بامدادجنوب- الهام بهروزی:
ریشهر شهری باستانی که بر کناره خلیج همیشه پارس جاخوش کرده است، خلیجی که گاه چنان توفنده و پریشان است و گاه چنان آرام و آبی است که گویا هیچگاه توفان به خود ندیده است. این شهر باستانی با وجود اینکه بهعنوان یک محوطه باستانی در جنوب شهر بوشهر شناخته شده و در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است اما روزبهروز در زیر خانههای مدرن و امروزی مدفون میشود، دردناک است ببینی چقدر راحت یک تمدن دیرینه اینگونه در جنوب کشور در اثر سهلانگاریهای مدیران میراث فرهنگی مدفون میشود. این در حالی است که گوش شنوایی هم برای شنیدن صدای رسای اعتراض دوستداران میراث فرهنگی این دیار وجود ندارد. هرچند یکی از دغدغههای مدیریت ارشد استان بهمنظور تحقق بخشی از سیاستهای دولت تدبیر و امید، فعال کردن بخش گردشگری در این منطقه است اما رفتار سلیقهای استاندار در این زمینه تاکنون نتیجه مطلوبی در پی نداشته است. از آنجا که یکی از دغدغههای عمده نگارنده نیز فعال شدن و رونق بخشیدن به گردشگری در استان است و تاکنون چندین گزارش در این زمینه نگاشته است اما باز هم شاهد بیتوجهی و بیمهریهای فراوانی از سوی مدیران و مسوولان استانی و حوزه میراث فرهنگی نسبت به بافت تاریخی و محوطههای باستانی و تاریخی استان بوده و هستیم، بهطوری در این استان حال و روز خوبی را نمیتوان برای بخش گردشگری و میراث فرهنگی تعریف کرد.
ساخت دهکدههای گردشگری یکی از سیاستهای دولت تدبیر و امید بوده و کاری که در بعضی از مناطق واقعا نقش موثری را در بهبود و رونق شرایط گردشگری آنجا ایفا کرده است و بوشهر هم بهدلیل دارا بودن سواحل زیبا و آب و هوای معتدل در فصول پاییز، زمستان و ماههای آغازین بهار مستعد پذیرش گردشگران داخلی و خارجی است اما ما زمانی میتوانیم در گردشگری حرفی برای گفتن داشته باشیم که همان اهتمامی را که در ایجاد فضای ساختگی و متنوعی چون دهکده گردشگری داریم، در احیا و مرمت و بازسازی بافتها، بناها و محوطههای تاریخی و باستانی منطقه هم داشته باشیم. شوربختانه در این استان، مدیران استانی بافت تاریخی و محوطههای باستانی را خانههای ویران میخوانند و عمده توجه خود را معطوف به ساخت دهکدههایی کردهاند که برخی از آنها از جمله دهکده گردشگری بوشهر در جاسازی با اعتراض فعالان محیطزیست و میراث فرهنگی مواجه شده است. این در حالی است که یکی از مکانهای مناسبی که برای این دهکده تعریف شده بود، ریشهر بود. زهرا مویدی بانویی است که بیش از 13 سال از عمر خویش را وقف کندوکاو و کاوش در محوطه باستانی ریشهر کرده است و بیشتر روی سنگهایی که در این محوطه وجود داشته، تحقیق و تفحص کرده و به گفته وی به این بخش که سنگهای قیمتی چون عقیق، یشم، در و ... در آن یافت میشد، عوام نام «سنگ درار» را گذاشتهاند. این بانو در این محوطه تعداد قابل توجهی سنگ و اشیاء باستانی و زینتی مییابد و تصمیم میگیرد، موزه کوچکی از سنگهای قیمتی راهاندازی کند اما متاسفانه در دوره مدیریت آقای دشتی، این موزه را بدون اطلاع وی تعطیل میکنند و تمام سنگهای زینتی و اشیای قیمتی این موزه را بیرون میریزند. شنیدن این واقعیت دردناک، آن هم در استانی که بهشدت کمبود موزه احساس میشود، خوشایند نیست. اگر ما امروزه اینگونه راحت تمدن و یافتههای باستانی خود را اینگونه بیارج میکنیم، پس چگونه میتوانیم فرزندان و آیندگان خود را با این تمدن و فرهنگ غنی آشنا کنیم و آن را مهم و باارزش جلوه دهیم.
زهرا مویدی در مورد سفالهایی که در این محوطه باستانی یافت شده به بامداد جنوب گفت: این سفالهای کشف شده حدود1600 سال قدمت دارند و نشان از وجود یک محوطه باستانی زیرآب در سواحل کمعمق دارند و بیانگر تاریخ دریانوردی، کشتیرانی و تجارت دریایی خلیج فارس در دوره ساسانی است.
وی در پاسخ به این پرشس که آیا شهر باستانی ریشهر همان «لیان» دوره عیلامیان است، توضیح داد: بله. ریشهر در هزاره دوم میلادی یکی از شهرهای مهم امپراتوری عیلام بوده است. از آجر نوشتههای عیلامی معلوم میشود که این شهر در آن عصر «لیان» خوانده میشده است. نام ریشهر خلاصه شده «ریوارد اردشیر» است. اردشیر بابکان شهرهای متعددی در زمان حکومت خود برپا کرد که در واقع ریوارد اردشیر یکی از آنها است که میتوان گفت تجدید بنای همان شهر لیان بوده است.
این فعال حوزه میراث فرهنگی با گلایه از بیتوجهی مدیران میراث فرهنگی استان نسبت به محوطههای باستانی و بناهای تاریخی، گفت: ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تاکنون در حوزه معرفی مناطق و آثار باستانی نهتنها موفق عمل نکرده، بلکه این سهلانگاری و سوءمدیریتها باعث شده که این محوطهها و بناهای تاریخی یکی پس از دیگری در معرض نابودی قرار بگیرند، نمونه بارز آن منطقه باستانی ریشهر است که در زیر ساختمانهای بدون مجوز خوابیده است.
زهرای مویدی در پاسخ به این سوال که کدام باستانشناس یا هیات باستانشناسی در محوطه باستانی ریشهر به کاووش پرداختهاند، بیان کرد: تا آنجا که اطلاع دارم باستانشناسان فرانسوی به سرپرستی پزار در سال ۱۹۱۴ میلادی در این محوطه کاوش داشتند.
وی در خصوص کندوکاو خود در این محوطه باستانی توضیح داد: کاوش من در این منطقه باستانی نبوده، با وجود آنکه استادان باستانشناسی در این کاوشها در کنارم بودند اما من بیشتر بهدنبال رگههای سنگ بودم و مجوز فعالیت در این محوطه را هم از ادارهکلهای میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و صنعت، معدن و تجارت دریافت کردم اما متاسفانه در جریان فعالیتم متوجه شدم که در این منطقه باستانی درست روی کارگاه باستانی تراش سنگی که در این محوطه وجود داشت، بدون مجوز دارند ساختمانسازی میکنند و دوندگیها و اعتراض من هم بهجایی نرسید و اینک این کارگاه تراش سنگ باستانی در زیر این ساختمانها مدفون شده است.
مویدی در خصوص این که چرا ریشهر ماهشهر و ریشهر بوشهر را با یکدیگر اشتباه میگیرند، تصریح کرد: شهر ماهشهر در زمان ساسانیان در سال حدود 231 میلادی در زمان اردشیر اول پدر شاپور اول بنا شد. نام اولیه آن «ریواردشیر» بوده و سپس به ریشهر تبدیل شده است اما ریشهر در استان بوشهر از دوره عیلامیان وجود داشته که متاسفانه برخی از مورخان دچار اشتباه شدهاند و ریشهر ماهشهر و ریشهر بوشهر را با هم اشتباه گرفتهاند.
این دوستدار حوزه میراث فرهنگی با تاکید بر اینکه شهر ریشهر در دوران ساسانیان یکی از مهمترین مراکز علمی و ادبی بهشمار میرفته و دانشمندان و نویسندگان را نیز پرورش داده است، افزود: ریشهر بعد از ورود اسلام به ایران تا چندین سده رونق داشته است. ریشهر یا «لیان» به سبب موقعیت خاص جغرافیایی یکی از حلقههای ارتباطی تمدنهای شرق و غرب دنیای قدیم بودهاست، چراکه مرزهای جنوبی فلات ایران به سبب همجواری با دریا و سایر شرایط جغرافیایی به ساکنان فلات هند اجازه میداد که از آبهای ساحلی، برای ارتباط تجاری با تمدنهای ایران و دشت بینالنهرین استفاده کنند.
زهرا مویدی در پایان در خصوص انحطاط و نابودی این بندر باستانی خاطرنشان کرد: ریشهر در دوران ساسانیان بندری معتبر و معروف بوده که «ریو اردشیر» یا «بختاردشیر» نامیده میشده است. در همین زمان بود که در این بندر قلعه بلند و مستحکمی کنار دریا ساخته شد که دور تا دور آن را خندق حفر کرده بودند تا به هنگام خطر، این خندق را پر از آب دریا کرده و جلو هجوم دشمن را سد کنند. در زیرزمین نیز تونلها و نقبهایی حفر کرده بودند که طول آن به کیلومترها میرسید. از طریق این تونلها بوده که قلعه به هنگام هجوم یا محاصره دشمن، با خارج ارتباط مخفی و پنهان برقرار میکرده است. ریشهر در سرتاسر دوران ساسانی، بندری آباد و پررونق بوده است. با ظهور اسلام در سال 24 هجری قمری / 644 میلادی، حکمبن ابیالعاص سردار سپاه تازیان به ریشهر حمله کرد و آنجا را طی نبردی خونین و سخت به تصرف درآورد. از آن پس بندر تاریخی ریشهر رو به انحطاط و قهقرا و نابودی گذاشت و هیچگاه عظمت نخستین خود را باز نیافت. شدت انحطاط و ویرانی بندر ریشهر در سدههای آغازین اسلامی چنان بود که هیچیک از جغرافیدانان و مورخان اسلامی حتی نامی هم از آن نبردهاند و برای نمونه ناصر خسرو با وجودی که به گناوه و سنیز آمده بود، حتی نامی هم از ریشهر نبرده است. این نشان میدهد که بندر باستانی ریشهر در فاصله قرنهای اول تا پنجم هجری بندری متروک بوده است. دیگران هم که در تاریخ قرون میانه، نامی از آن بردهاند، از آن با عنوان ده یاد کردهاند که به خوبی بیانگر آن است که طی قرون و اعصار از بندری بزرگ و آباد به دهی کوچک و متروک تبدیل شده است.
بندر ریشهر در جنوب شهر بوشهر واقع شده است و امروزه بهواسطه بیتوجهی مدیران و مسوولان استان به فراموشی سپرده شده و متاسفانه آنگونه که باید معرفی و شناسایی نشده است. این محوطه باستانی که تا حدودی معرف گوشهای از تمدن عیلامیان و ساسانیان در جنوب کشور است، امروزه در زیر خروارها خاک فرو رفته است. بدون شک گردشگران خارجی که مشتاق دیدن آثار تاریخی و باستانی هستند، بیش از اینکه زرق و برق دهکدههای گردشگری آنها را به استان جذب کند، این کهنگی و دیرینگی محوطههای باستانی و تاریخی است که -در دل خود رازهای بیشماری را در خصوص نوع زندگی، پیشه و فرهنگ مردمان پیشین جای داده است- آنها را به سوی خود فرا میخواند. بنابراین همانقدر که این دهکدههای گردشگری میتواند گردشگران داخلی را به استان بکشاند، بافتهای تاریخی و محوطههای باستانی نیز گردشگران خارجی را به این دیار جذب میکنند، چراکه این گردشگران بیشتر تشنه آگاهی از فرهنگ و تمدین کهن سرزمینهایی نظیر ایران، هند، مصر، یونان و... هستند که در همه دورهها از اهمیت خاصی برخوردار بودهاند.