bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۵۱۷
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۱۳ - ۱۰ مهر ۱۳۹۵
رضا معتمد، سعید بردستانی و عبدالله رئیسی از نبود محسن شریف گفتند؛
اینک که قلم به‌دست گرفته‌ام تا بنگارم از کوچ یکی از نازنین‌های این دیار، لرزش دستان و کلافگی قلمم مرا پریشان‌تر می‌سازد. محسن شریف انسانی با افکاری صریح و قلمی شیوا بود.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
اینک که قلم به‌دست گرفته‌ام تا بنگارم از کوچ یکی از نازنین‌های این دیار، لرزش دستان و کلافگی قلمم مرا پریشان‌تر می‌سازد. محسن شریف انسانی با افکاری صریح و قلمی شیوا بود. وی در این اواخر به‌دلیل نامهربانی‌ها انزوا را برگزیده بود و با بیماری سرطان حنجره خود مدارا می‌کرد. اولین‌بار و آخرین‌بار که وی را دیدم در مراسم رونمایی از آخرین اثرش به‌‌نام «تب نوبه» بود و همین‌که متوجه شد خبرنگار بامداد جنوب هستم، لبخندی بر لبش نشست و گفت: «من شما و بامداد جنوب را دوست دارم، همه افرادی که امروز اینجا حضور دارند، دوست ‌دارم» و بعد خیلی شمرده و کوتاه اما صریح و پرمغز به سوالات من پاسخ داد. وقتی خبر فوتش را شنیدم بغضی غریب گلویم را فشرد، به گفته یک دوست «حیف است بعضی‌ها بمیرند، اینها همیشه باید زنده باشند» این حرفش عجیب به دلم نشست. می‌دانم من هم چون دیگران غافل از حالش بودم اما شاید مهم‌ترین دلیلش این بود که احساس می‌کردم او همیشه هست و هیچ‌گاه از میان ما نمی‌رود. همان موقع با برخی از چهره‌های ادبی هم‌استانی نظیر سعید بردستانی، رضا معتمد و عبدالله رئیسی تماس گرفتم و گفتم برایم از محسن شریف بنویسید. هر سه ناراحت بودند، به طوری که سعید بردستانی گفت، این کار را از من نخواهید چون قلمم یاری نمی‌کند از نبودش بنویسم، عبدالله رئیسی گفت، ای کاش این خبر دروغ باشد و رضا معتمد هم با حزنی که سوزندگی‌اش در صدایش موج می‌زد، پاسخ داد: چشم می‌نویسم. 

محسن شریف متولد پنجم آذرماه ۱۳۱۵ در روستای چاهکوتاه از توابع بوشهر است که پس از سال‌ها نوشتن، نخستین کتابش را با نام «فصل‌های تکراری» در ۵۴ سالگی به همت انتشارات نوشتار (۱۳۶۹) چاپ و منتشر کرد. او همچنین دومین رمانش را با عنوان «آس نحس» در سال ۱۳۷۷ به همت انتشارات قلمرو روانه بازار کتاب کرد. رمان «سال‌های صبر» (چاپ اول، انتشارات نیم‌نگاه: ۱۳۷۹؛ چاپ دوم، انتشارات داستان‌سرا: ۱۳۸۲)، «ورار» (مجموعه‌داستان، انتشارات نیم‌نگاه: ۱۳۸۱) و «تب نوبه» (رمان، انتشارات افراز: ۱۳۹۴) از دیگر آثار او هستند که تا امروز مجال انتشار پیدا کرده‌اند. همچنین مقالات و نوشته‌های پراکنده‌ای از وی در نشریات به چاپ رسیده است. این نویسنده محجوب بوشهری سرانجام هشتم مهرماه 95 در سن 80 سالگی به دیار ابدی کوچ کرد تا برای همیشه از بند بی‌مهرها و بی‌توجهی‌ها خود را رها بسازد، هر چند در این سال‌ها بسیاری از ادیبان، نویسندگان و هنرمندان هم‌استانی مدام جویای حال وی بودند اما بیماری سرطان مونس بیرحمی بود که تا واپسین لحظات حیاتش وی را تنها نگذاشت.

رضا معتمد، شاعر، منتقد و پژوهشگر هم‌استانی و مدیرمسوول هفته‌نامه پیغام در خصوص محسن شریف به بامداد جنوب گفت: محسن شریف بی‌گمان یکی از اثرگذارترین چهره‌های ادبی و فرهنگی دیار ما است. اثرگذاری او بر فرهنگ و ادبیات جنوب دو وجه دارد؛ یک وجه شخصیت ارزشمند ادبی او و جایگاه با اهمیتش در داستان‌نویسی معاصر است که به او شخصیت و زبان مستقلی در این زمینه داده است و توضیح این جایگاه در این مختصر نمی‌گنجد و وجه دیگر اثرگذاری شریف، تلاش بی‌وقفه او در روشن نگهداشتن چراغ فرهنگ و ادبیات و سامان‌مند کردن فعالیت‌های ادبی در استان بوده است. اهتمام او به تشکیل انجمن اهل قلم که در طول فعالیتش خدمات شایانی به ادبیات بوشهر کرد و همچنین نقش پررنگش در برگزاری همایش‌ها و بزرگداشت‌های ادبی و کمک به جوانان برای خلق آثارشان و انتشار این آثار، از محسن شریف شخصیتی کم‌نظیر ارائه می‌دهد. فقدان او بی‌تردید ضایعه‌ای بزرگ برای ادبیات کشور به‌ویژه خطه جنوب است.
نویسنده کتاب «نهنگ تاری» نیز در مورد شخصیت محسن شریف به بامداد جنوب گفت: فکر می‌کنم شخصیت شریف ابعاد مختلفی دارد که به‌صورت جدی باید مورد بررسی قرار بگیرد.

