بامدادجنوب- هدی خرمآبادی:
شاهرگ حیاتی کشور از زمان راه اندازی اسکلهها و تاسیسات نفتی ایران در سال 1339 تاکنون بهعنوان بندر اصلی صادرات نفت خام کشور ایران فعال بوده است. اسکله تی، آذرپاد و اسکلههای پتروشیمی از جمله اسکلههای مهم و حیاتی کشور محسوب میشوند که نقشی تاثیرگذار و غیر قابل انکار در اقتصاد کشور دارند اما حکایت حال بومیان آن حال و روز خوبی ندارد. بومیانی که در زمان جنگ تحمیلی در خارگ ماندند و در مقابل 2888 بار حمله هوایی صدام مقاومت کردند؛ مقاومتی که تا به امروز پیامدها و تبعات سوئی از جمله محرومیت و بیماری برای آنها به همراه داشته است. این در حالی است که تا چند سال پیش خارگیها حتی نمیدانستند چگونه و به چه کسانی باید عرض حال خود را منتقل کنند اما مدتهاست که روح مطالبهگری در پوست و استخوان آنها ریشه دوانده و گویا دیگر تاب تحملشان سر آمده است. باوجود مطالبهگریهایی که فعالان مدنی این جزیره مرجانی و نامهنگاریهایی که انجام میدهند اما به همان اندازه راه به جایی نمیبرند، گویی تنها بازتاب صدای خود را میشوند یا شاید داستان بومیان خارگ هم همچون شهزاده قصه شهر سنگستان باشد که مردمش سنگ شده بودند و صدایی از آنها بلند نمیشد.
هیچ کدام از وعدههایی که مسوولان به خارگیها دادند تاکنون محقق نشده و این چندمینبار است که بامداد جنوب در این خصوص گزارش مینویسد. یکی از مشکلات و دغدغههای اصلی بومیان خارگ، مساله اشتغال است. در ادامه برای بررسی این مساله با چند تن از شهروندان این جزیره گفتوگو کردیم. علیرضا دشتی، یکی از شهروندان خارگی درباره مساله بیکاری بومیان میگوید: در سال جاری از بین 90 نفری که استخدام شدند، 60 نفر غیر بومی و 30 نفر بومی هستند و این 30 نفر بومی هم اغلب بهصورت ساعتی و کارمزد مشغول به کار هستند.
دشتی با بیان اینکه بیکاری در خارگ یک معضل جدی و با توجه به آسیبهای اجتماعی که جوانان را تهدید میکند، نگران کننده است، افزود: مسوولان استانی به هیچ یک از وعدههایی که در نشست با فعالان اجتماعی خارگ وعده داده بودند عمل نکردند و جا دارد بیش از این تبعیض قائل نشوند.
در ادامه با یکی از جوانان خارگی که گفته میشد پس از ده سال کار کردن بهعنوان راننده او را اخراج کردهاند، گفتوگو کردیم. مجتبی زنگنه 32 ساله است. متاهل است و یک فرزند دختر دارد. عضو تیم کاراته است و مدالهای متعددی از مسابقات ملی و جهانی دارد. زنگنه در گفتوگو با بامداد جنوب با اشاره به اینکه پس از اخذ مدرک دیپلم و مدتها به دنبال کار بودن، در یک آژانس مشغول به کار شدم، گفت: پس از کار در آژانس بهعنوان راننده استیجاری در ترابری مشغول شدم اما پس از ده سال مرا اخراج کردند. بسیار پیگیری کردم و حتی نامهای از استاندار مبنی بر آغاز به کار دوباره گرفتم اما نتیجهای نداشت.
وی با بیان اینکه حتی از طریق بخشداری هم راه به جایی نبردم، افزود: فقر و نداری تاثیر بسیار سوئی روی زندگی شخصی من گذاشته، دیگر علاقهای به ورزش کردن ندارم، مخارج مدرسه دخترم را با سختی تامین میکنم و چند شب پیش توانایی پرداخت هزینه بیمارستان دخترم را نداشتم.
زنگنه در حالی به وضعیت و شرایط زندگی خود بهعنوان یک بومی اشاره میکند که بومیان عسلویه شرایطی به مراتب بهتر از خارگیها دارند.
به گفته مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی هزار نفر نیروی بومی در فاز 12 پارس جنوبی جذب شدهاند. یوسفی با بیان اینکه سرمایهگذاری برای تامین نیروی انسانی متخصص و شایسته صنعت نفت از میان متخصصان بومی از اهداف مهم سازمان است، گفته است: از تمام ظرفیتهای موجود برای جذب نیروهای بومی استفاده خواهیم کرد. به نظر میرسد این انگیزه و همت نخست در مسوولان جزیره خارگ وجود ندارد، چراکه اگر وجود داشت به این راحتی تسلیم نمیشدند. توجه به این سخنان رهبری نیز حائز اهمیت است: «حل موضوع رکود و اشتغال از طریق رونق تولید داخلی از اولویتهای مهم است، خجلت و شرمندگی جوان بیکار در خانواده خود بیشتر است، بنابراین باید برای حل این مشکل اقدامات جدی انجام شود.» هر چند همت و اقداماتی در این خصوص در جزیره خارگ دیده نمیشود.
حسین حیدری یکی دیگر از شهروندان خارگ در خصوص مرتفع کردن مساله بیکاری بومیان به بامداد جنوب گفت: رفع مساله بیکاری بومیان، غول بیشاخ و دم نیست و بهطور قطع با چارهاندیشی و هماندیشی میتوان شرایط را بهبود بخشید. وی در ادامه به راهکارهایی اشاره کرد و افزود: اشتغال را باید به صورت یک پکیج در نظر گرفت با گزینههای 1.پیمانکاران بومی، 2. خرید محلی، 3. نیروی کار بومی، 4. آموزش فنی و حرفهای.
حیدری یادآور شد: لزوم آموزش از سوی کارفرمایان اصلی به خصوص پتروشیمی، پایانهها و فلات قاره با ایجاد آموزشگاه فنی و حرفهای همجوار بیشک در این روند بسیار راهگشا خواهد بود وعلاوه بر این لزوم همکاری صنعت با آموزش و پرورش جهت ایجاد رشتههای مورد نیاز بیش از پیش احساس شود.
جزیره ثروتمند و مرجانی اما به کما رفته که کمتر رنگ مسوولان و بهدنبال آن امکانات و رفاه را به خود دیده است، بهدنبال بیتوجهی و کم لطفی مسوولان همچنان در محرومیتها به سر میبرد. بر همگان روشن است که بیکاری و فقر ارتباط مستقیمی با آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت و فساد و اعتیاد دارد، سرمایههای انسانیمان را پیش از آنکه از دست بروند دریابیم.