بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«بهشت شور» نام شگفتانگیزی است؛ نامی که تداعیکننده پارادوکسی زیبا در ذهن ماست. این نام بر مجموعهعکسهای یکی از هنرمندان بانوی بوشهر نشسته است. در این مجموعه تصاویر زیبایی از کوه نمک دشتی ثبت شده است. وقتی کتاب را بهدست میگیری و صفحات آن را ورق میزنی، متوجه میشوی همانقدر که خداوند در آفریدن این عظمت نمکی هنر خود را به نمایش گذاشته است، به همان نسبت نیز بانوی عکاس این مجموعه در ثبت تصاویرش، سلیقه به خرج داده است. وی افزون بر نمایش این جاذبه گردشگری بینظیر، به معرفی این بهشت شور اما دیدنی نیز میپردازد. آریادخت جهانبخشان هنرمندی است که اینک با خودباوری هنر و توانمندی خود را فراتر از مرزهای کشور برده تا به همگان گوشزد کند، نباید برای هنر و زیباییهای مسحورکنندهاش محدودیت و مرزی قائل شد، بلکه باید کوشید هماره چون سفیری هنر و فرهنگ سرزمین خود را به دیگران عرضه و معرفی کرد.
کتاب «بهشت شور» برای نخستینبار در سال 91 چاپ شد و بار دیگر با تیراژ 3000 در سال 94 منتشر شد. جهانبخشان این مجموعهعکس خود را که به جشنواره عکس رندزووس (Rendez-vous Image) پاریس ارسال کرده بود، در این جشنواره برگزیده شد و به همراه آثار دیگری در فرانسه به معرض نمایش گذاشته شد. بدونشک نمایش کتاب «بهشت شور» در خارج از ایران میتواند نقش موثری را در معرفی طبیعت و جاذبههای گردشگری استان و حتی کشور داشته باشد.
آریادخت جهانبخشان در این خصوص در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: هميشه دوست داشتم در سطح بيناللملي نیز حرفی برای گفتن داشته باشم و حضور در این عرصه را نیز امتحان کنم اما هزينههاي شركت در جشنوارهها بینالمللی سرسامآور بود. سه یا چهار باري هم شانس خود را در جشنوارههای بینالمللی آزمودم و خوشبختانه عكسهایم هم به این جشنوارهها راه پيدا كردند، بعد از آن بود که با دعوتنامههاي متعددی از این جشنوارهها روبهرو شدم اما من بهدلیل هزینههای سنگین اینگونه جشنوارهها کمتر از آنها استقبال میکردم تا اينكه از طريق يك دوست عزيزي متوجه شدم جشنوارههايي در خصوص كتاب عكس برگزار میشود، بنابراین مشتاق شدم که در این جشنوارهها حضور پیدا کنم و برای نخستین بار در جشنواره عکس رندزووس پاریس شرکت کردم كه بعد از مدتي با خبر پذيرفته شدن كتابم به بخش ويايپي نمايشگاه این جشنواره روبهرو شدم و خیلی خوشحال شدم که عكسهايی را که از طبیعت بکر استان ثبت کردم، در این نمایشگاه به نمایش میگذارم. چون يكي از مهمترین اهداف چاپ كتاب «بهشت شور» معرفي کوه نمک به دنيا بود و دیگری اینکه این جاذبه طبیعی و گردشگری را بتوانیم به ثبت جهاني برسانیم. مطمئن هستم كه وقتي گردشگرهای خارجيها از وجود این منطقه زیبا و پرجاذبه آگاه شوند، حتما برای دیدن آن به استان بوشهر میآیند. راهيابي كتابم به این جشنواره برای من انگيزه دوبارهای برای حضور در سطح بینالمللی شد.