سعید بردستانی در ادامه با بیان این‌که اما در مورد نویسندگی شریف به‌طور مختصر می‌توان گفت که شریف دیر به جهان نوشتن پیوست، افزود: وی تا همین اواخر هم روی یک رمان جدید کار می‌کرد که البته ما بخش‌هایی از آن را هم شنیده بودیم. 
وی در مورد سبک نویسندگی شریف توضیح داد: سبک وی، سبکی پیچیده و مطنطن بود که در آن از زبانی آرکاییک با سویه‌های شاعرانه بهره می‌گرفت. دایره وسیع واژگانی او هم محدوده زبان معیار و هم محدوده زبان فولکلور را شامل می‌شد که به او ابزار و امکان لازم را برای تاختن در چنین زبان و سبکی می‌داد. فرم روایی شریف، فرم حرکت در مدارهای بسته بود و روایت اغلب دورزننده بود تا پیش رونده. به همین دلایل خواندن و دریافت اغلب آثار شریف، کاری نیست که به‌راحتی میسر باشد. از این بابت می‌توان آثار شریف را دشوارخوان دانست.
همچنین یک شاعر، منتقد و پژوهشگر هم‌استانی هم در مورد سبک نویسندگی این نویسنده بوشهری در گفت‌وگو با بامداد جنوب گفت: شریف، ذهنی پیچیده و زبانی چندلایه دارد. به‌خاطر همین هم سبک داستان‌نویسی او متفاوت و منحصربه‌فرد است. داستان‌های او با یک بار خواندن هرگز درست و به‌خوبی فهمیده نمی‌شوند. او البته اصراری بر پیچیده‌نویسی ندارد، بلکه پیچیدگی و دشواری، تقدیر قلم اوست. شریف، راوی لایه‌های درونی فرهنگ و سنت‌های فراموش شده ماست. نگاه تیز و جزئی‌نگر شریف، هر آیین پنهان و هر باور خاک خورده‌ای را زیر چتر خود می‌گیرد و جذب عناصر داستانی خویش می‌کند. فصل‌های تکراری او تکرار هزار باره اندوه اینجایی و شرقی ماست. او به زبان در داستان اهمیت می‌دهد و داستان‌های او را باید داستان‌هایی با زبان متمایز در قلمرو داستان‌نویسی امروز محسوب کرد. در سبک داستانی شریف، فرم و روایت و هسته مرکزی و سایر اجزای داستان، متاثر از زبان عمیق و دیریاب و پیچیده او هستند. از این رو نیز، نمی‌توان داستان شریف را زیرمجموعه هیچ جریان داستانی معاصر قرار داد، چراکه رئال هست و نیست. رئالیسم جادویی هست و نیست. مدرن هست و نیست. سوررئالیسم هست و نیست. پست مدرن هست و نیست. به همین علت، داستان او نه تقلید از داستان کسی است، نه قابل تقلید برای کسی. چون لازمه نزدیک شدن به این نوع نوشتن، دارا بودن غریزه ذاتی، تخیل ناب، تفکر بومی و ذهنیتی اسطوره‌ای و نمادگراست که در نویسنده درونی شده باشد و این در طول زمان به‌دست می‌آید. در مسیری که پر از تجربه‌های تلخ باشد. پر از دغدغه‌های بزرگ. پر از اندوه شرقی. پر از وسواس رفتن. پر از آرمان و آرمان‌گرایی.

