bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۵۷۳۶
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۱۶ - ۲۸ مهر ۱۳۹۵
محمدرضا صفدری در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
نمایش «سال‌آزاری زارپولات-ریگستان گل‌افروزها» اقتباسی از رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» نوشته محمدرضا صفدری، نویسنده نام‌آشنای هم‌استانی است. این نمایش به همت گروه هیرو و به کارگردانی حسن رضایی و محسن حلوایی تولید شده است.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
نمایش «سال‌آزاری زارپولات-ریگستان گل‌افروزها» اقتباسی از رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» نوشته محمدرضا صفدری، نویسنده نام‌آشنای هم‌استانی است. این نمایش به همت گروه هیرو و به کارگردانی حسن رضایی و محسن حلوایی تولید شده است. گروه هیرو به سرپرستی ابراهیم شاکری‌مطلق و با تلاش حسن رضایی و محسن حلوایی از سال 79 شکل گرفت و در سال 88 به ثبت مرکز هنرهای نمایشی کشور رسید. یکی از اهداف این گروه تمرکز بر اجراست. گروه هیرو بر فعالیت‌های آموزشی و کار روی متون کهن ایرانی و بومی که جنبه اجرائی-بصری قوی دارند، تاکید ویژه دارد.
این گروه که سال گذشته موفق شده بود به جشنواره هایفست ارمنستان (یکی از جشنواره‌های معتبر تئاتری) راه یابد، امسال این نمایش را برای حضور در جشنواره استانی تئاتر بوشهر آماده کرده بود ولی بر اساس رای هیات بازبین جشنواره از حضور در مرحله نهایی جشنواره بازماند. نمایش «سال‌آزاری زارپولات-ریگستان گل‌افروزها» 25 مهرماه در نخستین اجرای خود میزبان اهالی قلم و رسانه استان بود و تا پنجم آبان‌ماه هر شب ساعت 19 در پلاتوی ایرج صغیری به روی صحنه می‌رود. در این نمایش که دراماتوروژی حسن رضایی بر مبنای رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» است، هنرمندانی نظیر اسما یوسف‌پور، مریم وحیدزاده، محدثه توحیدی، سارا خضری و شیما طاهری به ایفای نقش پرداختند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: راضیه اسماعیلی (طراحی لباس)، لیلی منصوری‌نژاد و محسن حلوایی (طراحی دکور و صحنه)، کیامرث خورده‌بین، شیما حیدری و عیسی قمری (موسیقی). 

در دومین شب اجرای این نمایش که هنرمندان و ادیبانی نظیر ایرج صغیری، احمد آرام، جهانشیر یاراحمدی، سعید بردستانی و محمدرضا صفدری، خالق رمانی که بر اساس آن، این نمایش تولید شده و همچنین برخی از مسوولان استانی به نظاره آن نشستند، من نیز به دعوت کارگردانان این اثر در پلاتوی ایرج صغیری حضور یافتم. بعد از پایان اجرا به سراغ محمدرضا صفدری رفتم تا نظرش را در مورد این کار جویا شوم. وی در این خصوص به بامداد جنوب گفت: خوشحال هستم که یک گروه بوشهری رمان دشوارخوان مرا تبدیل به یک نمایشنامه کرده‌ است که کار راحت و آسانی هم نبوده است، چون متن از خودم است بیشتر از این نمی‌توانم در این‌باره اظهارنظر کنم ولی با توجه به این‌که در تهران چند نمایش حرفه‌ای دیده‌ام، می‌گویم کار این دو کارگردان بوشهری خیلی خوب بود. آنها در این نمایش در مجموع زنان این رمان را به زیبایی به نمایش گذاشتند، در واقع در این اثر زن‌های رمان به شکل زنده‌تری در صحنه ظاهر و مخاطبان با آنها روبه‌رو شدند. 
نویسنده رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» در ادامه با بیان این‌که نمایش مانند رمان نیست که سرگذشتی یا قصه سرراستی داشته باشد، افزود: همان‌طور که رمان من ذهنی نوشته شده، در نمایش هم همان کارکرد ذهنی دیده می‌شود. در واقع تماشاگر خیلی دنبال این نیست که سرگذشت یا قصه را دنبال کند، بلکه رفتار بازیگرانی که نقش‌ها را ایفا می‌کنند، تاثیر خود را بر مخاطب می‌گذارند. تمام ویژگی‌های زارپولات‌ها، گودرزها و حتی اندیشه‌ای که در رمان وجود دارد از طریق رفتار این بازیگران به مخاطبان منتقل شد.
محمدرضا صفدری در خصوص این‌که تا چه میزان موافق اقتباس از آثار نویسندگان هستید، توضیح داد: از سال‌های دور در غرب هم نمایشنامه‌هایی با اقتباس از داستان‌های نویسندگان بزرگ نوشته می‌شده است. به‌عنوان نمونه آثار چخوف که بیشتر آنها تبدیل به نمایشنامه شده‌اند. در واقع نوشته شدن نمایشنامه‌هایی از روی داستان‌های نویسندگان ایرانی، خیلی به معرفی کار این نویسنده‌ها کمک می‌کند، زیرا ممکن است خواننده نتواند داستان نویسنده‌ای را بخواند ولی از طریق نمایش‌هایی که بر اساس این داستان‌ها به‌صورت زنده اجرا می‌شود، در جریان موضوع داستان قرار بگیرد و در کل موافق چنین نمایشنامه‌هایی هستم. 

