بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
ایران و مصر، دو قدرت سنتی و باستانی منطقه خاورمیانه هستند و بخش گستردهایی از نوشتههای تاریخنویسان را به خود اختصاص دادهاند. دو کشور تاثیر گذار با تاریخی درخشان و دست نیافتنی که هر دو را نسبت به کشورهای منطقه متمایز کرده و همین وجه تمایز میتواند اتحادی راهبردی میان طرفین برقرار کند اما تاکنون داستان به گونه دیگری رقم خورده است!
همیشه از این دو بهعنوان کانون تمدن شرق یاد شده است، مسالهای که اتحادی همیشگی را میان طرفین نه تنها لازم بلکه حیاتی میکند. ایران و مصر بهعنوان دو مرکز عمده و دو حوزهی اصلی تمدن شرق، از دیر باز با یکدیگر ارتباط داشته و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشری نقشی بسیار تعیین کننده ایفا کردهاند. آغاز این روابط به زمانهای بسیار دور باز میگردد، زمانیکه هر دو کشور گهواره تمدن خوانده میشدند. در طول تاریخ این روابط، اگر چه شاهان وقت، گاهی از سر حسادت و زمانی دیگر بر اثر رقابت، یکدیگر را به چالش میطلبیدند، ولی مردم ایران و مصر همواره به ارتباط و همکاری بیشتر تمایل نشان میدادند. به هر حال آشنایی با سابقه تاریخی و فرهنگی روابط دو کشور میتواند ما را در زمینه شناخت و موقعیتها، ضرورتها و شرایط حاضر که بسط و تحکیم روابط یاری کند.
بحثی که باید اکنون به سیاست اصلی سردمداران سیاست خارجی بدل شود، همانا نبود کمترین رابطه دیپلماتیک میان دو قدرت بزرگ منطقهای است، مسالهای که به ضرر طرفین بوده و باید هر چه سریعتر این نقیصه برطرف شود.
روابطی در سطح غیر قابل قبول
روابط میان مصر و ایران با وجود پیوندهای زیاد همچنان از نظر سیاسی و اقتصادی در حد قابل قبولی نیست و تقویت مناسبات میان قاهره و تهران میتواند نتایج مثبتی بهدنبال داشته باشد.
روابط مصر و ایران با فراز و نشیبی زیادی بر اساس ماهیت نظام سیاسی حاکم بر مصر روبهرو بوده است. در دوره پادشاهی روابط میان طرفین محکم بود و گواه آن نیز ازدواج فوزیه خواهر ملک فاروق با شاه مخلوع ایران بود. در دوره جمال عبدالناصر نیز وی از دولت مصدق که غربیها پس از ملی کردن صنعت نفت ایران وی را برکنار کردند، حمایت میکرد.
در دوره انور سادات و حسنی مبارک روابط دو کشور قطع شد. در دوره سادات وی با انقلاب اسلامی ایران مخالفت و از شاه مخلوع حمایت کرد. رژیم مبارک نیز همسو با سیاستهای امریکا و غربیها در مسیر ضدیت با جمهوری اسلامی ایران حرکت کرد. پس از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ و سرنگونی رژیم حسنی مبارک و روی کار آمدن اخوانالمسلمین، روابط دو کشور شاهد پویایی بود و محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ایران به مصر رفت و دوره جدیدی از روابط میان دو کشور برقرار شد.
مسائل منطقهای و نزدیکی احتمالی دو کشور
اما با عزل مرسی و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی وی تلاش کرد که در راستای جلب حمایت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بهویژه سعودیها از برقراری روابط با ایران پرهیز کند. طی ماههای گذشته روابط دو کشور شاهد نزدیکی بوده است و دو کشور در موضوع سوریه و بحث یمن بهنوعی مواضع نزدیک به یکدیگر داشتهاند. مصر به خواست عربستان برای کمک در جنگ با یمنیها با اهتمام ویژه نگاه نکرد. تحول در این رابطه پس از حمایت مصر از قطعنامهای بود که خشم عربستان را بهدنبال داشت و سبب شد که سعودیها صدور نفت به مصر را قطع کند. پس از آن بحثهایی درباره جایگزینی ایران به جای سعودیها در زمینه نفت مطرح شد.
البته به اعتقاد تحلیلگران و ناظران امور روابط ایران و مصر این نزدیکی میان مصر و ایران موضوع جدیدی نیست و از زمان روی کار آمدن السیسی وجود داشته است. به اعتقاد این ناظران علت این نزدیکی مصر و ایران به تشریک منافع طرفین درباره برخی موضوعات و پروندههای منطقهای مربوط میشود که در راس آنها موضوع سوریه و یمن قرار دارند. مصر حامی حل بحران سوریه از راههای سیاسی و حامی ارتش سوریه است، زیرا میداند که اگر نظام سوریه سقوط کند این کشور دچار تجزیه میشود و این خطری است که همه کشورهای منطقه را تهدید خواهد کرد و مصر نیز در زمره این کشورهایی خواهد بود که در معرض خطر قرار خواهد گرفت. مصر و ایران بهطور آشکار و قطعی اجازه تجزیه سوریه را بر اساس اصول نژادی و فرقهای نمیهند و با تلاش غربیها در این زمینه مخالف هستند.
از سویی نباید از خاطر دور نگه داشت که اختلاف مصر با سعودیها در ارتباط و رابطه آن با ایران موثر است. نزدیکی دیدگاههای قاهره و تهران در موضوع سوریه همزمان با مخالفت مصر با مواضع سعودیها در این پرونده است. هماکنون هماهنگی میان طرفین در زمینه حل بحران سوریه وجود دارد و همانطور که گفته شد شاهد نزدیکی مواضع در این زمینه هستیم و قاهره به وضوح بر اهمیت ماندن بشار اسد در قدرت تاکید کرده است.
مصریها بهدنبال تحقق منافع اقتصادی پس از این هماهنگی هستند. ریاض هرگز تصور نمیکرد که موضع مصر حمایت علنی از بشار اسد باشد اما نکتهای که نباید از نظر دور نگه داشت، این است که مصریها بهدنبال تعامل با ایران بر اساس اصل منافع هستند.
موضوع دیگری که در این زمینه اهمیت دارد نگاه واشنگتن به روابط میان مصر و ایران است. امریکا به عنوان دشمن سرسخت جمهوری اسلامی ایران هرگز اجازه نخواهد داد که کشورهای مهم منطقهای با یکدیگر به تعامل بپردازند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از هرگونه تعامل میان کشورهای منطقه به عمل خواهد آورد.
امریکا هرگز اجازه قدرت برتر غیر از رژیم صهیونیستی در منطقه یا تجمیع قدرتهای منطقهای را نمیدهد. همچنین موضوع دیگر رابطه مصر با رژیم صهیونیستی است. تل آویو هرگز تماشاگر تقویت هرگونه رابطه میان مصر و ایران نخواهد بود بهویژه که در راستای ایجاد شکاف میان کشورهای عربی و ایران تلاش میکند.
هرگونه نزدیک شدن مصر به ایران با واکنش صهیونیستها همراه خواهد بود اما مصر هم تلاش خواهد کرد که در سیاست خارجی خود مستقل عمل کند و از فشارهای خارجی در این زمینه بکاهد. روابط مصر و ایران از نوعی پیچیدگی برخوردار است و هر طرفی از ارزش این رابطه آگاه است اما وجود موانع و چالشها و اداره آن بهنوعی که با منافع ملی طرفین در تضاد نباشد در این زمینه تاثیرگذار است.
مسائل اقتصادی، تسریعکننده ایجاد رابطه
موضوعی که درباره روابط ایران و مصر میتوان گفت این است که احتمال بهبود روابط اقتصادی بر روابط سیاسی سنگینی میکند و بهویژه اولویت مصریها بحث موضوعات اقتصادی است. البته در حال حاضر مصریها هنوز تصور دقیقی از منافعی که در شرایط عادیسازی میتواند ایجاد شود، ندارند.
آنچه بهطور اختصار درباره روابط ایران و مصر میتواند گفت عبارت است از؛
- تاثیر عادیسازی روابط قاهره با تهران بر رابطه مصر با شورای همکاری خلیج فارس بهویژه سعودیها
- مانع تراشی امریکا و رژیم صهیونیستی درباره هر تلاشی که برای نزدیکی میان ایران و مصر انجام میگیرد
- ابهام در موضع مصریها در قبال ایران و اینکه آنها رابطه اقتصادی و اصل منافع را انتخاب میکنند یا موضع سیاسی در قبال مسائل اتخاذ خواهند کرد.
- زمینههای نزدیکی روابط بهویژه در زمینه صنعت گردشگری و فرهنگی مانند وجود اماکن مقدس منسوبین به اهل بیت (ع) در مصر نقش مهمی در این زمینه دارد. تعامل میان دانشگاه و مراکز فرهنگی دو کشور میتواند نقش بسزایی در این زمینه ایفا کند.
- نزدیکی دیدگاهها در برخی موضوعات منطقهای از جمله سوریه.
- تفاوت دیدگاه طرفین درباره رژیم صهیونیستی بهویژه پیمان کمپ دیوید میان این رژیم و مصر
- تلاش برای ایجاد راهبرد مشترک و حرکت دو کشور به سوی همگرایی بیشتر
- مدیریت هدفمند رسانهها و مطبوعات دو کشور برای کمک به همگرایی میان طرفین
- وحدت تلاشها در زمینه مبارزه با تروریسم
با تمام این تفاسیر آنچه مسلم است آن است که ژنرال عبدالفتاح السیسی باید از احتیاط بیش از حد دست بردارد و بر موانع پیش روی ارتقای روابط کشورش با ایران غلبه کند تا صفحه جدیدی در روابط دو کشور گشوده شود بهویژه که طرفین در بسیاری از زمینهها دیدگاه نزدیکی به هم دارند.
همگرایی میان کشورهای مهم منطقه از جمله ایران و مصر میتواند در حل بسیاری از مشکلات منطقه موثر واقع شود.
طرفین باید در راستای رفع موانع موجود گام بردارند. همگرایی میان دو کشور میتواند ثمرات زیادی را برای ملتهای مصر و ایران بهدنبال داشته باشد و از همین رو باید مصر گامهای جدی در زمینه ارتقای روابط بردارد.