bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۴۶۵
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۲۰ - ۰۵ مهر ۱۳۹۵
آزادگان و جانبازان 8 سال دفاع مقدس در گفت‌وگو با بامداد جنوب؛
هفته دفاع مقدس است. دفاع مقدسی که گاهی اوقات برای بازماندگان جنگ که دنیایی از خاطرات و تجربه و میراث این مرز بوم هستند، تنها نامی است که خوش می‌درخشد، غافل از آن‌که نسل جوان امروز جانفشانی‌ها و ایثارگری‌های آنها را نادیده می‌گیرد و...
بامدادجنوب- هدی خرم آبادی:
هفته دفاع مقدس است. دفاع مقدسی که گاهی اوقات برای بازماندگان جنگ که دنیایی از خاطرات و تجربه و میراث این مرز بوم هستند، تنها نامی است که خوش می‌درخشد، غافل از آن‌که نسل جوان امروز جانفشانی‌ها و ایثارگری‌های آنها را نادیده می‌گیرد و خبر از دردهایی که کشیده‌اند ندارد، پس به‌راحتی به قضاوت می‌نشیند و آنها را در کفه ترازوی معیوب می‌سنجد. 
4/10/65 اسیر می‌شود. کسی از او خبر ندارد تا این‌که در 5/6/69 آزاد می‌شود و به خانه برمی‌گردد. وقتی از او می‌پرسم جنگ چه اثرات جسمی برایت به‌دنبال داشته، بدون تعلل و بی‌درنگ می‌گوید: اعصاب و روانم. در ادامه به آسیب‌دیدگی گوش و دندان‌هایش نیز اشاره می‌کند. علی احمدی، جانباز 35 درصدی است که 60 ساله است. هفت بچه دارد. در برازجان زندگی می‌کند. سال 84 بر اثر یک تصادف پای راستش آسیب دیده و اکنون با کمک عصا راه می‌رود. هر دو کلیه‌اش تنها 20 درصد کار می‌کنند. سه روز در هفته دیالیز می‌شود. بازنشسته آموزش و پرورش است. این جانباز هشت سال دفاع مقدس در گفت‌وگو با بامداد جنوب با بیان این‌که امروز کسی دیگر به فکر ما نیست و ما را فراموش کرده‌اند، گفت: کسانی که ارتشی بودند، اکنون از ارتش حقوق می‌گیرند اما ما که به‌عنوان بسیجی (افتخاری) رهسپار جبهه شدیم، حقوقی نداریم. البته به‌تازگی در سپاه بوشهر تشکیل پرونده داده‌ایم که مشخص نیست چه زمانی روند اداری آن کامل و نهایی شود. 
احمدی با اشاره به این‌که قول و وعده‌های بسیاری به ما داده می‌شود که هیچ‌کدام عملی و محقق نمی‌شود، افزود: یک سال و اندی است که خانه‌نشین شده‌ام و به‌علت بیماری از خانه خارج نمی‌شوم اما دریغ از این‌که کسی جویای حالم شده باشد. 
علی احمدی در عملیات کربلای 4 جانباز شده است. گلایه‌های بسیاری از بی‌توجهی مسوولان به جامعه ایثارگران دارد. وضع مالی خوبی ندارد و با هفت فرزند به‌سختی روزگار می‌گذراند. از او می‌خواهم از دوران اسارتش خاطره‌ای تعریف کند که می‌گوید: 
در یک بند تقریبا 110 نفر بودیم. روزهای نخست که اسیر شده بودیم، ماه رمضان بود و ما نیز روزه. ساعت 11 صبح همه را جمع و لخت لخت کردند و مجبورمان کردند که کلاغ‌پر برویم و روی زانو بنشینیم. اگر تکان می‌خوردیم با شلاق و بد و بیراه و کتک مواجه می‌شدیم. در آسایشگاه نیز یک سطل زباله بود که شب‌ها باید در آن ادرار می‌کردیم و اگر پر می‌شد باید تا صبح صبر می‌کردیم. 

این جانباز با تاکید بر این‌که ما نه برای پست و مقام و نه برای ثروت و مال‌اندوزی به جبهه رفتیم، ما برای حفاظت از عفت و آبروی ناموسمان جنگیدیم، یادآور شد: این بی‌توجهی‌ها سزای مردان مبارز هشت سال دفاع مقدس نیست. احمدی خطاب به مسوولان گفت: انقلاب اسلامی، انقلاب خوبی است که ما برای آن احترام خاصی قائل هستیم. آزادگان و جانبازان حتی در مناسبت‌های مربوط هم نادیده گرفته می‌شوند، با عزت و اقتدار آنها بازی نکنید.