عبدالله رئیسی در خصوص تاثیر نویسنده‌ای چون شریف بر ادبیات ملی یا اقلیمی بیان کرد: تاثیر وی بر ادبیات ملی بیش از آن‌که به جنبه‌های داستان‌نویسی او برگردد، با تیپ اجتماعی و شخصیت ادبی و کنش‌های فرهنگی او ارتباط دارد. او بعد از سرخوردگی‌های سیاسی که از دهه 30 شمسی به بعد با آن درگیر بود، به ادبیات رو آورد و نویسندگی را جدی گرفت. البته او از اوایل شکل‌گیری انقلاب ادبی به‌همت نیما در شعر و هدایت در داستان‌نویسی، دوشادوش کسانی چون آتشی و نعمتی‌زاده و باباچاهی، به ترویج ادبیات امروز در جنوب پرداخت و هر چند خود به‌شکل جدی آثارش را منتشر نمی‌کرد اما در تشکیل حلقه‌های ادبی و انتشار گاهنامه‌های آن دوران نقش بسیار مهمی داشت و مشوق و محرک خوبی برای بقیه بود. در دو دهه گذشته هم به‌طور مشخص، با تاسیس انجمن اهل قلم و برگزاری چند همایش و بزرگداشت ملی برای منوچهر آتشی و محمدرضا صفدری و راه‌اندازی جایزه قلم طلایی داستان و جایزه شعر فصل، تاثیر خوب و مناسبی بر نسل جوان ادب‌دوست جنوب و به‌ویژه بوشهر گذاشت. شریف را می‌توان یکی از سرحلقه‌های اصلی و موثر ادبیات مستقل و حرفه‌ای در طی این دو دهه در بوشهر دانست و همان‌طور که خدمات ادبی او امروز بر کسی پوشیده نیست، بر آینده و تاریخ هم پوشیده نمی‌ماند.
وی در ادامه با بیان این‌که انزوا، تقدیر ناگزیر نویسندگان حرفه‌ای است، افزود: به نظر من، در کنار جنبه منفی آن از منظر تحمیلی و ناعادلانه بودن، عمدتا باعث انگیزه نوشتن و عمق نگارش و خلاقیت مضاعف در نویسندگان حرفه‌ای می‌شود. شریف البته بیش از آن‌که منزوی باشد، فروتن بود و تواضع ادبی داشت وگرنه او با وجود بسیاری بی‌مهری‌ها که از سوی خیلی‌ها نثارش شد، فردی نبود که قافیه را ببازد. او تجربه‌های تلخ سیاسی را در دوران جوانی و پس از آن از سر گذرانده بود و به‌دلیل ناکامی‌های آن مقطع، به پدیده‌ها و جریان‌های سیاسی، نگاهی بدبینانه و تا حدی مایوسانه داشت. از این‌رو، انزوای شریف را از این منظر، باید انزوایی خودخواسته برشمرد. هر چند منکر این بی‌مهری‌ها که بیان کردم، نیستم. به هر حال، در دوره‌ای که ما آدم‌ها خیلی دیر هم را پیدا می‌کنیم، و خیلی زود از دست می‌دهیم، فقدان نویسنده‌ای مثل شریف که انسانی بود فروتن، بی‌ادعا، بخشنده از لحاظ ادبی، و مرکز ثقل هسته‌های ادبی پیشرو و مستقل در بوشهر، به‌طور قطع ضایعه‌ای تلخی است.

این استاد دانشگاه در خصوص نحوه آشنایی خود با محسن شریف گفت: من در اواخر دهه هفتاد، با او آشنا شدم. مرا دعوت کرد به منزلش و ار من خواست کارگاه شعر انجمن اهل قلم را راه‌اندازی کنم. آنقدر صداقت در چشمانش موج می‌زد و از روی علاقه و عشق این را از من خواست که نتوانستم بگویم نه. با این‌که می‌دانستم فشارهایی هم از بیرون بر انجمن وجود دارد، پذیرفتم و با تمام محدودیت‌ها، حدود دو سال، به‌صورت افتخاری مسوول کارگاه شعر انجمن اهل قلم شدم. جلسات کیفیت خوبی داشت، شلوغ شده بود و پیرمرد خودش هم می‌آمد و شرکت می‌کرد. یادش بخیر. روحش شاد و نامش همیشگی.
رئیسی در پایان خاطرنشان کرد: سخن پایانی همیشه سخت است به‌ویژه اگر درباره کسی باشد که برایش پایانی متصور نباشیم. شریف و آثارش، اکنون به تولدی دیگر و یا به تعبیر آتشی به آهنگی دیگر رسیده‌اند. داستان‌های شریف در دل خود، گزاره‌هایی دارد که نسل‌های بعدی بهتر و بیشتر از ما آن را پاس می‌دارند و اگرچه داستان‌های شریف ذاتا پیچیده و معلق و تودرتو و چندلایه و دیریاب هستند اما برای کسی که ادبیات ناب و اصیل و واقعی را دوست دارد، خواندن این داستان‌ها لذت‌بخش است. داستان‌های شریف به‌دلیل روایت خلاقانه باورها و سنت‌ها و آیین‌های مردمان جنوب در قالب فرمی بدیع و زبانی تازه و ساختاری نو، هیچ‌گاه کهنه نمی‌شوند. امیدوارم نویسندگان، منتقدان و نسل دانشگاهی ما بیش از پیش به مطالعه آثار محسن شریف بپردازند و زوایای تازه آن را کشف و معرفی کنند.
یادآوری می‌شود، پیکر محسن شریف ساعت 3 بعد از ظهر شنبه دهم مهرماه از مقابل مجتمع فرهنگی-هنری بوشهر تا قطعه هنرمندان بهشت صادق تشییع شد.
نام:
ایمیل:
* نظر: