bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۶۱۷۱
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۷ - ۰۱ آذر ۱۳۹۵
طنزمان نمی‌آید، خیالتان راحت شد؟ اصلا راحت شدید؟ دیگه چی می‌خواید؟ اینقدر گفتید و گفتید و ناله دادید که ماندیم اندر کار خودمان که این روزگار نامراد دیگر سوژه‌ هم به دست مبارک‌مان نمی‌دهد که چیزی بنویسیم.
امین بندری:
طنزمان نمی‌آید، خیالتان راحت شد؟ اصلا راحت شدید؟ دیگه چی می‌خواید؟ اینقدر گفتید و گفتید و ناله دادید که ماندیم اندر کار خودمان که این روزگار نامراد دیگر سوژه‌ هم به دست مبارک‌مان نمی‌دهد که چیزی بنویسیم. با احوال در طول دو سه روز گذشته با وجود اربعین حسینی و عزاداری دوستداران اهل بیت، این استان زرخیز شاهد حرکاتی بود که بیش از آن‌که واقعیت شباهت داشته باشد، همان طنز است، حالا این ستون را می‌خواهید چکار؟ ماشالله همه جا پر از گل‌خنده و پر از حرف‌های ناب و تازه است.
اما با این وجود، عارضم به‌خاطر مبارک و گُلِ روی شما که در این وانفسای قحطی سوژه، روز گذشته هنگام سفر از دیلم به برازجان، بالگرد یا همان هلیکوپتر سابق خراب شد و ناچار پیاده اومدیم، حالا خراب شدن یک‌جا، دلم سوخت پولش را داده بودم. نه این‌که سواره بیائیم، پیاده اومدیم تا رسیدیم به یه جایی که دیدیم جمعیت بسیار زیادی تجمع کرده‌اند، ندانستیم که دوست هستند یا دشمن، قصد عقبگرد و فرار دوباره به شمال استان را داشتیم که یکی از همراهان که دامنه چاپلوسی‌اش به درازای برج ایفل است یواشکی گفت: نترسید، اینها دوستانند که جمع شده‌اند جهت استقبال جانانه!!! این جان و که گفت منم جانم گرم شد و از آنجایی که کلی کمبود دارم و دوست دارم تعریفم را بدهند، انگار که سوار بر باد شده‌ام، شتابان به سمت آن جمعیت شتافتم.

اما ای کاش نمی‌رفتم که برایم دام گذاشته بودند، اون هم چه دامی، دیدم جمعیتی نالان و گریان جمع شده‌اند که یا برای ما مغازه ذغال‌فروشی راه می‌اندازی یا آن‌که نمی‌گذاریم از اینجا رد بشی!! ذغال‌فروشی؟ آخه اینا می‌خواستن کی‌و سیاه کنن؟ هر چه فکر کردم که این مساله چه ربطی به ترامپ ننه مرده دارد، عقلم به جایی قد نداد، خواستم به خشک شدن نخل‌ها و بی‌آبی ربطش بدهم، دیدم باز هم فایده ندارد و نخل که ذغال ندارد... گفتم شاید در صنعتی چیزی به کار آید، باز هم فکر کردم که ذغال فقط برای قلیان کشیدن و اسپند دود کردن و یکی دو سه کار دیگر به کار می‌آید؟ همان ظنّ اول غالب شد و گفتم این جماعت زیرک در صدد سیاه کردن کسی هستند، برای آنکه خودم سیاه نشوم، گفتم هر چند تا می‌خواهند بگوئید مجوز بدهند، از این سر تا آن سر این شهر را ذغال‌فروشی درست کنند و پشتش هم آغُل بُز بسازید و در راستای توسعه تلاش کنید...!! تا می‌توانید سرمایه‌گذاری خارجی برای این منظور جذب کنید ببینم اگر همه بخواهید ذغال‌فروش باشید چه کسی می‌خواهد بخرد... البته این دومی را در دل خودم گفتم، مردم هم هلهله کنان ما را تا میاندشت بدرقه کردند! از این‌که تو این دوره بی‌پولی به ذغال‌فروشی راضی هستند، راضی‌ام و الآن هم کلی خوشحالم...
این خواب دو شب پیشم بود، ترامپ بشم اگه بخوام دروغ بگم...! 

نام:
ایمیل:
* نظر: