و سیاسی بهخصوص کنترل تورم و تغییر نگاه جامعه بینالمللی به ایران و مردم ایران؛ بهرغم فرصت بیشتری که برای نقد و حتی تخریب در اختیار جناح رقیب دولت بوده؛ آنچنان قوی و اثرگذار بوده که اثر خود را بر جامعه گذاشته است اما بخشی از کارهای دولت که در واقع همانند ایجاد یک زیرساخت میتواند زمینه تحولات مثبت و سازندهای را در آینده نزدیک در اقتصاد و معیشت و حتی فضای سیاسی کشور ایجاد کند؛ با توجه به اطلاعرسانی نکردن کافی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان میتوان به سیاستهای اعمال شده از سوی بانک مرکزی برای کاهش بنگاهداری بانکها و ادغام موسسات مالی و اعتباری و برخورد با موسسات مالی غیر مجاز و البته تلاش برای فراهمسازی مقدمات یکسانسازی نرخ ارز و انضباط مالی و سیاست توزیع هدفمند منابع بانکی در حوزه اقتصادی اشاره کرد. دولت در این حوزه تا اندازهای موفق عمل کرده اما در اطلاعرسانی آنها بسیار ضعیف عمل کرده است و همین موضوع باعث شده بسیاری از افراد رکود فعلی را که ناشی از سیاست های غلط اقتصادی دولت قبل در انتشار بیپشتوانه پول و تزریق منابع گرم و هزینه کردن همه منابع ریالی و ارزی (حتی منابع ارزی مسدود در بانکهای خارجه) و حتی اجرای برنامه از پیش شکست خورده مسکن مهر؛ در کشور بهوجود آمده را به غلط به دولت فعلی نسبت دهند.
فخرایی در ادامه با بیان اینکه این دولت اما در روشنگری و آگاهسازی و حتی شفافسازی رخدادهای قبلی و فسادها و ویرانیهای به جا مانده از دولت قبل به هر دلیل محافظهکاری کرده و این امتناع، نتیجهای جز ناکارآمد جلوه دادن این دولت نداشته، گفت: استنباط من این است که این موضوع صرفا بهدلیل قدرت برتر رسانهای جناح رقیب در سپهر سیاسی و رسانهایی کشور نیست بلکه بخشی از آن به تمایل نداشتن دولت به در جریان قرار دادن مردم بهدلیل نخوت بخشی از بدنه دولت و کادرسازی نامناسب جناح موافق دولت در حوزه رسانه است و البته بخش عمدهای از آن نیز به این باز میگردد که تغییرات رخ داده در بدنه دولت پس از روی کار آمدن دولت جدید، صرفا در راس سازمانها و مدیران ارشدی صورت گرفته که آنها نیز بعضا از پرورش یافتگان دولت گذشته هستند و ممکن است از لحاظ سیاسی نیز تعلق خاطری به این دولت نداشته باشند، در بروز برخی نارساییها و ناکارآمدیها موثر باشند که این موضوع سبب دستاویز قرار گرفتن و حمله رسانهای جناح رقیب میشود، امری که دولت فعلی در بروز آن کمترین تقصیر و بیشترین آسیب را خواهد داشت.
وی در پاسخ به این سوال که در برخي مواقع شاهد هياهو و يا تمجيد خارج از حد نيز بودهايم؛ آيا اين اتفاق به بيان دستاوردهاي دولت كمك ميكند، گفت: بخشی از این تمجیدات غلوآمیز و غیر منطقی از سوی کسانی صورت میگیرد که فارغ از اینکه کدام دولت در راس است صرفا بهدنبال منافع و مطامع خود هستند. این گروه؛ نه قدرت تحلیل دارند و نه میلی به تحلیل، دفاع یا انتقاد آنها صرفا به میزان امتیازی که از آن برخوردار میشوند بستگی دارد. البته در این میان هستند افراد ساده و صادقی که نه به قصد بهرهبرداری، بلکه از سر دلسوزی یا ترس از روی کار آمدن عناصر افراطی و بر هم ریختن آرامش موجود سیاسی و اقتصادی و یا تعلق خاطر داشتن به جریان موافق دولت؛ موضعی مدافعگرایانه به خود میگیرند. این نوع مواجهه کاملا احساسی نیز به اندازه انفعال خطرناک و موجب تخریب خواهد بود. آنجا که در مقابل هر نوع انتقادی از عملکرد دولت بهدلیل خالی بودن دست آنها از حجت و منطق عقلی، لاجرم پرخاشگری و عتاب را انتخاب خواهند کرد و این یعنی القاء خشونت. البته بخشی از این باور بر میگردد به یکسان پنداشتن انتقاد به افترا و هجمه و چون میپندارند منتقد هدفی جز تخریب و حمله به دولت نداشته؛ لاجرم موضعی تدافعی و خشن به خود میگیرند. در این وادی دفاع کورکورانه از دولت و حملههای بیمهابای رقیب به ساختهها و توفیقات دولت به یک اندازه خطرناک هستند.
فخرایی در پایان در پاسخ به این سوال که اگر فرصت همفكري براي شما فراهم شود چه پيشنهادي به تيم رسانهاي دولت؛ چه در مركز و چه در استان ارائه ميدهيد، گفت: در شرایط فعلی که تعدد وسایل ارتباط جمعی و کانالهای ارتباطی سبب شده هیچ خبر و مطلبی مکتوم نماند، دولت از فرصت و امکان کافی برای معرفی دستاوردها و توفیقات خود برخوردار است. اگر چه نمیتوان به سادگی از کنار نقش تاثیرگذار رسانه ملی و سایتهای خبری معتبر و روزنامههای پر مخاطب گذشت ولی با وجود محدودیت دولت در همه این گزینهها، باز هم مجال اطلاعرسانی شفاف، منطقی، عقلانی و بدور از هیاهو برای دولت فراهم است. البته بهدلیل برجستهسازی برخی از رفتارها و برنامههای ناصواب نمایندگان دولت در امور مختلف و نیز تداوم رفتار ناصحیح اداری که سالهاست در سازمانهای دولتی دیده میشود و بسته به قدرت رسانهای هر جناح در هر دوره بخشی از این معایب بزرگنمایی و رونمایی میشود همچون موضوع فیشهای حقوقی شاید نتوان دفاع تمام قدی از عملکرد دولت داشت لکن تعداد نقاط مثبت و برجسته عملکرد این دولت آنقدر فراوان است که در قیاس با نقاط تاریک و خاکستری بالا، بشود با آگاه سازی و اطلاعرسانی مردم را موافق و همراه ساخت. بهترین روش در حال حاضر برای همراهان دولت در مدت زمان کوتاه باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم، کنار گذاشتن اختلافات سیاسی و دست کشیدن از سهم خواهیهای ویرانگر و ایجاد یک وحدت و انسجام قوی برای حمایت از دولت و جلوگیری از گرفتار شدن کشور در شرایط بحرانی است که در نتیجه آن اکثریت عقلاء و دلسوزان مملکت و نظام؛ در طیف اعتدال و اصلاحات باید با برگزاری نشستها و آگاهسازیهای دقیق و مستند، همگان را در جریان امور قرار دهند. در کنار اینها باید تیم رسانهای دولت در همه استانها و بخشها با تهیه فیلمهای مستند و متون و اخبار مستدل و قابل راستی آزمایی؛ در دفاع از عملکرد خود برآمده و از میزان اثرات سم پاشی جناح مقابل بکاهد.