بامدادجنوب- هدی خرمآبادی:
سهم بزرگی در حیات بشر دارد اما به او بیش از دیگران اجحاف میشود. پاسخ به این مساله که این اجحاف به چه دلیل یا دلایلی و از سوی چه کسانی صورت میگیرد، یکطرف قضیه است و انتظاری که جامعه از این قشر دارد هم در سوی دیگر ماجرا خودنمایی میکند.
گاهگاهی که لازم باشد شعارِ «از دامن زن، مرد به معراج میرود» سر داده میشود و هر گاه که منافع یا شرایطمان اجازه ندهد، اندیشهمان نیز تغییر میکند و معتقد به خانهنشینی زنان و نادیده گرفتن نقش آنها در جامعه میشویم. زنان از آنجا سهم و نقش بزرگی در جامعه دارند که تربیت فرزند، همسرداری، مادر نمونه و فداکار بودن، از خودگذشتگی، آشپزی عالی و ... از آنها انتظار میرود. این در حالی است که در گوشهگوشه جهان «خشونت» علیه زنان رواج دارد و آمارهای منتشر شده از تریبونهای رسمی حکایت از پنهانکاریها در خصوص این آمار دارد.
برای بررسی مساله خشونت علیه زنان در جامعه با دکترای جامعهشناسی سلامت گفتوگو کردیم. عیسی صفوی در گفتوگو با بامداد جنوب تصریح کرد: خشونت علیه زنان از جایگاه زن در یک جامعه جدا نیست و تا زمانی که جایگاه زن در ساختار فکری یک جامعه تعریف نشود، مصادیق خشونت مبهم خواهد بود.
وی با بیان اینکه اصولا در یک جامعه سالم و متوازن، خشونت علیه زنان از نازلترین شکل است سهمی از خشونت علیه زنان به خود زنان در جامعه بر میگردد که البته این امر ناآگاهانه صورت میگیرد، افزود: ضرورت فرهنگسازی از سوی خود زنان حس میشود و در اینجا سمنها و کمپینها نقش بسیار مهمی دارند.
این دکترای جامعهشناسی در ادامه به دو نکته در این خصوص در ارتباط با جامعه اشاره کرد: نخست اصلاح قوانین که بُعد حقوقی قضیه است و دوم ارتقای فرهنگ عمومی جامعه.
صفوی تاکید کرد: یکی از مهمترین اقدامات در راستای کاهش خشونت علیه زنان، امنیت شغلی آنهاست و همگام با این موضوع تلاش در راستای کاهش خشونت علیه آنها مثمر ثمر خواهد بود
موسس و مدیرعامل کانون حمایت ار خانواده سبز در گفتوگو با بامداد جنوب با بیان اینکه 25 نوامبر مصادف با روز مبارزه با خشونت علیه زنان نامگذاری شده و نماد آن رنگ نارنجی است، گفت: هر زمان با کلمه «خشونت» مواجه میشویم، فورا در ذهن ما ضرب و جرح و کبودی متصور و به خشونت جسمی پرداخته میشود ولی چهبسا که تاثیر خشونت گروهی هر چند که تا آخر عمر یدک کشیده میشود و در بیشتر اوقات زنان جامعه قربانی تهاجم خشونتوار قرار گرفته و به دشواری میتوانند شکست زندگی مشترک خود را پذیرا باشند و از طرفی دوستان و آشنایان توصیه میکنند زن خوب زنی است که با چنین شرایطی بسازد یعنی بپذیرد که مرتب با چشم و بدن کبود مواجه شود، دلیل گسترش خشونت علیه زنان، واکنش و دیدگاه جنسیتزدگی، نزدیکان، پلیس، پزشک، دستگاه قضائی و جامعه نسبت به قربانی است، زیرا برخوردها به گونهای است که گویا مقصر خود قربانی بوده و با یک جمله (مقصر خودت بودی) سعی میکنند فاجعه رخ داده را توجیه کنند اما نباید از یاد برد که میزان خشونتی که نسبت به زنان اعمال میشود به مراتب بسیار بیشتر از آمار و ارقام رسمی است ،زیرا در صورت شکایت کسی که در جریان دادرسی محاکمه میشود، خود قربانی است.
کاملا طبیعی است، زنانی که مورد خشونت قرار گرفتهاند تمایلی به شکایت نداشته باشند، مگر اینکه بتوان از بانوان آگاه بهعنوان جزئی از دستگاه قانونگذاری استفاده کرد. مریم وژدان حقیقی در ادامه تصریح کرد: در دانشگاه فرهنگیان سوالات نوشته شده روی یک بنر توجه من را جلب کرد که اگر مسوولان اقدامی ریشهای در رابطه با پاسخ صادقانه اکثریت جامعه به این سه سوال صورت دهند، میتوان تا حدودی نسبت به محو خشونت علیه زنان امید داشت. 1-خشونت از کجا نشأت گرفته است و چگونه عدهای خشونت را میآموزند 2-چگونه میتوانیم جامعه، منطقه و جهانمان را از خشونت برهانیم 3-در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کنیم؟
وی در ادامه با قطعهای از حسین منزوی به سخنان خود پایان داد و گفت: چه سرنوشت غمانگیزی که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود... .
به نظر نگارنده در وهله نخست دیدگاه زنان یک جامعه باید نسبت به خود تغییر کند و در صحنههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضور فعالتر داشته باشند و به خودباوری برسند. در وهله دوم، فرهنگسازی در دیدگاه مردان و جامعه است. وقتی انتظارات از زنان بالاست، پس بهتر است احترام متقابل به میزان همان انتظاران نیز وجود داشته باشد.