این هنرمند عکاس در پاسخ به این سوال که آیا بهتازگی در جشنوارهای حضور داشتهاید، توضیح داد: بله، آخرين جشنوارهای که در داخل کشور در آن شرکت کردم، جشنواره عکس نوروز اميد بود که به همت استانداري برگزار شد اما برخلاف اسمش پس از گذشت هشت ماه از نوروز منجر به نااميدي شد. در حقيقت بنا به دلايلي تصميم داشتم ديگر جشنوارههاي بومي شركت نكنم ولی وقتی در فراخوان اين جشنواره دیدم که حدود شش یا هفت ارگان دولتی اسپانسر برگزاری این جشنواره هستند، با خودم گفتم بدون شک از عهده پرداخت جایزه سه میلیون تومانی آن بر میآیند. يا علي گفتم و برای عکسی که به دبیرخانه این جشنواره ارسال کردم هزینه زیادی متقبل شدم اما شوربختانه تاکنون هیچ خبری از اعلام نتایج، برگزاري نمايشگاه آثار و کارگاههای آموزشی نه تنها در تاریخ تعیین شده، بلکه بعد از آن هم نشد. چندين بار هم پيگيري كرديم كه از نتایج جشنواره آگاه شویم ولی این پیگیری هم بینتیجه مانده تا اینکه پس از تحقيقات فراوان متوجه شديم كه عكسها را دریافت کردهاند اما بودجه برگزاری مراسم اختتامیه این جشنواره ظاهرا هنوز تامین نشده است.
وی در ادامه با بیان اینکه اینگونه سهل انگاریها در برگزاری جشنوارههایی که در فراخوان آن نام چندین ارگان دولتی قید شده است، انگيزه عكاسان را برای شركت در جشنوارههای دیگر نیز از بین میبرد، افزود: بهگونهای كه بعد از آن وقتی خودم فراخوانی براي برگزاري یک نمايشگاه منتشر کردم، تنها سه شركت كننده داشت. ناگفته نماند كه نهادهاي دولتي با كمترين هزينه بيشترين عكس را ميخواهند از آن خودشان كنند. بنابراین شفافیت نداشتن جشنوارهها موجب بیرغبتی هنرمندان به شركت در جشنوارهها ميشود و همین مساله باعث میشود که يك جشنواره با جایزه شش ميليونی با استقبال روبهرو نشود، هر چند که بر اساس شنیدهها ظاهرا قرار است در جشنواره عکس امید نوروز از من تقدیر شود البته پس از تامین اعتبار؟! از نظر من شركت در چنين جشنوارههايي كه سر و ته مشخصي ندارند، اشتباه محض است. از ما كه گذشت، اميدوارم عكاسان نوظهور از اين تجربه استفاده كنند.
وی در ادامه با بیان اینکه متاسفانه امروزه آن حمایتی که واقعا حمایت باشد، در مورد اهالی فرهنگ و هنر اتفاق نمیافتد، افزود: وقتي با ارگانها كار ميكنيم بيشتر شبيه به بيگاري است تا حمايت. بنابراین ما هم بيكاري را به بيگاري ترجیح ميدهيم. در اوايل از روي ناآگاهي بدون انعقاد قرارداد كار ميكردم، در نتیجه بعد از پایان كار نه تنها دستمزدم را كه نميگرفتم، بلکه هزار و يك منت بر سر ما هم ميگذاشتند كه بروید افتخار كنید براي فلاني كار كرديد و خلاصه اينها جزء افتخارات تو محسوب ميشود و بهنوعی من بدهكار هم ميشدم. البته در این میان، افرادي هم بودند كه واقعا با خلوص نيت مرا راهنمايي و حمایت کرده و میکنند.
این هنرمند توانمند که حدود یکسالی است که یک گالری کوچک اما پر از عشق و هنر را در نزدیکی ساحل خلیجهمیشه پارس زیر نظر ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی راهاندازی کرده است و در آن دستساختهها و آثار هنری هنرمندان هماستانی را عرضه میکند، در پاسخ به این پرسش که آیا گالری آریادخت توانسته جای خود را در میان اهالی بوشهر باز کند، گفت: نمیدانم تا چه میزان این گالری موفق شده در میان اهالي بوشهر جا باز کند اما چون خودم بعد از سالها فعالیت در عرصه هنر به توفیق مالی دست نیافتم، تصميم گرفتم یک گالری کوچک را بهمنظور حمایت از دیگر هنرمندان شهر و دیارم بر پا کنم، با وجود اینکه این اثرها هنوز در نمايشگاه آريادخت فروش نسبتا خوبی ندارند اما خوشحال هستم كه در بخش اتكيتدار كردن اثرهاي هنري موفق ظاهر شدهام، زیرا وقتی آثار هنرمندان قيمت بخورد، يعني فروشي هستند. تا قبل از راهاندازی این گالري، خيلي از دوستانم آثارشان چون جایی برای عرضه و فروش نبود، بیشتر به دیگران هدیه میدادند اما الان همین دوستان و آشنايان این هنرمندان بهطور غيرمستقيم ميآیند و با خريد آثار هنری از آنها حمايت ميكنند.
جهانبخشان در ادامه با اشاره به اینکه بزرگترين مشکل ما بوشهریها اين است كه به محض اينكه يك نفر كار جديدی را شروع كرد، بقيه همان كار را تكرار ميكنند، خاطرنشان کرد: بعد از این که من این گالری را راه انداختم، چهار تا از دوستانم گالریهایی را در جاي ديگری برپا كردند. البته این کار بسيار قشنگ و زيبا است اما متاسفانه برخي از گالريدارها فقط هنرمندي را قبول ميكنند كه فقط و فقط براي همان گالري كار بياورد و اين مساله باعث تضعيف روحيه هنرمندان ميشود. ناگفته نماند كه وجه تمایز ما با ديگر گالریها در این است كه ما تنها گالری هستیم که زير نظر ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامي فعالیت میکنیم.
وی در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر در بهترين نقطه شهر در فاصله دو سه متری دريا هر روز كارم را با ياد خدا آغاز ميكنم و اين بهترين موقعيتي ایس كه يك پاتوق هنري ميتواند داشته باشد و از اين بابت خيلي خوشحال هستم، بهطوری که دريا يار هميشگي من شده است، افزود: البته گهگاهي با هنرجویانم به عكاسي از بافت قديم و مردم و دريا ميپردازيم.
آریادخت جهانبخشان در پاسخ به این سوال که عکاسی یا گالری کدامیک طبع هنرپرور تو را قانع میکند، گفت: عكاسي واقعا برایم لذتبخش است و گالريداري نه تنها ذرهاي از ذوق مرا در عكاسي كم نكرده، بلكه بيشتر به من انگيزه ميدهد. هر روز افراد مختلفي به گالري من ميآیند و من و هنرم را تحسين ميكنند، چه چيزي ميتواند از اين بهتر باشد كه مردم از تو راضی باشند و تحسينت كنند. البته بیشتر بهخاطر اینکه باعث اميد يك عده دیگر شدهام، بسيار خوشحال هستم. خيلي از هنرمندان با افتتاح گالري انگيزه گرفتهاند و مرتب كارهاي جديدي را براي معرفی و فروش ميسازند و برخي دیگر نير در كنار این هنرمندان سواد هنري خود را ارتقا ميدهند.
وی در ادامه رمز موفقیت خود را در کتاب «بهشت شور» سکوت قبل از چاپ آن دانست و بیان کرد: بعد از چاپ آن دوستان و نزديكان غافلگیر شدند. البته ناگفته نماند كه در اين راه پر پيچ و خم خيليها براي حمايت نكردن تلاش كردند كه مرا از چاپ كتاب با گفتن كنايههايي نظير «وقت حرومي و نمك سفيد و جهنم شور ...» منصرف كنند اما من جديتر از آن بودم كه حرفي بتواند مرا از هدفم بازدارد، خاطرنشان کرد: خيلي از دوستان و آشنايان از كتابم حمايت كردند اما فكر ميكنم اگر من يا كتابم در اصفهان بوديم، بيشتر مورد حمايت قرار ميگرفتيم زیرا از چاپ اول كتابم حدود ١٠٠ جلد در كتابفروشيهاي اصفهان فروخته شد.
وی در پایان در مورد سختیهای کار بانوان عکاس گفت: هميشه عكاسان آقا حسرت مونث بودن ما را ميخورند اما ما هم دوست داريم همانند عکاسان آقا در يكسري از برنامهها نظیر سينهزني و دمامزني عكاسي كنيم، زیرا در برنامههای اینچنینی ورود خانمها را ممنوع اعلام كردهاند.
آریادخت جهانبخشان با گفتن این جمله «بياييد هنرمندان را بهتر و بیشتر حمايت كنيم، این گفتوگوی صمیمانه را به پایان رساند.