کریم جعفری:
الآن که این یادداشت را مطالعه میفرمائید، نتایج انتخابات ایالات متحده امریکا تقریبا مشخص شده است، انتخاباتی که مانند هر رویداد سیاسی دیگری در هر کشوری مهم ارزیابی میشود. هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات نهایت تلاش خود را کردند تا کاندیدای مدنظرشان در این انتخابات پیروز شود، فارغ از اینکه نتیجه چه خواهد شد، مسائلی در این مطرح است که چندی پیش در همین ستون به آن اشاره کردم. اینکه این انتخابات تا چه اندازه میتواند به ما مربوط باشد و چرا عدهای در کشور باید خود را به این رویداد داخلی امریکا مربوط کنند.
اگر نگاهی به مناظرات صورتگرفته در طول یک ماه گذشته میان دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون داشته باشیم، متوجه این نکته میشویم که عمده دغدغههای انتخاباتی در امریکا بیش از آنکه خارجی باشد، داخلی است. امریکا سالهاست که از داخل بیمار است و این بیماری پس از اشغال افغانستان و عراق توسط ارتش این کشور صرف هزاران میلیارد دلار از سرمایههای مردمی عمیقتر شده و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
امریکا در دوره بیل کلینتون به اوج شکوفایی تاریخی خود رسید، برای اولین بار درآمد ناخالص ملی از مرز 15 هزار میلیارد دلار گذشت و او اعلام کرد که بیکاری در این کشور صفر شده است، تنها کسانی که دوست ندارند سر کار بروند بیکار هستند. این رویداد مهم البته بعدها دوام نیافت و بحران اقتصادی ویرانگر ناشی از هزینههای سرسامآور در حوزههای نظامی و امنیتی دامن امریکاییها را گرفت و این مهمترین مسالهای است که هر یک از افرادی که میخواهند مستاجر کاخ سفید شوند، به آن توجه جدی دارند.
با این حال، بهنظر میرسد که دمکراتها انگیزههای دیگری هم در این انتخابات دارند و آن نیز به دست گرفتن دو دوره مستاجری کاخ سفید است که سالهاست از آن بیبهرهاند. پس از آنکه کارتر در سال 1980 به ریگان جمهوریخواه باخت، پس از ریگان هم جورج بوش جمهوریخواه به کاخ سفید رفت تا دوری دمکراتها 12 ساله شود. در این شرایط است که فردی مانند هیلاری کلینتون پس از چهار سال نقشآفرینی در حوزه مهم سیاست خارجی به کناری میرود تا با ریکاوری و تمرینات خوب وارد گود انتخابات شود.
نتیجه انتخابات امریکا هر چه که باشد نقش مهمی در سرنوشت مردم این کشور خواهد داشت و امریکاییها باید منتظر تغییر سیاستهای کلی باشند یا آنکه رویکردهای اوباما همچنان در دستور کار قرار خواهد گرفت. با این حال، بهنظر میرسد که علاوه بر آنکه در عرصه سیاسی این انتخابات قابل اهمیت است، نوع و رویکردهای انتخاباتی این کشور هم به شدت دچار تغییر و نوسان شده است. استفاده از امکانات دولتی در انتخابات دیگر مربوط به جهان سوم نیست، بلکه مدعیان دمکراسی هم از امکانات دولتی استفاده میکنند. حمله کردها به رقه با پشتیبانی هوایی و مالی امریکا، حمله به موصل و بهرهّبرداری از آن و دهها مورد دیگر همه و همه بیانگر استفاده حزب حاکم از ابزارهای موجود برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری است.
باید ابراز امیدواری کرد که در کشور ما با نگاهی صحیح و واقعگرایانه به این انتخابات نگریسته شود و این واقعگرایی باید در همه عرصهها، صورت بگیرد. امریکا دیگر آن توان و قدرت گذشته را ندارد با این حال این توانایی را هم دارد که دوباره متولد شود. باید مراقبت دائم کرد.