بامدادجنوب- الهام بهروزی:
تلویزیون از زمانی که قدمش به خانهها باز شد، دنیای جدیدی را به روی خانوادهها گشود و با جذابیت خود خیلی زود توانست یک پای ثابت محافل شبانه خانههای ایرانی شود و با تولید برنامههایی که برخاسته از فرهنگ و اجتماع ایرانی بود، درصدد بود تا پاسخگوی ذائقه جامعه سنتی ایران باشد ولی رفتهرفته با پیشرفت تکنولوژی و روی کار آمدن رسانههای ارتباط جمعی دیگر، نقشش در زندگیها کمرنگ شد اما خوب یادم میآید که همیشه با تماشای سریالهای تلویزیونی، یکی از شخصیتهای این سریالها در ذهنمان برجستهتر جلوه میکرد و نهتنها دیالوگهای این بازیگران را با جان دل میشنیدیم بلکه نوع لباس پوشیدن و کارهایی را که انجام میداد، نیز در خانه تکرار میکردیم. حال ممکن بود گاه برخی از این کارها پسندیده به نظر میرسیدند و گاه هم ناخوشایند اما در اینجا آنچه برای ما مهم بود، این بود که بتوانیم این دیالوگها و رفتارها را نزدیک و شبیه این بازیگر انجام بدهیم، بهطوری وقتی برنامه طنزی با گویش خاصی از تلویزیون پخش میشد، از روز بعد دیگر همه دوستان و همکلاسیها بهدنبال این بودند که به بهترین شکل آنها را ادا یا جرا کنند.
بنابراین تاثیرگذاری برنامهها و بازیگران تلویزیونی بر کودکان، نوجوانان و در مجموع افراد جامعه انکارناپذیر است و امروزه متاسفانه در برخی از برنامههای پربیننده رفتارها و گفتارهایی از هنرمندان مطرح ما سر میزند که با عرف جامعه فاصله دارد، درست است که این هنرمندان هم انسان هستند و دوست دارند گاه آزادانه رفتار کنند اما آنها همیشه باید این مساله هم در نظر داشته باشند که ممکن است رفتار یا گفتار آنها تاثیر سوئی بر نوجوانان و جوانان جامعه بگذارد، چراکه صدا و سیما سالانه برای فرهنگسازی و نمایش پیامدهای زیانبار بسیاری از آسیبهایی که سلامت جامعه را تهدید میکند، هزینههای کلانی خرج میکند اما با یک حرکت اشتباه یک هنرمند یا یک ورزشکار این آگاهیبخشیها بینتیجه میماند، رفتاری نظیر سیگار روشن کردن یک بازیگر مطرح در یک برنامه پرمخاطب.
زهره عالینسب، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که با طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان در ارتباط است، درباره نقش تلویزیون در فرهنگسازی به بامداد جنوب گفت: رسانهها و صدا و سيما در فرهنگسازي ميتواند بسيار نقش داشته باشند البته در صورتي كه پيامها به شيوههاي هنرمندانه و از سوی هنرمندان حرفهاي و محبوب صورت گيرد. محبوبيت در اذهان مردم زماني بهوجود ميآید كه هنرمند يا رسانه حرف دل مردم را بزند. پيامش درد مردم، حرف دل و نيازهاي آنها باشد. چنين فردي بهراحتي سمبل و الگو ميشود، پس مسووليتش بالا ميرود، چون ذهنهاي تشنه بسياري پيدا ميشوند كه تلاش ميكنند مثل او فكركنند. به شكل او درآيند و همانندسازي از او فراگير ميشود. اين مساله هم فرصتي میشود كه فرد بهعنوان قهرمان جوانمردي، سخاوت و صداقت مطرح و ماندگار شود، مثل تختي و خيلي عزيزان ديگر و هم ميتواند با يك رفتار غيرحرفهاي و اشتباهی نابخردانه اثر منفي در اذهان بهجا بگذارد. امیدوارم رسانهها و هنرمندان با توجه به مسووليت خود به اين مهم توجه كرده و خلأهاي تربيتي را با رفتار و خوي نیک خود پركرده و تاثیر مثبت و ماندگاری را بر نسل امروز و فرداي ما بگذارند.
عضو هیات رئیسه انجمن هنرهای نمایشی استان هم درباره تاثیرگذاری تلویزیون بر افراد جامعه در گفتوگو با بامداد جنوب مطرح کرد: بدونشك تلويزيون بهعنوان در دسترسترين رسانه ميتواند در رفتارسازي، گفتارسازي و فرهنگ همهجانبه اقشار مختلف بهخصوص نوجوانان و جوانان تاثیرگذار باشد و اين مهم در سنين پايين بيشتر نمود پيدا ميكند و معمولا اين اتفاق در حركات نوجوانان و جوانان در مدارس و دانشگاهها بروز مييابد.
حمید شعرانی در ادامه با بیان اینکه با توجه به بودجهبنديهايي كه صورت ميگيرد و اينكه نگاه برنامهريزان و مديران بودجهاي كشور گاه در تولید برنامهها سليقهاي بوده و بيشتر اوقات نگاه سياسي به مقوله مهم رسانه ملي صورت ميگيرد، افزود: این مساله باعث شده از كيفيت برنامههاي تلويزيوني كاسته شود و در اين راستا گاه استفاده نکردن از متخصصان امر در تولید برنامههاي راديو و تلويزيوني كشور نيز مزيد امر میشود. بنابراین بدونشك با توجه به توسعه جوامع و رشد علوم در سطوح مختلف، رسانههاي متعدد با قابليت دسترسي آسانتر بهوجود آمدهاند كه اين رسانهها گاه جايگزين رسانههاي شنيداري و ديداري ميشوند و اين اتفاق سبب ميشود در برخي مواقع رسانهها مخاطبان خود را از دست بدهند كه در اين راستا صدا و سيما نيز از این قاعده مستثني نيست.
یک کارشناس ارشد ارتباطات نیز در این خصوص به بامداد جنوب گفت: تلویزیون با توجه به جذابیتهایی که دارد، بسیار تاثیرگذار است. صدا و تصویری که تلویزیون ارائه میدهد، میتواند تمام حواس بیننده را به خود جلب کند. با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته و افزایش وسایل ارتباطی باز هم تلویزیون جایگاه خود را حفظ کرده است. بسیاری از افراد ساعات استراحت خود را با برنامههای تلویزیونی سپری میکنند. در واقع تلویزیون عضوی از اعضای بسیاری خانوادههاست و بسیاری از افراد روزشان را با روشن کردن تلویزیون آغاز میکنند.
سلیمه کهنسال در ادامه با بیان اینکه یکی از کارکردهای تلویزیون مانند هر رسانه دیگر افزون بر سرگرمی، آموزش است، افزود: آموزش فقط در قالب برنامههای صرفا آموزشی ارائه نمیشود، بلکه برنامههای سرگرمکننده نیز همین نقش را میتوانند بهصورت غیرمستقیم ایفا کنند و گاه این یادگیری و آموزش شاید بیشتر هم موثر واقع شود.
وی با اشاره به اینکه شما در یک مجموعه تلویزیونی میتوانید اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و مردمشناسی یک دوره را به مخاطب ارائه دهید، یادآور شد: میتوانید نحوه لباس پوشیدن و صحبت کردن آن دوره را نمایش دهید و اینها یعنی این که بدون حضور مستقیم کارشناس و مدرس دانشگاه، آنچه را که میخواهید به مخاطب منتقل کردهاید و او هم بدون اینکه حس کند در کلاس درس است، گاه بهصورت ناخودآگاه تحت تاثیر این آموزشهای غیرمستقیم قرار میگیرد.
کهنسال با بیان اینکه تلویزیون مخاطبان بسیاری در سنین مختلف با ویژگیهای متفاوتی دارد و میزان تاثیر تلویزیون بر افراد با توجه به شرایط آنها متفاوت است ولی برخی از افراد بیشتر تحت تاثیر این رسانه هستند، خاطرنشان کرد: اینکه برنامه آموزشی با آنچه که در سریالها دیده میشود، متفاوت است و میتواند بیننده را برای تشخیص صحیح از ناصحیح دچار مشکل کند، حرفی درست است. وقتی در برنامهای از روشهای صحیح پوشش صحبت شود و پس از برنامه هیچ یک از این توصیهها نه در سریال و نه در برنامههای سرگرمکننده دیده شود، مشخص است که بیننده دچار دوگانگی میشود که تلویزیون کدام را قبول دارد، حرف کارشناس برنامه آموزشی را و یا پوشش بازیگر سریال را؟ مگر ابن که در سریال بهدنبال این باشیم که شخصیتی با لباس خاصی که مختص وی است، نشان داده شود و مناسب یا نامناسب بودن آن با توجه به رعایت دیگر موارد به نمایش درآید؛ یعنی شخصیت مثبت فیلم که قرار است رفتارش تبلیغ شود، باید لباس مناسب و مطابق با عرف بپوشد.
این کارشناس ارشد ارتباطات در پایان با اشاره به اینکه در موارد دیگر هم همین نکته صادق است مانند کشیدن سیگار یا حتی نحوه صحبت کردن و رفتار با دیگران، یادآور شد: اگر در برنامهای رفتار نادرست با افراد بهعنوان آسیب مطرح میشود، باید در سریالها رفتار صحیح را به نمایش گذاشت و رفتار ناصحیح را هم اگر نمایش میدهند از این نظر باشد که نادرستی آن قرار است بیان شود نه بهعنوان رفتار صحیح به شخصیت مورد توجه و مثبت فیلم نسبت داده شود. افراد کمسن بسیار تحت تاثیر قرار میگیرند، بنابراین باید مراقب بود باید رفتار نادرست بهعنوان رفتار نادرست و آسیب مطرح و نتیجه نامطلوب آن نشان داده شود. البته همه این اتفاقات زمانی میافتد که گروه برنامهساز دیدگاهی جامع داشته باشند و هنرمندانه کار کنند وگرنه نشان دادن آسیبها بهصورت کلیشهای نه تنها نتیجه مثبتی ندارد بلکه میتواند معکوس جواب دهد.