وی در پایان در مورد این‌که چگونه فضای جنوب را در آثارتان به تصویر می‌کشید، گفت: من در فضاها و واژه‌های جنوبی زندگی می‌کنم و نفس می‌کشم. آدم‌های جنوب با همان ویژگی‌های خاص خودشان در رمان‌ها و داستان‌هایم بدون هیچ پافشاری و اصرار بیجا حضور دارند تا آنجا که جا دارد و مناسب است این فضا و گویش‌های دشتی را در نوشته‌های می‌گنجانم. در واقع ما برای تاثیرگذاری آثارمان از واژه‌ها و گویش‌های منطقه خود وام می‌گیریم. 
بعد از آن به سراغ احمد آرام، نویسنده، پژوهشگر و کارگردان مطرح تئاتر استان رفتم و نظرش را در مورد این اثر پرسیدم. آرام در این باره به بامداد جنوب گفت: آثار محمدرضا صفدری، آثاری هستند که قدرت بصری آنها خیلی زیاد است، یعنی دیگر احتیاجی نیست که این داستان‌ها دراماتوژوری یا دراماتیزه بشوند. این نمایشنامه برشی بود از رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» که خوشبختانه آن احساسی که در کتاب خیلی پیچیده است و باید بسیار دقت کرد تا آن احساس کشف شود، در این اثر خیلی خوب به تماشاگر القا شد. من این دغدغه را داشتم که آن پیچیدگی که در رمان است، در این نمایش منعکس نشود ولی خوشبختانه حسن رضایی قسمت‌های خیلی خوبی از رمان را گزینش کرده بود و با کارگردانی بسیار دقیق و خوب محسن حلوایی این پیوند ایجاد شد. امیدوارم که مردم بوشهر بیایند این نمایش را ببینند و این مقایسه را بکنند که روایت در تئاتر و روایت در رمان چگونه می‌تواند با یکدیگر آمیخته شوند و تبدیل به یک حرکت دراماتیزه شود، خوشبختانه کار خوبی بود و آن را پسندیدم. 

یکی از دو کارگردان این نمایش در خصوص انتخاب این متن به بامداد جنوب گفت: در این چند سال اخیر تقریبا همه کارهایی را که انجام داده‌ایم به نوعی اقتباس بوده است نظیر نمایش «دلیله» از هزار و یک شب، مجلس «سور و سوگ» برداشتی آزاد از ندبه بیضایی، «ناصرالدین گربه قجری» بر اساس داستانی از سعید بردستانی و منابع تاریخی و... . در واقع ادبیات داستانی منابع بسیار قوی است که می‌توان از آن برداشت کرد و الهام گرفت. این نمایش سومین اثر از سه‌گانه‌ای است که ملهم از فضای سنتی و فرهنگی جنوب است. در حقیقت رمان صفدری یکی از پیچیده‌ترین و سخت‌ترین رمان‌ها برای اقتباس است ما از همان ابتدا به سختی این کار واقف بودیم و این‌که به‌خاطر فضا و فرم خاصی که رمان دارد، از خیلی جهات غیرقابل برداشت برای یک کار نمایشی است اما ما به‌خاطر قرابت‌هایی که فضای این رمان با دو اثر قبلی‌مان داشت آن را انتخاب کردیم.
حسن رضایی در پاسخ به این پرسش که بیشتر چه ژانری را دوست دارید، توضیح داد: بیشتر فضا و و حس و حال نمایشی اثر و درونمایه‌های دراماتیکی آن برایمان مهم است نه به سمت و سوی ژانر و گونه‌های مختلف رفتن، چراکه در نمایش فرم و گونه بعد از شکل گرفتن اثر نمایان می‌شود. همان طور که می‌بینید، در همه آثار ما یکی از شاخص‌های بارز آن موسیقی است. در این سال‌های اخیر، آثار ما در گونه‌های مختلفی از جمله کمدی، ملودرام و تراژدی بوده است و در حقیقت گونه اثر آنچنان برای ما مهم نیست، بلکه داستان و فضای اصلی که در ذهنمان شکل می‌گیرد، دارای اهمیت است.
وی در مورد حذف این نمایش در مرحله بازبینی جشنواره استانی تئاتر بوشهر نیز گفت: دلیل حذف نمایش را نمی‌دانم البته من امسال تمامی آثار شرکت‌کننده در جشنواره را دیدم که به‌جز چند کار نمایشی بقیه آنها در همه ابعاد بسیار ضعیف بودند، افزون بر این‌که خیلی از این آثار از پایه و متن نمایشی ضعیف بودند، در بعد دیگر از جمله کارگردانی و بازیگری نیز چیزی برای ارائه نداشتند. پس بیان دلیل حذف این نمایش می‌ماند برای هیات محترم بازبین. اما این‌که آیا این اثر در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر حضور می‌یابد یا خیر، هنوز تصمیم قطعی را در این باره نگرفته‌ایم، زیرا گروه ما بعد ار پایان اجرای این نمایش در حال آماده‌سازی دو اثر نمایشی دیگر است. دوست داریم= نمایش «یک بشقاب رطب تلخ» را که به‌دلایل متعددی موفق به اجرای عموم نشده، به روی صحنه بیاوریم و همچنین در این چند سال دوست داشتم برای فرزندان خودم و این شهر نمایشی شاد و کودکانه اجرا کنیم که در این زمینه ان‌شاء‌الله نمایش «مجلس شادی‌نامه علیمردان‌خان» را در زمستان امسال اجرا می‌کنیم.

