کریم جعفری:
بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات از صبح روز گذشته در محل مصلای بزرگ تهران و در شبستان بسیار زیبای آن کار خود را شروع کرد و امروز با حضور رئیس جمهور شکل رسمیتری به خود میگیرد. بامداد جنوب سال گذشته به دلیل مشکلات مالی و همچنین محبتهایی که دوستان در سطح مدیریت استان نسبت به جوانانی که در این روزنامه مشغول به کار هستند، داشتند در این رویداد شرکت نکرد، اما امسال باز هم بهرغم وجود همین مشکلات و سختیها تلاش کرد تا با همین امکانات محدود، در میان رسانهها حضور داشته باشد.
هر چند بیسوادِ حسودی جایی نوشته بود که برخیها رتبههایشان را بهرخ میکشند، اما خدا را شکر بامداد جنوب در همین 22 ماهی که از حضورش در عرصه رسانهای گذشته به اندازه عمر 18 ساله برخیها کار کرده و رتبهای را هم که به دست آورده بهصورت واقعی بود و حتی با سختگیریهایی مواجه شد. ما در حال حاضر در رتبه چهار رسانهای کشور قرار داریم، اگر روزی جدول ارزیابیها را منتشر کنیم متوجه خواهید شد که برخیها وقتی از رتبههایشان میگویند، با هیچ یک از این معیارها سنخیت ندارد و البته این مساله به ما هم ربطی ندارد.
نوشتن در مورد مطبوعات سهل ممتنع است، کسانی که کار رسانه میکنند به خوبی به مشکلات و سختیهای آن واقف هستند، بهویژه کسانی که در تحریم و تهدید کامل به سر برده، اما میخواهند به شکل واقعی مستقل باشند. روز گذشته در نمایشگاه با برخی از دوستان گفتوگو میکردم، کسانی که تیترهای و سوژههای چند شماره را روی بنرها دیده بودند، از تعجب وامانده بودند که چگونه میشود در استانی به مانند بوشهر این همه خبر تولیدی کار کرد، تیتر اختصاصی زد و آلبوم فلان مسوول نشد، یا برای فلان مسوول خاص زانو نزد.
در نمایشگاه مطبوعات همه چیز را میتوان دید، غرفههایی که بزک شدهاند و در آن گعده جریان دارد و میتوان به پشتوانه مالی آن پی برد و غرفههایی که بسیار ساده برگزار کردهاند و صرفا میخواهند در این رویداد فرهنگی حضور داشته باشند. تجربهها خیلی سخت به دست میآیند و با این حال، ما تجربه اولمان در نمایشگاه نبود، در سالهایی که در خانه کتاب، حیات نو، اعتماد ملی و اعتماد و چند جای دیگر کار رسانهای میکردم نیز در این نمایشگاه حضور داشتم، اما اینکه بخواهی حضوری مدتدار داشته باشیم خودش از مسائل جداگانه است.
نفس مطبوعات به نفس اقتصاد کشور بسته است، به جز آنهایی که نفسشان به کُر وصل است و در هر شرایطی به راحتی تنفس میکنند، رسانههای دولتی و مربوط به سازمانها که گلوی اقتصادی بخش خصوصی را میفشارند و مانع از تداوم حیات آنها میشوند. شما هر روزنامهای را مشاهده میکنید بالاخره به جایی بند است، اما بامداد جنوب نفسش به نفس مردم بوشهر بسته است و این تفاوت را میتوان در رفتارش مشاهده کرد. این روزها اما نفس مردم بوشهر هم توسط همانهایی که بامداد را به زعم خود در منگنه قرار دادهاند، بند آمده است و وضعیت بیش از پیش مشخص.
ما امیدواریم که در طول ماههای منتهی به پایان سال با خارج شدن کشور از رکود – با توجه به اینکه بامداد هم کشوری شده است – اوضاع از اینکه هست بهتر شود و پس از خروج از نمایشگاه دستاوردهای بسیار بیشتری برای عرضه کردن به دوستان داشته باشیم.