غلامرضا مریدیان، جانباز 60 درصدی دیگری است که با او به گفت‌وگو نشستیم. متولد 1347 و ساکن برازجان است. وی رئیس هیات کوهنوردی استان و کارشناس معتمدین معین ایثارگران شهرستان و استان است. 
مریدیان در گفت‌وگو با بامداد جنوب به ذکر خاطره‌ای پرداخت و گفت: سال 63 قبل از عملیات بدر در منطقه خرمشهر (کنار گمرک) جزء تیپ المهدی بودیم. در منطقه مورد نظر من به‌عنوان دیده‌بان مواضع را به یکی از همرزمانم به نام مجید ایزدی اعلام می‌کردم. مدت‌زمانی که گذشت، صدایش را در بیسیم نداشتم. مجبور شدم به عقب برگردم. گلوله‌ای به پای مجید اصابت کرده بود. پوتینش سوراخ شده بود و به‌شدت خونریزی داشت. می‌خواستیم او را با آمبولانس منتقل کنیم اما قبول نکرد و تا پایان آن عملیات با مداوای سطحی یک امدادگر کنار ما ماند. می‌گفت اگر بروم می‌گویند برو خانه. 
احمدی بسیار روحیه شاد و سرزنده‌ای دارد. بسیار فعال است و به هیچ عنوان از این‌که از ناحیه پای راست در ماموریت جبهه سال 66 قطع عضو شده، ناراحت نیست. می‌گوید برای ناموس و سرزمینم جنگیدم. 

وی خطاب به مسوولان و مردم گفت: هیچ چیزی بهتر از این‌که ادامه‌دهنده راه شهدا باشیم، نیست. اگر امروز امنیت و آسایش داریم، به‌سبب جانفشانی‌هایی است که شهدا کردند. مشکلات همیشه و همه‌جا هست اما ما همان‌طور که در هشت سال دفاع مقدس ایستادگی کردیم، از این به بعد هم گذشت، ایثار و استقامت را ادامه دهیم. مسوولان نیز باید توجه بیشتری به قشر ایثارگران و جانبازان داشته باشند، چراکه بسیاری از اینان قطع نخاع و قطع عضو هستند. من در برابر شان شرمسارم از این‌که بگویم جانبازم. احمدی در پایان تاکید کرد: اینان هیچ‌چیزی نمی‌خواهند جز اندکی احترام و احوالپرسی و جویای حالشان شدن. به آنها احترام بگذاریم، اینان اسناد فراملی ما هستند که در تاریخ ما تا ابد زنده‌اند. به دیدار آنها برویم، اینان دنیایی از خاطرات و از خودگذشتگی‌ها هستند. در ادامه با یک جانباز 45 درصدی گفت‌وگو کردیم. ظهراب کرمی 48 ساله است و پنج فرزند دارد. سال 65 عازم جبهه شده است. 31/4/67 در عملیات مرصاد اسیر و در 15/6/69 آزاد می‌شود. 
کرمی در خصوص مشکلات جانبازان پس از جنگ با بیان این‌که مشکلات بسیار است، تصریح کرد: نزدیک یک سالی است که از زیر نظر بنیاد درآمده‌ایم و زیر پوشش ارتش هستیم اما از آنجا که ارتش با هر جایی قرارداد ندارد، از لحاظ درمانی مشکلات فراوانی داریم. وی همچنین به بیماری اعصاب و روان اشاره کرد که تقریبا اغلب جانبازان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. 
هر چند هشت سال دفاع مقدس تمام شده و بسیاری به آلزایمر دچار شده‌اند و یادشان به روزهای سخت ایثارگران و جانبازان نیست، بسیاری هم که از جبهه رفتن به هر دستاویز و بهانه‌ای طفره رفتند و امروز مهم‌ترین منصب‌ها نصیبشان شده و پشت میزشان خوب ژست می‌گیرند و کت و شلوارهای اتوکشیده بر تن می‌کنند اما تبعات ناشی از جنگ هنوز برای قشر عزیز ایثارگر و جانباز ادامه دارد. اینان هنوز هم در گوشه و کنار این شهر می‌جنگند، این بار با روح و روانی مجروح، با بی‌محبتی و بی‌توجهی، با درد فراموشی اطرافیان و هزاران درد و رنج دیگر که شاید هیچ‌گاه به قلم نیاید... . 
نام:
ایمیل:
* نظر: