نشست سریال «هشتونیم دقیقه» به کارگردانی شهرام شاه حسینی و تهیه کنندگی بهروز مفید با حضور عوامل و بازیگران به همت خبرگزاری فارس برگزار شد.
در این نشست بهروز مفید (تهیهکننده)، شهرام شاهحسینی (کارگردان)، سام درخشانی (احسان)، بهرنگ علوی (فرزین)، شبنم قلیخانی (یکتا) و فرناز رهنما (نسرین) حضور داشتند.
** آقای مفید طرح اولیه این سریال پیش از این رد شده بود، چه شد که تلویزیون دوباره تصمیم به ساخت «هشت و نیم دقیقه» گرفت؟
مفید: بله، طرحی 6 صفحهای نوشته بودم که برگرفته از تجربه شخصیام بود و همین موضوع باعث شده بود که بتوانم به آن فکر کنم. این طرح یکبار به شبکه سه رفت، اما برخورد خوبی با آن نشد و نسبت به آن بیمهری صورت گرفت و به این دلیل که دوست داشتم آن را به سریالی تبدیل کنم به مرکز نمایش بردم. در زمانی که محمد سرافراز رئیس سازمان صدا و سیما بود ایشان نگران بودند که نکند به این دلیل که «هشتونیم دقیقه» بحثی شرعی را مطرح میکند باعث ایجاد ذهنیت منفی در مخاطب شود در صورتی که این موضوع وجود نداشت و ما از ابتدا قصدمان آگاهی دادن به مخاطب بود.
**اولین بار است که به این موضوع شرعی و فقهی پرداخته شده است.
مفید: در ابتدا که حس کردم این موضوع میتواند یکی از نکتههای مهم سریال باشد با دفتر مراجع تقلید تماس گرفته و درباره آن پرسیدم و به این نتیجه رسیدم که درصد برخورد مردم در جامعه با چنین مسالهای کم نیست و برخی از خانوادهها بودند که فرزندشان شهید شده و پدر او نیز فوت کرده و دیگر به بازماندگان پسر ارث نرسیده و خانوادههایشان از نظر مالی در سختی زیادی قرار دارند. برعکس آن هم وجود داشت و در برخی خانوادهها اتفاقهای اخلاقی خوبی افتاده بود.
**یکی از نکاتی که در این سریال جلب توجه میکند، رویارویی مخاطب در مقابل مسائل شرعی است. به این نحو که یکتا به عنوان شخصیت اول سریال به واسطه یک حکم شرعی به عسرت و سختی میافتد و مخاطبی که با او همذات پنداری میکند، در ناخودآگاه خود مقابل این حکم شرعی میایستد و با خود میگوید که اصلا چرا ما باید چنین قوانینی داشته باشیم.
مفید: همانطور که همه میدانیم طبق شرع مرد دو قسم ارث میبرد و زن یک قسم. معتقدم برخی افراد نگاه یک بعدی به دین دارند که باعث میشود آنها را مقابل دین قرار دهد. حدیثهای بسیاری در دین اسلام وجود دارد که از احقاق حق و رعایت اخلاق سخن گفته و سفارش بسیاری به آن شده، همچنین خیلی از بزرگان ما اخلاق را به قانون ترجیح دادند. در هر حال اگر اخلاق را از قانون جدا کنیم در اصل مقابل دین قرار خواهیم گرفت. درنهایت معتقدم که باز هم دچار قضاوت عجولانه شدیم و اگر تا پایان سریال صبر کنید تعارض بین اخلاق و قانون را خواهید دید. اگر شما حکمی را به تنهایی بررسی کنید قطعا قضاوت درستی نخواهید داشت. درباره موضوع طلاق حقی برای مرد در دین اسلام قائل شده است و ازدحامهای اجتماعی باعث بوجود آمدن برخی اتفاقها شده است اما در کنار آن شرایط دیگری نیز هست تفاوت فردی متدین با فردی که فقط فقهگرا است در اینجا مشخص میشود اما اصول اخلاقگرایی نیز بخش مهمتر ماجرا است.
برای مثال اسلام به تعدد زوجین سفارش کرده است اما در کنار آن نیز گفته اگر میتوانید عدالت را بین آنها تقسیم کنید دست به چنین کاری بزنید. حتی فکر میکنم شما میتوانید چنین موضوعی را بهانه قرار داده و دربارهاش با یکسری افراد صحبت کنید. ما احادیثی داریم که در آن اخلاق بر قانون مقدم است ضمن اینکه مشابه این اتفاقها در اطراف ما کم دیده نمیشود و عقل هم حکم میکند که ارث به آدم زنده میرسد و این جزء شرایط خاص است. استثناء در این مورد برای زمانی است که پدر و پسر با هم فوت کنند چون ا گر پدر زنده باشد در زمان حیاتش میتوانست تقسیم ارث کند و حق فرزندانش را بدهد اما به این دلیل که پدر هم زنده نبوده و در برخی شرایط پدرها آگاه به شرایط نیستند برخی مسائل بوجود میآید. بهتر است هر انسانی قبل از فوت وصیتنامهاش را بنویسد و این بزرگترین نکته سریال است. میدانید چقدر حدیث داریم که پیامبران در آنها درباره نوشتن وصیتنامه تاکید کردند؟ اما متاسفانه ما در اوج بیماری و یا به دلیل کهولت سن اقدام به نوشتن وصیتنامه میکنیم در صورتی که اصلا کار درستی نیست. نوشتن وصیتنامه تاکید دینی ما است و بهترین شکل آن واکسینه کردن جامعه در این باره است که با استفاده از این موضوع از اتفاقهای احتمالی بعد از مرگمان جلوگیری کنیم. درست است به این دلیل که هر پدری در زمان حیاتش فقط میتواند یک سوم از اموالش را به نام فرزندش بزند، اما زمانی که اسم وصیتنامه میآید ممکن است فردی به کلام و اسم به اطرافیان چیزی را گفته باشد و آن را مکتوب نکرده باشد.
** در ابتدا نام سریال «هشتونیم دقیقه» بود و بعد به «یکتا» تغییر نام داد و دوباره «هشتونیم دقیقه» شد. دلیل این تعداد تغییر در نام سریال به چه علت بود.
مفید: ابتدا نام «هشتونیم دقیقه» را بر روی سریال در نظر گرفتیم که در زمان مدیریت آقای سرافراز بود، اما بعد از مدتی از سازمان به ما گفتند که نام زنها را برای سریال در نظر نگیرید مثل ستایش، نرگس و ... و ما نیز بر همین اساس همان «هشتونیم دقیقه» را پیشنهاد دادیم.
** شخصیت فرزین به گونهای تصویر شده که حتی مخاطب هنوز نمیداند او واقعا عاشق است یا قصد انتقام گرفتن دارد.
مفید: اگر این تنها گره داستان بود شاید باز شدنش به این زودی خوب نبود، اما باید بگویم که ظرفیت سریال به گونهای است که مدام در حال اضافه کردن گره است. در اینجا با اشاره به شخصیت فرزین بعد از بحث تعارض اخلاق و قانون و آگاهی دادن به جامعه و موضوع ارث و میراث، جا دارد از اثر تخریبی انتقام روی فرد و جامعه صحبت کنم که هنوز مخاطب آن را ندیده است که این آدم با انتقام چه لطمههایی به خودش و اطرافیانش میزند. این یکی از موضوعهایی است که در لایههای پنهانی سریال نهفته بود. همچنین کارگردانی شهرام شاهحسینی در این سریال خوب و متفاوت بود. فیلمنامه سریال بسیار قوی بود اما انرژی خوبی که شهرام شاهحسینی برای کارگردانی گذاشت به نتیجه کار کمک کرد. حتی در قاببندیهای تصاویر. من در همین فضا با کارگردانهای دیگری کار کردم اما معتقدم شاهحسینی بهتر توانسته حق مطلب را ادا کند. همه چیز خیلی خوب با همدیگر هماهنگ شد. تک تک بازیگرها به درستی برای نقشهای «هشتونیم دقیقه» انتخاب شدند و گویی هر کدام برای این نقش ساخته شده بودند. زمانهایی پیش میآید که بعد از پخش سریال میگوییم ای کاش به جای فلان بازیگر، بازیگری دیگر را انتخاب میکردیم، اما این موضوع درباره «هشت و نیم دقیقه» مصداق ندارد.
** اما شما افت و خیزهای زیادی در مرحله انتخاب بازیگر داشتید، در آخر با چه نگاهی بازیگران حاضر را انتخاب کردید؟
مفید: بله، اما توانستیم بهترینها را برای این سریال دور هم جمع کنیم. در حال حاضر که به کلیت کار نگاه میکنم، میبینم که همه چیز در کنار همدیگر به خوبی چیده شده است. از تیتراژ تا محتوای کار و درایتی که شاه حسینی در اینباره داشت همه و همه را میپسندم. این کار از لحاظ محتوایی قابل دفاع است و حرفی برای گفتن دارد و صرفا به یک درام و تراژدی نپرداخته و هم اینکه حس و حال خوبی را در جامعه ایجاد کرده را به فال نیک میگیریم و امیدواریم در آینده شاهد اتفاقهای خوبی برای سایر سریالها باشیم. در این میان بارها ما را با مجموعه «شهرزاد» مقایسه میکنند که فکر میکنم تا حدودی این جمله اغراقآمیز است.
** برخیها نیز از شباهت قصه «یکتا» با «ستایش» صحبت میکنند. دو زن که هر دو تا جایی که داستان اجازه میدهد در مشکلات و گرفتاریها غرق میشوند و در نهایت به یکباره داستان به خوبی و خوشی تمام می شود.
مفید: اتفاقا نکتهای که به آن اشاره شد نکته مهمی بود. یکی از پیامهایی که این سریال دارد این است که برخی افراد هم هستند که در بدترین شرایط باز هم چهارچوبهای اخلاقی و رفتاری را رعایت میکنند. این ویژگی شخصیت یکتا بود که تحت هر شرایطی به اصول اخلاقی پایبند بود و خط قرمزها را رعایت میکرد و حتی زمانیکه از کسی پولی را طلب داشت نیز شرایط او را در نظر میگرفت و بعد از او طلب حقش را میکرد و نمیگفت که من خودم هم مشکل دارم و باید فکری بکنی! در هر لحظه طرف مقابلش را درک میکرد. زمانی هم که در اوج قسم خوردن به قرآن بود و میتوانست آنجا طرف مقابل را بازخواست کند، اما این کار را نکرد و در ادامه خواهید دید که چه سرنوشتی برایش رقم میخورد. همچنین در فیلمنامه به قضاوت عجولانه نیز اشاره خوبی داشتیم که برخی اوقات قضاوتهای سالم، اما عجولانه و حتی بدون حُب و بغش میتواند چه پیامدهایی داشته باشد.
**نکته دیگر این که در ایران به این موضوع زیاد دقت نمیشود و اغلب قصه پیرامون شخصیت اول و دوم سریال پیش میرود و داستانکهایمان وارد ماجرا شده و به یکباره رها میشوند و ضربهای نیز به داستان اصلی نمیخورد.
مفید: دو سبک تعلیق و وجود مک آفین در قصه هر دو از شیوههای رایج در فیلمنامه نویسی هستند که ما در «هشتونیم دقیقه» این دو عنصر را با هم در آمیختیم. یعنی جاهایی مک آفین بسیار رو است و در داستان دو نفر میمیرند و با تعلیقی به سمت جلو میروید و شخصیت منفی را نشان مخاطب میدهی و دوباره داستان را دچار تعلیق میکنید. معتقدم این رفت و برگشتی که وجود دارد مشروط به دیدن پایان بندی سریال، قصه ما را خاص میکند.
**درست است که مردم بینندههای خوبی هستند، اما هیچ گاه مثل نویسنده نمیتوانند کاری را به صورت حرفهای بنویسند و یا در مورد آن نظری دهند.
مفید: در حال حاضر مشکلی که در سازمان صدا و سیما وجود دارد این است که مسئولان مدام سعی میکنند که به کسی برنخورد و به همین خاطر از چالشها فرار میکنند همین سریال «هشتونیم دقیقه» سه سال این دست و آن دست گشت و تقریبا تمایلی به ساختش وجود نداشت و اگر من صرفا یک تهیه کننده و نویسنده بودم و عرقی به این کار نداشتم آن را بسته بودم و کنار گذاشته بودم. چراکه هر جا میبردم به طور صریح نمیگفتند این کار را نمیخواهیم و آنقدر طرح تو را نگه میدارند که خودت خسته بشوی و بروی! ما در این سریال یکی از معضلهای جامعه را نشان دادیم که بین اغلب مردم وجود دارد و در تحقیقهایی که انجام دادیم دیدیم که همه با آن دست به گریبان هستند. برخی افراد نسبت به بعضی مسائل دینی دچار بد فهمی هستند و این درست نیست که یک حکم را حجت قرار داده و بر اساس همان حکم درباره دین قضاوت کنیم. ما در این سریال تعارض بین قانون و اخلاق را مطرح میکنیم که از سفارشهای دین ما است.
**معمولا در سریالهای تلویزیونی تاکید دارند تا بخشی از دین را به تصویر بکشند که اتفاقا در این سریال به لایههای پنهان دین و مسئله ارث و میراث پرداخته شده است.
مفید: متاسفانه در صدا و سیما انرژی زیادی روی طرحها میگذارند اما از فیلمنامه غافل میشوند. یعنی یک طرح 4 صفحهای را بارها میبرند و میآوردند و روی آن نظر میدهند، اما زمانیکه میخواهد به محتوا تبدیل شود و شکل گرفته و رابطهاش را با مخاطب برقرار کند، رها میشود و زمانیکه به آن نگاه میکنید میبینید که فیلمنامهای پر حجم روبرویت قرار دارد و به دلیل تعداد صفحات بالای هزار آن هیچ فردی میلی به خواندن آن ندارد. فیلمنامه «هشت و نیم دقیقه» 6 بار بازنویسی شد، سه بار با گروه اول نویسندهها و سه بار با حضور آقای کایدان. یعنی آنقدر این فیلمنامه چکش کاری شد و مورد نظر و سلیقه افراد مختلف قرار گرفت لاجرم خودش را تعدیل کرد.
حتی در جایی فاصله گرفتیم و قسمت پایانی سریال در بازنویسی 6 ام نوشته شد. یکسال و نیم در حال نگارش این فیلمنامه بودیم تا توانست الان به وضعیت قابل قبولی برسد. الان شاهدم وقتی طرحی مورد قبول واقع میگیرد نویسنده آن را صدا میزنند و از او میخواهند برای دو ماه دیگر کاری مناسبتی را بنویسد که دو ماه دیگر نیز روی آنتن تلویزیون باشد. سریالی که در عرض دو ماه هم نوشته و هم ساخته میشود، از این بهتر نمیشود که خروجی آن روی آنتن اتفاق خاصی را رقم نمیزند. ما هر چه انرژی روی فیلمنامه بگذاریم ضرری نخواهیم کرد و از آن طرف در تولید سرعت عمل داشته باشیم. در ادامه شما وارد جلسهای میشوید که بیست نفر دور هم نشستهاند و درباره طرحی 5 صفحهای صحبت میکنند اما زمانیکه این طرح به فیلمنامه تبدیل میشود کاملا رها شده است. این همان معضلی است که سازمان با آن دست به گریبان است. معتقدم باید سازمان درباره موضوعهای چالشی جسارت به خرج دهد و به مسائل بنیادی بیشتر بپردازد. حداقل 5 محور دینی در این سریال وجود دارد، ارث، قضاوت عجولانه، پای بند بودن به اصول اخلاقی و ... که خیلی رو نیست و در لایههای زیرین قصه قرار دارد. ما تعمدا به مسائل دینی توجه زیادی داشتیم. شهرام شاهحسینی با چنین مواردی بسیار ظریف برخورد کرد و اگر حتی در کلام صمیمیتی بین کاراکترها نشان میداد به دور از هرگونه اغراق بود و حس واقعی را در مخاطب ایجاد میکرد. جا دارد از آقای صباح بابت این موضوع تشکر ویژهای داشته باشم چرا که با درایت خود همه عناصر را به درستی سرجایشان قرار دادند. هر جایی که یک مدیر به خوبی مدیریت میکند اتفاقی درست میافتد.
** در این سریال شما به خطوط قرمز هم خیلی نزدیک شدهاید و رابطه بین فرزین و یلدا خط قرمزهای سازمان را رد کرده است که تا به حال شبیه آن را در سریالهای دیگر ندیده ایم.
مفید: برخی اوقات اغلب تقصیرها را به گردن سیستم و فضای بسته میاندازیم، همیشه این نیست،اما برخی اوقات خط شکنی به این معنی که جامعه را دچار خدشه کند خوب نیست. زمانی که منِ نوعی در کنار خانوادهام که به این مسائل خیلی حساسیت دارند،سریال «هشتونیم دقیقه» را میبینم و با شنیدن کلمه عزیزم خانواده هیچ عکسالعمل منفی نشان نمیدهند یعنی اینکه توی ذوق نمیزند و از نقاط قوت سریال است که مخاطب را آزار نمیدهد.