کریم جعفری:
فدریکا موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز گذشته به تهران سفر و با مسوولان کشورمان دیدار و گفتوگو کرد. آنگونه که نوشته شده، هدف وی از این سفر پیگیری مذاکرات هستهای و همچنین گسترش روابط میان تهران و بروکسل بوده است. همزمان با این سفر، برخی از کارشناسان سیاسی مخالف دولت در تحلیلهای مختلفی به حاشیهسازی برای آن پرداخته و سعی کردهاند که از آن بهرهبرداری جناحی و سیاسی به نفع خود کنند.
چندین بار در این ستون در تحلیل روابط خارجی تاکید کردهایم که امروز هیچکشوری نمیتواند بهتنهایی اقتصادی پویا داشته باشد. یا مانند کره شمالی باید ایزوله باشید و نگاهتان به کمکهای سازمانهای بینالمللی باشد یا آنکه باید در چارچوب استقلال کامل سیاسی و حفظ منافع ملی سعی در گسترش روابط با جهان پیرامونی کنید. مورد اول دستکم برای کشور ما که یک ابرقدرت منطقهای است و در همه حوزههای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی منطقه حضور دارد پذیرفتنی نیست و بر اساس واقعیتهای موجود نمیتواند چنین سیاستی را پیگیری کند.
از سوی دیگر، کشور ما آن اندازه به لحاظ تکنولوژی و منابع سرمایهای قدرتمند نیست که بتواند همه زیرساختهای توسعهای را بهتنهایی یدک بکشد. ایران برای رسیدن به توسعه بنیادین نیاز به همکاری با دنیای صنعتی دارد و هر کس مدعی شود که میتواند ژاپن اسلامی!! بسازد سرنوشتش را مردم تعیین میکنند. ایران به لحاظ اقتصادی و تکنولوژی از امریکا قدرتمندتر نیست که برای پیشبرد ساخت جنگنده نسل پنجمی اف35 خود ناچار میشود بخشهای مهمی از تحریمهای اعمال شده علیه چین را حذف کند تا از تکنولوژی چینی بهره بگیرد!
اگر پذیرفتیم که نیاز به دنیا داریم، دنیا هم میپذیرد که به ما نیاز دارد، آن بخش از جهان پیرامونی که با ما تعارض دارد را میتوانیم حذف کنیم، اما آن بخش تعاملیاش را باید نگه داریم، بیکاری در کشور بیداد میکنند، رکود به دلیل ساختاری ضعیف و رانتینر اقتصادی همه ارکان کشور را دچار فرسودگی کرده است، کارخانهها و شرکتهای بسیاری که دستی در تولید دارند دچار خامفروشی شده و صنایع پاییندستی در حوزههای مختلفی مانند پتروشیمی شکل نگرفته و سالانه دهها میلیارد دلار ارزش افزوده از کشور خارج میشود.
ما هم باور داریم که غربیها بهخصوص امریکاییها با کشورمان دشمنی دارند و این دشمنی را مخفی نمیکنند و نباید دشمن را دستکم گرفت، اما آیا میزان دشمنی و اختلاف امریکا با چین بیشتر است یا ایران؟ چینیها بهصورت مستقیم منافع امریکا را تهدید میکنند و هر دو کشور در حال طراحی علیه یکدیگر هستند، چینیهای کمونیست مخالف مستقیم لیبرالیسم غربی بوده، اما موفق شدهاند که باب همکاری با هم را باز کنند و بیش از یک میلیارد و 400 میلیون جمعیت چین بتوانند زندگی نسبتا خوبی داشته باشند.
از این زاویه باید سفر موگرینی را با دقت بررسی کرد، روابط خارجی چپ و راست نمیشناسد، باید تعاریف را دقیقتر کرد و راهبردها را به سمتی هدایت کرد که در کوتاه مدت نیاز به چرخش نباشد و بتوان از فرصتها برای بهبود فضای کسب و کار در کشور استفاده کرد. ناسلامتی ما تنها حکومت شیعه جهان و شاید تنها حکومت دینی در جهان هستیم و قرار است الگویی برای کشورهای مسلمان باشیم. وقتی یک کشور سکولار مانند ترکیه یا مالزی و اندونزی از ما پیش میافتند، چگونه میتوان مردم را راضی کرد که این مسیر بهترین راه است؟
ایران و اروپا میتوانند فصلهای جدیدی در فضای پسابرجام تعریف کنند. اروپاییها دوست ندارند زیر یوغ امریکا بوده و در رقابت با شرکتها و کمپانیهای امریکایی حاضرند بیشترین سرمایه را وارد ایران کنند، البته اگر در این میان برخیها بهصورت رانتی وارد نشده و کوپنهایشان را فقط به سمت پژو و رنو ببرند، مرسدس بنز هم میتواند خودروهای بسیار خوبی تولید کند و ایتالیا هم دارای تکنولوژی پیشرفتهای است. اروپا هم دیگر اروپای واحد نیست و این یعنی فرصت.