bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۳۳۹
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۷ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۵
روز یکشنبه روز ملی سینما بود؛ تصمیم گرفتم با یکی از همکارانم، خانم خرم‌آبادی، دبیر صفحه اجتماعی روزنامه به تماشای فیلم «فروشنده» (فیلمی که جایزه بهترین فیلمنامه و...
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
روز یکشنبه روز ملی سینما بود؛ تصمیم گرفتم با یکی از همکارانم، خانم خرم‌آبادی، دبیر صفحه اجتماعی روزنامه به تماشای فیلم «فروشنده» (فیلمی که جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد (با بازی خوب شهاب حسینی) را در جشنواره بین‌المللی فیلم «کن» از آن خود کرد و مورد تحسین منتقدان داخلی و خارجی واقع شده) بنشینم. وقتی رسیدم با جمعیت زیادی مواجه شدم که برای تماشای این فیلم آمده بودند، این استقبال بسیار مرا خوشحال کرد و بیانگر این بود که بوشهری‌ها مخاطبانی آگاه و خوش‌سلیقه هستند و هرگز به کارهای ضعیف و بی‌کیفیت رضایت نمی‌دهند ولی همیشه با علاقه کارهای قوی و خوب را دنبال می‌کنند.

«فروشنده»؛ فیلمی از جنس واقعیت‌های انکارناپذیر اجتماع امروز ایران است؛ اجتماعی که لبریز از دردها و عقده‌های سربسته دورنی و زخم‌خورده از شرایط کنونی است. این فیلم دست روی آسیب‌هایی گذاشته است که زندگی بسیاری از مردم را تهدید می‌کند. اصغر فرهادی کوشیده تا این داستان تلخ را با بازی روان و ملموس شهاب حسینی (عماد) و ترانه علیدوستی (رعنا) در نهایت استادی به نمایش بگذارد.
داستان این فیلم از این قرار است که آپارتمانی در تهران در حال فرو ریختن است و ساکنان آن از جمله زوج متاهلی که شخصیت‌های اصلی داستان‌؛«عماد» و «رعنا» برای نجات جان خود با عجله در حال فرار از خانه هستند. در پایان خانه سر جایش ثابت می‌ماند اما با ترکی عمیق روی دیوار ... . این زوج مجبور می‌شوند که خانه‌ تازه‌ای پیدا کنند. در همین حین هم در حال اجرای نمایشنامه معروف آرتور میلر یعنی «مرگ فروشنده» هستند و زمان زیادی ندارند و در نهایت به کمک یک دوست به واحد بزرگ ولی قدیمی خانه‌ای که در نزدیکی خانه‌شان است، نقل مکان می‌کنند اما ظاهرا ردپای ناخوشایندی از گذشته‌ در این خانه باقی مانده است. مستاجر قبلی نیمی از اثاثیه‌اش را جا گذاشته و حاضر نشده که برای بردنشان بیاید. وقتی که علتش را می‌پرسند، در جواب معلوم می‌شود مستاجر قبلی خوشنام نبوده و با افراد زیادی در ارتباط بوده تا اینجای قصه با دو آسیب جدی که جامعه امروز را به‌شدت تهدید می‌کند، روبه‌رو شده‌ایم؛ یک ساخت‌و‌سازهای غیر اصولی و گود‌برداری‌هایی که منجر به فروریختن و آسیب دیدن ساختمان‌های اطراف خود می‌شوند و دیگری وجود زن فاسدی است که نه تنها زندگی خود را به نابودی کشانده است بلکه به‌دلیل بی‌اخلاقی‌ها وی، زن آرام و متین داستان قربانی ناخواسته این بی‌اخلاقی‌های این زن و افسار گسیختگی یکی از مشتریان او می‌شود.

برگردیم به داستان فیلم، رعنا در خانه تنهاست و منتظر عمادی است که همین چند لحظه پیش به او سفارش خرید وسایل صبحانه فردا را داده، زنگ خانه به صدا در می‌آید و رعنا بدون نگاه کردن به اف‌اف، در را باز می‌کند و... . اینجای فیلم نبرد زشتی‌ها و پلیدی‌های درونی یک مرد و مظلومیت یک زن شکل می‌گیرد و ... . حال عماد مانده با غیرت زخم‌خورده و رعنایی که بیش از این‌که جسمش زخم خورده باشد و تا پای مرگ رفته، روح و روانش آسیب دیده است؛ آسیبی که خوبی ذاتی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. رعنا وحشت کرده و حالت تدافعی به او دست داده است، از عماد که معلم ادبیات دبیرستان است می‌خواهد تا کارش را رها کند و در خانه پیشش بماند... اما از طرف دیگر هم می‌خواهد که تنها باشد. رعنا مجموعه‌ای از تنش‌ها و تنقاضات می‌شود و عماد سردرگم، کلافه، گیج و عصبانی در قالب یک مرد منطقی می‌کوشد فقط به‌دنبال تامین آرامش و حمایت از همسرش باشد اما اوضاع وقتی به‌هم می‌ریزد که احساسات زنانه‌ و غیرمنطقی رعنا این اجازه را به او نمی‌دهد و ... .
بعد از پایان فیلم تا لحظاتی مبهوت داستان آن بودم. این فیلم شیرین نبود ولی از دیدگاه من شاهکار فرهادی بود و نسبت به فیلم «جدایی نادر از سمین» حرف بیشتری برای گفتن داشت. پیتر برادشو، منتقد گاردین نیز درباره «فروشنده» می‌گوید: «این فیلمی زیرکانه و جاه‌طلبانه است. فروشنده سعی می‌کند که تاثیر و نتیجه بزرگ‌تری نسبت به فیلم قبلی فرهادی داشته باشد و کیفیت مبهم و معمایی «جدایی نادر از سیمین» را ندارد. در حقیقت تم انتقام-عدالت‌طلبی فیلم تقریبا مرا به یاد اثر ملودرام–‌جنایی دنی ویلنو یعنی فیلم زندانیان می‌اندازد. با این همه آی‌کیو محض فیلمسازی فرهادی این فیلم را بسیار تماشایی کرده است».

در خصوص آن تصمیم گرفتم نظر یک یا دو نفر از مخاطبان دیگر فیلم را نیز جویا شوم. رها محمدی که دانش‌آموخته رشته هنر است، درباره این فیلم به بامداد جنوب گفت: یکی از هنرهای اصغر فرهادی که در تمام آثارش نمود دارد، انتخاب یک سوژه معمولی و روزمره است که کمتر کسی به آن می‌پردازد یا کمتر موفقیتی در آن حاصل می‌شود. سوژه فیلم فروشنده نیز هر چند نو و بدیع نیست و پیش از فرهادی دیگران به آن پرداخته‌اند اما یک ویژگی و مشخصه ناب آن، پرداختن به قشر متوسط و رو به پایین جامعه است. همان‌طور که فیلم «درباره الی»، «گذشته» و «جدایی نادر از سیمین» نیز به همین قشر پرداخته بود. مهره‌های فیلم‌های فرهادی به هیچ وجه اسطوره‌ای نیستند، به عبارتی نه خوب مطلق هستند نه بد مطلق اما در فراز و نشیب زندگی در شرایطی قرار می‌گیرند که ناخواسته متوسل به دروغ می‌شوند، خیانت می‌کنند، دست به دزدی می‌زنند و ... . 
وی در ادامه با بیان این‌که روایت فیلم فروشنده، روایتی خطی است که گاه‌به‌گاه با نشانه‌‌ها و نمادها سرنخ‌هایی از سرنوشت بازیگران فیلم به بیننده می‌دهد، افزود: به‌عنوان مثال، در زمانی که بابک برای عماد و رعنا خانه‌ای پیدا کرده، درباره مستاجر قبلی و آشنایی او با بابک که ادامه روایت به همین شخصیت (مستاجر قبلی خانه) گره خورده، اطلاعاتی را به بیننده می‌دهد. با این سبک و سیاق است که فرهادی توانسته با انتخاب یک سوژه معمولی و پیش پا افتاده، بینندگان را تا پایان فیلم با خود همراه کند. نمادها و نشانه‌ها در روایت‌های آثار فرهادی نقش مهم و عمده‌ای را دارند که بدون‌شک طیف مخاطبان و بینندگان آثار او متوجه این نکته شده‌اند که انتظار فرهادی از بینندگان آثار خود بالاست، به همین منظور به‌جای آن‌که لقمه آماده‌ای برای آنها بگیرد، مجال تفکر و فضای معماگونه‌ای را برای آنها ایجاد می‌کند. یکی از کمبودها و کاستی‌های پررنگ در تماشای فیلم فروشنده کیفیت ضعیف صدا بود. هر چند که کیفیت صدا برای نمایش سینما بسیار مهم است اما این ایراد بزرگ در پخش فروشنده وجود داشت. 

دیگر مخاطب این فیلم نیما رشیدی که دانشجوی رشته سینماست، نیز به بامداد جنوب گفت: فیلم فروشنده را می‌توان انقلابی در صنعت فیلمسازی ایران قلمداد کرد. این فیلم در بیان احساسات واقعی و بومی شده کاراکترهایش بسیار خوب عمل کرده است. در جایی از داستان که شخصیت مرد اصلی فیلم، با بدترین اتفاق ممکن مواجه می‌شود، خود را بین دو دنیای متضاد می‌یابد. از یک طرف فشار سنت، دیدگاه همکاران و نگاه همسایه‌ها و... که به‌شدت او را تحت فشار قرار داده و درصدد انتقام بر می‌آید. از طرفی دیگر، کاراکتر اصلی این نقش که به‌خوبی از عهده نقش خود برآمده، سعی دارد تا با واقعیت به‌صورت کاملا منطقی و امروزی مواجه شود. از طرفی می‌خواهد فشارهای واردشده به همسرش را درک کرده و به بهبود حال او کمک کند و از سوی دیگر خودش هم دچار آشفتگی و فشار روحی شده است؛ فشارهایی که شاید تنها مختص جامعه ما و کشورهایی با فرهنگ مشابه ماست. به‌نظر من شهاب حسینی در این فیلم توانست این تضادها را به‌خوبی ایفا کند. 
وی با بیان این‌که در کنار بازی خوب شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در نقش شخصیت‌های اصلی داستان، باید به فیلمنامه خوب و کارگردانی عالی اصغر فرهادی هم آفرین گفت، افزود: او توانسته نکات بسیار ظریفی را در این فیلم بگنجاند و به بهترین نحو ممکن به تصویر بکشد. نکاتی که هر کدام به‌واقع نشانگر تضادهای میان دنیای سنتی و مدرنی است که امروزه متوجه جامعه ما شده است. اگر بخواهیم به زیبایی این کار پی ببریم، باید مقایسه‌ای بین برخورد شهاب حسینی به‌عنوان یک ایرانی و با فرهنگی ایرانی اسلامی و یک فرد از جوامع اروپایی با فرهنگ غربی انجام دهیم. به‌راستی اگر یک اروپایی با این مساله مواجه می‌شد چه عکس‌العملی نشان می‌داد و در واقعیت عکس‌العمل مناسب چیست؟

رشیدی در پایان با اشاره به این‌که به‌نظر می‌رسد شخصیت مرد این داستان در مواجهه با این اتفاق، اگر بیشتر از شخصیت زن داستان فشار روحی تحمل نکرده، کمتر از او هم تحمل نمی‌کند، خاطرنشان کرد: درست در زمانی که باید رعنا به آرامش و دلداری عماد نیاز دارد، عماد نیز از خود شخصیت آشفته و پریشانی بروز می‌دهد. فرهنگ غالب جامعه نیز، جنبه حمایتی ندارد و به این زوج فشارهای متعددی وارد می‌کند. فشارهایی که به‌جرات می‌توان گفت در جوامع پیشرفته غربی مشاهده نمی‌شود. به‌نظر می‌رسد یک مرد در جوامع پیشرفته‌تر، در این شرایط همدلی و حمایت بیشتری در برابر همسر خود نشان می‌دهد، در حالی که شخصیت عماد به‌دلیل وابستگی به سنت و فشار جامعه، هرگز نتوانست نقش حامی را برای همسر خود ایفا کند.
در پایان توصیه می‌کنم شما نیز فیلم «فروشنده» را ببینید، این فیلم روایتگر تمایزها، تفاوت‌ها و جدال منطق و احساس، گذشت و انتقام است... . به تازگی نیز «اسکات فینبرگ» تحلیلگر معروف جوایز سینمایی در اولین پیش‌بینی خود از جوایز اسکار 2017 از فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی نام برد، در حالی که هنوز فیلمی از ایران به آکادمی معرفی نشده است. 

برچسب ها: فرهنگ ، سینما ، فروشنده
نام:
ایمیل:
* نظر: