bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۶۴۰
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۵ - ۲۳ مهر ۱۳۹۵
امروزه «توسعه پایدار شهری» مفهومی است که همه ابعاد توسعه را در بر می‌گیرد و مدیران و مسوولان شهری بسیار بر آن مانور می‌دهند. این در حالی است که...
عبدالکریم شیخی‌شتان:
امروزه «توسعه پایدار شهری» مفهومی است که همه ابعاد توسعه را در بر می‌گیرد و مدیران و مسوولان شهری بسیار بر آن مانور می‌دهند. این در حالی است که توسعه پایدار شهری در صورت صحیح نهادینه شدن می‌تواند منجر به توسعه پایدار انسانی شود اما به شرطی که خشت اول کج نهاده نشود. به‌دنبال توسعه پایدار انسانی است که توسعه عدالت اجتماعی نیز شکوفا می‌شود. اظهر‌ من‌الشمس است که نهادینه شدن توسعه در افراد هم هزینه‌بر است و هم زمان‌بر. 

این در حالی است که مردم به‌عنوان بستر توسعه محسوب می‌شوند و در میان مطالبات مردم آزادی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
آزادی یعنی احترام به قوانین و اگر مشاهده می‌کنیم به آزادی خدشه وارد شده به این دلیل است که یا قوانین خوب تعریف نشده‌اند و یا خوب اجرا نمی‌شوند و همچنین بستری فراهم نشده که آزادی به معنای قانون‌گرایی و قانون‌مداری به مردم آموزش داده شود. نکته قابل توجه این فرایند این است که توسعه و آزادی هر دو برای محقق شدن مستلزم صرف هزینه‌هایی هستند که باید پرداخت شود.
حداقل حقوق شهروندی، حق آموزش است و دو مقوله مهم در آموزش محتوا و کیفیت آموزشی محسوب می‌شود. آزادی در جامعه ما آموزش داده نمی‌شود و گاهی این نبود آموزش هدفمند است.
توسعه یک امر محلی است و یک فرمان نیست بلکه به‌منزله فرایند به شمار می‌آید که با نهادهای مردمی شروع می‌شود. تجربه نشان داده که القائات هیچ‌گاه و در هیچ یک از جوامع منجر به توسعه نشده است. هر جا که مردم به حساب آمدند، کورسویی از توسعه و رشد دیده شده است.

مساله عمده این است که بنا داریم از تاثیرگذاری مردم بهره ببریم یا سوء استفاده کنیم. مردمی که حماسه سیاسی می‌آفرینند، بی شک قادرند در روند توسعه پایدار مشارکت کنند. این امر مهم یعنی بها دادن به مردم بستگی به این دارد که هدف ما صرفا آمار دادن باشد یا استفاده از مردم در توسعه.
اگر به توسعه به‌عنوان یک درخت بنگریم، فرهنگ مردم ریشه آن محسوب می‌شود و تا ریشه شکل نگرفته باشد، توسعه شکل نخواهد گرفت. در این مسیر توسعه سیاسی نیز مقدم بر توسعه اقتصادی است و مرزهای توسعه سیاسی و اقتصادی در هم تنیده است. شهروندان باید نهادهای مدنی داشته باشند و باید پذیرفت که حاکمیت فقط با حضور مردم می‌تواند تثبیت شود.
اولویت توسعه سیاسی نیز برخورداری از مطبوعات آزاد و تاکید بر نقش مردم در فرایند توسعه است. نگاه امنیتی به قومیت‌ها اشتباه است و باید به مردم اعتماد کرد و هر کجا که امکان رقابت سالم فراهم باشد مردم رشد می‌کنند، چون رقابت انگیزه لازم برای پیشرفت را با خود به‌همراه دارد.
در امریکا نیز نقش دولت مرکزی برون‌مرزی است و این ایالت‌ها هستند که کشور را اداره می‌کنند. فعالیت احزاب و نهادهای مدنی و نبود برخورد امنیتی نسبت به مشارکت و فعالیت مردم ضامن توسعه پایدار است. در پژوهشی ۹۷ کشور جهان در خصوص وضعیت توسعه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند که این بررسی نشان داده کشورهایی که دارای منابع وسیع طبیعی و خدادادی هستند در توسعه دچار مشکل هستند، چراکه دولت خودش را نیازمند و وامدار مردم نمی‌داند و در چنین شرایطی پاسخگوی افکار عمومی نیست چون منابع موجود هستند و این همان دردی است که سال‌هاست با آن مواجهیم و توجه نکردن به مناطق ثروتمند را شاهدیم.
توسعه از مردم، به‌وسیله مردم و برای مردم و از نیاز‌های مردم برخواسته است و در حقیقت مردم رکن و اساس توسعه به شمار می‌آیند و هدف توسعه این است که مردم در رفاه زندگی کنند.

در دنیای جدید از انسان‌ها با عنوان سرمایه‌های انسانی یاد می‌شود، در صورتی که انسان‌ها توانمند شده و از فکرشان کمک گرفته شود. مهم‌ترین منبع امروز ما، سرمایه انسانی است که توجه چندانی به آن نمی‌شود. توسعه تنها فرایندی است که حق هر شهروند را به دست او می‌سپارد. توسعه در حقیقت فضایی برای افزایش تعداد انتخاب‌ها بوده و افزایش انتخاب‌ها سبب آزادی و آزادی سبب تحقق کرامت انسانی می‌شود.
دو نحله فکری در رابطه با اقتصاد وجود دارد، معتقدان به اقتصاد بازار و اقتصاددانان دگراندیش که در واقع اصالت با گروه دوم است که بر نقش نهاد‌ها در شکل‌گیری توسعه اقتصادی تاکید می‌کند. این نهادهای فراگیر هستند که توسعه را ایجاد می‌کنند. باید نهاد‌ها فراگیر شوند تا توانایی تقنین داشته باشند. حال اگر سیستم مانع شکل‌گیری این نهادهای فراگیر باشد نباید از پای نشست و اینجاست که مدل‌های دیگر توسعه مطرح می‌شوند. این‌که علت‌العلل شکل‌ نگرفتن نهادهای فراگیر را سیستم بدانیم، اشتباه است. نبود شکل‌گیری سندیکا‌ها ربطی به سیاست ندارد. ما افراد را توانمند نساخته‌ایم. انسانی که نیاز‌های اولیه‌اش فراهم نشود نمی‌تواند به توسعه سیاسی، شکل‌گیری احزاب و نهاد‌های مردمی فکر کند و توسعه شکل نخواهد گرفت. اینجاست که توسعه اقتصادی به‌عنوان اولویت مطرح می‌شود. در صورتی که توسعه اقتصادی اتفاق بیفتد، سایر موارد از جمله توسعه سیاسی محقق خواهد شد.
ممکن است این سوال مطرح شود که چرا برخورداران به فکر توسعه نیستند، پاسخ را باید در نبود آموزش جست‌وجو کرد.
اگر بحث منفعت برای مردم مطرح شود، می‌توان افراد را توانمند ساخت و نیاز به مشارکت دولتی نداریم. با این توصیفات، مدیریت شهری با کمک نهادهای مدنی می‌تواند در مرتفع کردن کاستی‌ها و نواقص موفق و تاثیرگذار عمل کند که این امر به خودی خود مستلزم همت، انگیزه و همراهی و همکاری تک‌تک افراد جامعه در قالب مدیر، کارمند و ... است. 

نام:
ایمیل:
* نظر: