داعش از هنگامی که در عرصه تحولات بینالملل ظاهر شد، همواره این سوال مطرح بوده است که رابطه غرب با این گروهک به چه صورت بوده و هست؟ امریکا و همپیمانان غربیاش هنگامی که تکفیریها شهرهای عراق را یکی پس از دیگری به اشغال خود در میآوردند، فقط نظارهگر اوضاع بودند. پس از اینکه حشدالشعبی با فتوای مرجعیت شکل گرفت و بهعنوان سدی در برابر داعش ظاهر شد؛ تازه امریکاییها به سراغ ائتلاف موسوم به بینالمللی با هدف مقابله با داعش رفتند. این ائتلاف نمادین در عرصه میدانی نمایش نا امید کنندهای داشت، زیرا داعشیها با آزادی عمل به فعالیت خود ادامه می دادند درصورتی که با توجه به توان نظامی و ماهوارهای و اطلاعاتی، انتظار عملکرد بهتری از این ائتلاف میرفت. از سویی اخباری که برخی رسانهها درباره هدف قرار گرفتن نیروهای جنگ کننده با داعش از سوی جنگندههای ائتلاف و نیز ارسال کمک به مناطق تحت کنترل داعش به بهانههای اشتباهی بودن صورت گرفته است، همگی ابهاماتی را در این زمینه ایجاد کرد.
از همان ابتدا مشخص بود که غرب بهدنبال مهار داعش برای تحقق مطامع خود در کشورهای عربی و اسلامی است. غربی ها همواره سعی کردهاند که تروریسم را بهنوعی با جهان عرب و اسلام گره بزنند و خود را تافته جدا بافته بدانند. این افتراها و اتهامات در حالی مطرح میشود که بر اساس گزارش هایی که بانک بین المللی از داعش ارائه داده است بخش اعظم داعشیهای خارجی از سطح سواد بالایی برخوردار هستند. بانک جهانی میزان افراد بی سواد در میان داعشیهای خارجی را بسیار کم اعلام کرد. در واقع بخش اعظم این تروریستهای داعش در کشورهای غربی رشد و پرورش یافتهاند و در کشورهایی خارج از مناطقی که همواره به تروریسم متهم میشوند درس خوانده اند. سوالی که مطرح میشود این است که چرا غرب اصرار دارد که برچسب تروریسم را به اسلام و جهان عرب و کشورهای خاورمیانه و عمدتا شمال افریقا بزند و خود را مبرا کند؟ واقعیت این است که این اتهامات و افتراها ابزاری برای دخالت در امور کشورهای منطقه و استعمارگری به شکل جدید است. غربی ها بهدنبال سیطره بر منابع و ثروتهای ملتهای منطقه هستند؛ طرحی که از مدتها قبل اجرا کردهاند و کشورها را مستعمره کردهاند. این ناکامی کشورهای غربی در مهار جوانان از ناحیه اجتماعی و اقتصادی است که این جوانان را به کام گروههای تروریستی کشانده است. غرب همواره نگران است که تروریستهایی که هماکنون در سوریه و عراق حضور دارند به کشورهای خود بازگردند و مشکل آفرین باشند.
غرب بر این باور است که اگر داعش در خاورمیانه و شمال آفریقا نابود شود به سوی غرب روی میآورد و به انفجارهایی در کشورهای غربی دست میزند. هنگامی که فرانسه به برخی مواضع داعش در سوریه حمله هوایی کرد، در نوامبر ۲۰۱۵ خونینترین حوادث در فرانسه رقم زده شد. تردید انگلیس در مشارکت در حملات هوایی به داعش در سوریه و عراق نیز تا حدودی برگرفته از این نگرانی بود. در حال حاضر داعش در لیبی به فعالیت خود ادامه میدهد و غرب توجهی به آن ندارد. داعشیها مناطق استراتژیکی را در شهر سرت در کنترل دارند، از جمله دانشگاه سرت و بیمارستان اصلی و سالن نشستها و نیز برخی مناطق در شهر صبراته. امریکا حملات هوایی در لیبی انجام داده است اما این حملات تاثیری در تحرکات داعش و متوقف کردن آنها و ممانعت از گسترش و حرکت آنها به سوی کشورهای همسایه لیبی نداشته است. تجارت سلاح در حمایت داعشی ها در عراق و سوریه صورت گرفته است و غرب نظارهگر بوده است. نفت و آثار باستانی که از سوریه و عراق به یغما رفته است زیر نگاه جنگندههای ائتلاف بینالمللی بوده است. بی شک بحران و جنگ بیش از هر طرفی به نفع کشورهای غربی و شرکتهای اسلحهسازی آنهاست. برخی ناظران امور گروههای افراطی بر این باور هستند که داعش ساخته انگلیس و امریکاست، زیرا کشورهای غربی و امریکا بهدنبال طرحهای تجزیه کشورهای منطقه و دامن زدن به اختلافات مذهبی و طایفهای در داخل هر کشور هستند. امریکا و غرب بهدنبال شعلهور کردن مشکلات فرقهای و مذهبی با هدف تحقق طرح غربی-امریکایی برای تجزیه منطقه و تبدیل کردن کشورها به مناطق کوچک و ضعیف که به نوعی تحت کنترل باشند، است.
غرب و امریکا برای اجرای این طرحهای شیطانی و کثیف خود نیاز به ابزارهایی دارد. آنها از داعش برای کشورهای منطقه غولی ساختند تا فتنه و تنش را در کشورهای منطقه گسترش دهند.
با توجه به این موضوع، این انتظار نمیرود که امریکا و غرب بهدنبال درهم شکستن و نابودی داعش باشند. بهخوبی تحولات سوریه و عراق نشان دهنده این است که هدف ایجاد مرزبندیهای جدید با استفاده از ابزار داعش و گروههای تروریستی دیگر است.
غرب فقط حرف میزند و عملا با داعش و تروریسم مقابله نمیکند. آنها در واقع کشورهای منطقه را فریب می دهند و همواره بهدنبال بزرگنمایی تروریستها و حمایت از آنها و نگه داشتن این گروهها برای تحقق اهداف خاص خود هستند.
زمانی از کوچ کردن تروریستها از سوریه به عراق و زمانی از عراق به سوریه سخن میگویند اگر اینگونه هم باشد، جنگنده های ائتلاف چرا این تروریستها را هدف قرار نمیدهند؟ چرا امریکا نمیخواهد که جبهه النصره را در سوریه هدف قرار دهد؟ پاسخ روشن است، زیرا برای تحقق اهداف خود به این گروهها نیاز دارد.
اگر داعش در عراق نباشد که امریکا نمیتواند شمار زیادی نظامی به بهانههای مختلف به این کشور اعزام کند و آسمان عراق را در کنترل خود درآورد. اگر جبههالنصره نباشد با چه ابزاری امریکا و غرب میتوانند که نظام سوریه را تهدید کنند.
اینکه احدی تصور کند امریکا بهدنبال جنگ با داعش است بسیار ساده لوحانه به نظر میرسد، زیرا به اعتقاد ناظران امور منطقه، چگونه ممکن است که با گروهی که ساخته و پرداخته آن است مقابله کند. در واقع غرب با داعش منطقه را مشغول کرده است تا هدف خطرناک و نهایی خود یعنی نابودی منطقه را اجرائی کند.
نکته جالب این است که داعش و گروههای تروریستی دیگر در مناطقی رشد و خودنمایی میکنند که معمولا بستر آنها از سوی غرب فراهم شده است. لیبی شاهد زنده این مدعاست. اگر دخالت ناتو و غرب در این کشور نبود اوضاع این کشور در شمال افریقا به وضعیت فعلی تبدیل نمیشد. بیثباتی و تعدد دولت و پارلمان در واقع ارمغان غرب و ناتو است.
غرب فقط منافع مادی را مد نظر قرار میدهد و از دوره استعمارگری تا زمان کنونی ادامه داشته است. داعش محصول مشترک غربی-صهیونیستی- عرب مرتجع است و این واقعیت برای ملتهای عربی و اسلامی آشکار شده است. داعش و دیگر گروههای تروریستی در راستای منافع غرب حرکت میکنند.
غرب میتواند به حامیان داعش فشار وارد کند اما هرگز این کار را نمی کند. واقعیت این است که غرب به دنبال ایجاد خاورمیانه جدید بر ویرانههای خاورمیانه قدیم است و خاورمیانهای که رژیم صهیونیستی در آن قوی باشد.
کشورها گرفتار بیثباتی و ویرانی. با این همه ازدحام جنگندها و هواپیماهای جاسوسی آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی، سعودی، قطری و ترکیهای در آسمان مناطق تحت اشغال داعش چرا تکفیریها مورد هدف قرار نمیگیرند. پایداری ارتش سوریه، مقاومت و حمایت قوی ایران و ورود روسیه به بحران سوریه بطلان و پوشالی بودن ائتلاف ضد داعش را ثابت کرد و نفاق آنها را نمایان کرد. غرب بهدنبال مبارزه با تروریسم نیست بلکه از داعش بهعنوان ابزاری برای پیاده کردن خواستهها و اهداف خود در منطقه، بهرهبرداری میکند و در مقدمه این اهداف فرسوده کردن محور مقاومت و تشتت و اختلاف در میان ملتهای عربی و اسلامی به نفع تل آویو است.