وی در پایان اصلی‌ترین مشکل تئاتر استان را نبود جریان حمایتی از این هنر دانست و گفت: این مساله باعث شده است هنرمندان این عرصه بعد از چند سال فعالیت از آن فاصله بگیرند.
محسن حلوایی، دیگر کارگردان این اثر نیز در پاسخ به این سوال که شما در این اثر فقط فضا را به هنرمندان بانو سپرده‌اید و آنها تا چه میزان موفق ظاهر شدند، به بامداد جنوب گفت: فضای کارهای ما بیشتر زن‌محور است و زن‌ها به لحاظ این‌که شخصیت پیچیده و تو در تویی دارند، از جایگاه خاصی برخوردار هستند. به گفته بهرام بیضایی «دیگه دوره بابا نان داد، تموم شده». اما این‌که این بازیگران چقدر از عهده کار بر آمده‌اند بخشی از این قضاوت برمی‌گردد به نظر مخاطبان و بخشی دیگر آن هم که به من به‌عنوان کارگردان اثر مربوط می‌شود، باید بگویم آنها تا حدودی توانستند به شخصیت‌های نمایش نزدیک شوند، هر چند که بهتر هم می‌توانستند پیش بروند اما از این وقتی که برای کار گذاشتند و هفت ماه شبانه‌روز باانگیزه در این گرمای طاقت‌فرساس بوشهر سر تمرین حاضر می‌شدند، از آنها قدردانی می‌کنم.
وی در ادامه در خصوص حضور محمدرضا صفدری برای تماشای این نمایش در بوشهر توضیح داد: به‌طور قطع حضور آقای صفدری و همسرشان خانم یزدانی که با رویی گشاده به تماشای نمایش نشستند، برای گروه هیرو و تماشگران خالی از لطف نبود. وی از همان آغاز کار یعنی هفت ماه پیش که با وی تماس گرفتیم، بسیار نسبت به ما لطف و محبت داشت. اعضای گروه هم خیلی مشتاق بودند که از نزدیک وی را که داستان‌نویس برجسته کشور است، ببینند. بدون شک حضور وی در این اجرا در روحیه بازیگران و عوامل نمایش تاثیر بسزایی دارد.

حلوایی در مورد داستان و پیام این نمایش نیز گفت: این نمایش به نوعی رمان است. در واقع این اثر وامدار رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» است. این نمایش داستانی روايت اضمحلال يك خاندان است. به‌نوعی در اين اثر نمی‌توان يك طرح يا پيرنگ منسجم مشاهده كرد. در واقع دنياي «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» یا «سال‌آزاری زارپولات-ریگستان گل‌افروزها» تا حدي دنياي انتزاعي است، جهان این داستان، جهان فرو ريختن آدم‌ها و سنت‌ها در آستانه ظهور جهان جديد است. آقای صفدری در این اثر روح مردم جنوب را عريان می‌كند و در برابر ما می‌گذارد. من فکر می‌کنم تم این نمایش این است که «در همه‌چیز شك كن و همین‌طور دم‌‌دستی، چیزی را نپذیر!». فضای نمایش جهانی كابوسناك و وهمناك است. جهان «من ببر نیستم» جهان تردید و عدم قطعیت است. جهان شك در موجودیت خود حتی. معنی در این جهان نامفهوم است و هیچ‌چیز از دل خودش برنمی‌آید. همه‌چیز این جهان، زلزله‌خیز و نااستوار است. حتمی بودن، مغضوب این جهان است، هیچ‌كس خودش را باور ندارد.
وی در پایان با بیان این‌که از همه دست اندرکاران که برای اجرای این کار زحمت کشیدند، از گروه اجرائی گرفته تا بزرگانی نظیر زهره عالی‌نسب، مدیر‌کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان، محمد گلافان، مدیرعامل موسسه حامی هنر نارنجی و ... قدردانی می‌کنم، خاطرنشان کرد: این گفت‌وگو را با این دیالوگ «اگه بدونی سی و شش سالگی چه شبا و روزای خوبی داره، باور می‌کنی خدا ما رو درست کرده که روزی به سی و شش سالگی برسیم که اگه یکی بیشتر شد به دیگرون بدیم» از رمان «من ببر نیستم پیچیده به بالای تاکم» به پایان می‌برم.

نام:
ایمیل:
* نظر: