بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«خیلی وقته هر دومون دیگه از چیزی نمیترسیم، اگه اراده کنیم نمیمیریم، این رو حس کردی؟ نسل ما کوشش میکنه که یه روز از حنجره ناسورش رد شه، حتی اگه صداش مثل قل خوردن سنگریزه باشه...» این نوشته پشت جلد تازهترین اثر احمد آرام به نام «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» است. این نویسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر هماستانی یکی از چهرههای فروتن فرهنگ و هنر استان است که هر بار برای گفتوگو با وی تماس گرفتم، با رویی گشاده پذیرای ما شده است.
چند وقتی است که کافه کتاب اقدام به برگزاری نشستهای ادبی و آیین رونمایی از آثار شاعران و نویسندگان هماستانی بهمنظور حمایت از هنرمندان، نویسندگان و شاعران بوشهری کرده است، اقدامی که نیاز جامعه امروز بوشهر است و بدونشک در آشتی ادبدوستان با هنرمندان و چهرههای فرهنگی و هنری استان نقش موثر و بسزایی خواهد داشت. آیین رونمایی از کتاب «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» احمد آرام با استقبال خوب چهرههای فرهنگی و ادبدوستان بوشهری روبهرو شد که در این میان چهرههای آشنایی نظیر فرشید جاناحمدیان، سعید بردستانی، محسن حلوایی، حسن رضایی، سپیده صبحنمایان و... دیده میشد، هر چند انتظار میرفت در این برنامه شاهد حضور هنرمندان تئاتری نیز باشیم اما شوربختانه این بیمهریها را حضور چشمگیر ادبدوستان جبران کرد.
آرام در آیین رونمایی تازهترین اثرش که یکشنبهشب در کافه کتاب به همت آقای فکراندیش و حسین آذربان برگزار شد، در پاسخ به سوال یکی از ادبدوستان که استاد شما بیشتر داستانهایتان را چه موقع مینویسید، با لبخند ملیحی گفت: زمانی که دلم گرفته و حالم خیلی بد است، مینویسم، آن زمانی که حالم خوب است، نقاشی میکشم و موقعی هم که مردم را خیلی دوست دارم، به پیادهروی میروم.
این برنامه با اجرای موفق عبدالله رئیسی، شاعر، منتقد و پژوهشگر هماستانی با شرح مختصری در مورد احمد آرام و سبک داستانی وی آغاز شد. رئیسی در این آیین با بیان اینکه دو شاخصه اصلی داستان آرام یکی «ذهنگرایی» و دیگری «بومیگرایی» است، گفت: وی در نویسندگی حرکتی محسوسی به سوی رمان نو دارد. منطق داستانی آرام در بخشی از داستانهایش به سمت گریز از معنا پیش میرود؛ یعنی وی میکوشد معنا را بدون واسطه به مخاطب منتقل کند. آرام میل دارد که مخاطب در متنش با یک حرکت یا خیزش و با دشواری و زحمت به مقصود مورد نظر خود برسد، البته در این رهگذر نشانههایی را برای فهم بهتر داستانش برای مخاطبان در متن گذاشته که این نشانهها مخاطب را به سوی معنای متن هدایت میکند.
وی در ادامه با بیان اینکه جنس داستانهای احمد آرام، داستان مقصد نیست، بلکه داستان مسیر است، افزود: وی در داستانهایش از خلق موقعیتهای بیرونی پرهیز میکند. آرام دوست دارد فرا و ورای موقعیتها و فضاهای بیرونی و منطق جهان بیرون، منطق و فضای درونی خودش را در داستان بیافریند. او میکوشد با خلق کاراکترها، شخصیتها و دیالوگهای خاص خودش، دنیای منحصربهفردی را تولید کند.
رئیسی در پایان با تاکید بر اینکه طنز تلخی در داستانهای آرام است که در برخی از آثارش این طنز پررنگ و در برخی دیگر کمرنگتر است، یادآور شد: دیگر ویژگی داستانهای آرام پرداختن به فرمهای کار نشده و کمتر کار شده است. وی نه تنها اصراری در نوشتن داستانهای کلیشه و تکراری ندارد، بلکه مصر است که خود پدیدآورنده فرم جدیدی در داستاننویسی معاصر باشند. وی در داستانهایش بهصورت جدی به باورها، سنتها و المانهای منطقه جنوب میپردازد. بومزیست این منطقه هم از لحاظ جغرافیایی و هم زبانی خیلی ویژه است و من فکر میکنم احمد آرام با اشراف از این موضوع این فضاها و آدمهای جنوب را در داستانش بهکار برده و با ترکیب و در هم تنیدن این موضوعات جهان جدیدی را خلق کرده است. ترکیب خواب و بیداری در داستانهای وی نوعی رویاوارگی ایجاد میکند که در واقع همین مساله باعث میشود داستانهای آرام به سمت سورئال جادویی حرکت کند. بنابراین مخاطب داستان آرام باید مخاطبی فعال باشد نه تنبل.
این شاعر و پژوهشگر هماستانی بعد از پایان توضیحاتش، از احمد آرام دعوت به گفتوگو کرد. خالق مجموعه داستان «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» با ابراز خرسندی از اینکه برای نخستینبار است که در استان خود شاهد رونمایی اثرش است، گفت: از آقایان فکراندیش و آذربان سپاسگزار هستم که این برنامه را تدارک دیدند و از اینکه بعد از چاپ 13 یا 14 اثر، برای نخستینبار در شهر خودم دارم در مورد اثرم صحبت میکنم، بسیار خوشحال هستم.
آرام با بیان یک خاطره ادامه داد: یک روز از یکی از نویسندگان شیرازی سوال کردم که شما در رمان خود بدون اینکه به بوشهر بیایید، فضای این منطقه را در اثرتان به نمایش گذاشتید، دلیل این کار شما چیست؟ آن نویسنده در پاسخ من گفت، بوشهر آنقدر پتانسیل دارد که احساس کردم اگر در رمانم از این فضا بنویسم، بهتر دیده میشود.
وی در ادامه با بیان اینکه فرهنگی که باعث شد از 16 سالگی بنویسم و کتاب چاپ کنم، همین فرهنگ جنوب بهویژه بوشهر است، افزود: بوشهر نویسندگان مطرح، خوب و جوانی نظیر سعید بردستانی و ... دارد و تعدادی از این نویسندگان مطرح هم در سایه رفتهاند که دلیلش را نمیدانم.
آرام در خصوص وضعیت نویسندگی در دوره معاصر گفت: امروز وضعیت داستاننویسی در ایران بغرنج و پا درهوا شده است، بهطوری که هر کسی میرسد، کتاب مینویسد. الان اگر کمی دقت کنید، متوجه میشوید که بیشتر نویسندههای ایرانی اولین کتاب هستند، یعنی بعد از انتشار اولین کتاب خود، محو میشوند. ما دهه طلایی عمرمان یعنی چهلسالگی را پشت سر گذاشتیم، آنقدر داستان نوشتیم و پاره کردیم تا توانستیم داستانهای خوبی را بنویسم. البته معتقد هستم که در حال حاضر نیز ما نویسندگان بسیار قابل و مستعدی داریم اما متاسفانه همین جوایز ادبی و پارتیبازی و لابیهایی که در این جشنوارهها و جوایز صورت میگیرد، باعث شده انگیزه نوشتن بسیاری از نویسندگان مطرح ما کمرنگ شود یا گاه از بین برود.
کارگردان نمایش «آخرین بار کی دیدمت گندم» در ادامه با بیان اینکه هیچگاه نویسندگان ایرانی و خارجی را با یکدیگر مقایسه نکنید، یادآور شد: اگر میخواهید داستاننویس شوید، بیشتر داستانهای ایرانی را بخوانید. یکی از معضلات نویسندگان طبقه جوان ما این است که آنها گذشته فرهنگ خود را در ذهنشان پاک کردهاند، یعنی تاریخ بیهقی، شاهنامه و... را نخواندهاند یا آثار نویسندههای قدر و صاحبسبکی چون گلشیری، صفدری و ... نمیخوانند، این هم نشأت گرفته از دنیای مجازی وهمانگیزی است که وقتی در آن قطعه شعر یا داستانی مینویسند، فکر میکنند دیگر این آخر کلام است. این جوانان از مسیر سخت عبور نکردند، از سوی ناشرها تحقیر نشدهاند، به همین دلیل امروزه خیلی راحت کتاب چاپ میکنند. بههر حال همانقدر که نویسندههای ایرانی به تبحر شما در داستاننویسی کمک میکنند، خواندن ترجمههایی از نویسندگان مطرح جهان نیز موجب افزایش مهارت نویسندگی شما میشود.
احمد آرام با اشاره به اینکه در نویسندگی باید حتما ادبیات جهان را شناخت، گفت: اشراف بر ادبیات جهان موجب بالندگی قلم نویسنده میشود. بدون شک کتاب بد در خاطر مخاطب نمیماند، من نمیدانم که کدام اثرم در ذهن مخاطب میماند، فقط آنچه برای من مهم است، این است که خودم در یادها بمانم. بدون شک هر اثری از خود خاطرهای بهجا میگذارد و همین خاطرات باعث ماندگاری خالق اثر در ذهنها میشود.
وی در پایان با بیان اینکه متاسفانه ما بوشهریها هیچگاه پشت یکدیگر نیستیم، یک نویسنده یا هنرمند همیشه به حمایت هماستانیهایش نیاز دارد، من هم به حمایت و توجه همشهریهایم نیاز دارم تا بتوانم با کمک دیدگاهها و نظرات آنها نقاط ضعف و قوت خودم را شناسایی و برطرف کنم، خاطرنشان کرد: من در نویسندگی به بداهه سخت باور دارم، چراکه همین بداههها مفاهیم بکر و پاکی را در داستان رقم میزنند که موجب قوت آن داستان میشود.
پس از پایان گفتههای آرام، آیین رونمایی و جشن امضای کتاب «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» برگزار شد. سپس لحظاتی کوتاه حسین آذربان، مدیریت کافه کتاب به ایراد سخن پرداخت. این آیین با ثبت یک عکس دستهجمعی به پایان رسید.