bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۶۲۴۴
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۵ - ۰۸ آذر ۱۳۹۵
درگذشت فیدل کاسترو، معروف به پیر هاوانا؛
رهبری مقتدر، انسانی فرهیخته، پدری مهربان و سیاست‌مداری ضد امپریالیست این کلمات شاید کوتاه‌ترین و گویاترین تعبیر ممکن برای کسانی باشد که کاسترو پیر را می‌شناختند.
رهبری مقتدر، انسانی فرهیخته، پدری مهربان و سیاست‌مداری ضد امپریالیست این کلمات شاید کوتاه‌ترین و گویاترین تعبیر ممکن برای کسانی باشد که کاسترو پیر را می‌شناختند.
روز گذشته فیدل کاسترو معروف به پیر هاوانا پس از سال‌ها تحمل بیماری درگذشت، مساله‌ای که بسیاری از چپ‌گراهای جهان را ناراحت کرد.

کاسترو یکی از شخصیت‌های بحث‌برانگیز جهان معاصر بوده است. وی جوایز مختلف بین‌المللی به دست آورده و حامیانش او را قهرمان سوسیالیسم، ضد امپریالیسم و بشردوست و کسی می‌دانستند که توانسته استقلال کوبا را در برابر امپریالیسم امریکا حفظ کند، در مقابل منتقدان غربی‌اش وی را یک دیکتاتور تمامیت‌خواه می‌دانستند که دولتش باعث موارد متعدد نقض حقوق بشر، آوارگی بیش از یک میلیون کوبایی و تضعیف اقتصاد کشور شده است.
سرویس بین‌الملل روزنامه بامداد جنوب نگاهی منصفانه و گذرا نسبت به زندگی این رهبر مقتدر و معروف جهانی دارد که در ادامه آن را می‌خوانید.

کاسترو که بود؟
فیدل کاسترو متولد ۱۳ اوت ۱۹۲۶ میلادی، سیاستمدار انقلابی کوبا بود که از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۶ علاوه بر رهبری انقلاب به عنوان نخست‌وزیر و سپس به‌عنوان رئیس‌جمهوری کوبا از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۸ مشغول فعالیت بود. 
حزب کمونیست کوبا، از سال ۱۹۶۵ تا سال ۲۰۱۱ تحت رهبری او اداره می‌شد، بر اساس قانون اساسی مصوب سال ۱۹۷۶ میلادی، دبیرکل حزب رهبری حکومت را در دست می‌گیرد. کاسترو یکی از نمادها و چهره‌های اصلی انقلابی‌گری در امریکای لاتین به‌شمار می‌رفت. به عبارت بهتر، انقلابی‌گری در امریکای جنوبی و مرکزی با نام فیدل کاسترو عجین بود. 
او الگوی بسیاری از جوانانی بود که امپریالیسم امریکا را ننگی برای نظام بین‌الملل می‌دانستند. در دوران زمامداری فیدل کاسترو در کوبا صنایع و تجارت، ملی‌سازی شد و اصلاحات سوسیالیستی دولت در سراسر جامعه به اجرا درآمد، اصلاحاتی که انجام آنها باعث خشم بیشتر امریکا از انقلاب کوبا شد. او همچنین دو دوره دبیر کل جنبش عدم تعهد و یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار جهان معاصر بوده است. او جوایز مختلف بین‌المللی به دست آورده و حامیانش او را قهرمان سوسیالیسم، ضد امپریالیسم، بشردوستی و کسی که توانسته استقلال هاوانا را در برابر امپریالیسم امریکا حفظ کند، می‌دانند. 

فیدل کاسترو در سال‌های پس از پیروزی انقلاب کوبا، با توطئه‌های مختلفی از سوی دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه امریکا مواجه شد، از توطئه امریکا برای ترور وی تا توطئه‌های مستمر برای اضمحلال نظام سیاسی کوبا و انقلاب این کشور. 
دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه امریکا از این‌که فیدل کاسترو به نماد مقابله با امپریالیسم امریکا تبدیل شده بود، همواره احساس ترس می‌کردند. از این رو هر رئیس‌جمهوری که طی ۶ دهه اخیر در کاخ سفید حاضر شد، از هیچ‌گونه تلاشی برای مواجهه مستقیم با انقلاب کوبا و شخص فیدل کاسترو فروگذار نکرد. با وجود همه این توطئه‌ها، کاسترو به مقاومت خود در مقابل ایالات متحده امریکا ادامه داد، مقاومتی که تا آخرین لحظه‌های حیات وی ادامه داشت. 
از سال ۲۰۰۰ میلادی، امریکای لاتین وارد فضای سیاسی تازه‌ای شد. از آن سال بود که زنجیره سوسیالیستی در امریکای جنوبی و مرکزی مستحکم‌تر شد و افرادی مانند «هوگو چاوز»، «اوو مورالس»، «رافائل کوره آ» و ... در راس معادلات سیاسی و اجرائی کشورهای امریکای لاتین قرار گرفتند. فعالیت‌های فیدل کاسترو تنها محدود به فضای سیاسی کوبا نبود. او عملا اصلی‌ترین تکیه‌گاه زنجیره سوسیالیستی ایجاد شده در امریکای لاتین بود. 

جرج واکر بوش، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده امریکا و نو محافظه‌کاران همراه وی، با قرار دادن کوبا در لیست کشورهای محور شرارت، در صدد مهار رفتارها و افشاگری‌های کاسترو برآمدند اما چریک پیر هاوانا نه تنها تسلیم این فشارها نشد که با انگیزه‌ای بیشتر در مقابل کاخ سفید قد علم کرد. سرانجام در سال ۲۰۰۸ میلادی، جرج بوش پس از ناکامی در مواجهه با تحولات ضد امریکایی در امریکای لاتین، کاخ سفید را ترک کرد. 
در حقیقت، این فیدل کاسترو بود که جرج بوش و نو محافظه‌کاران را در کاخ سفید به مانند رؤسای جمهور قبلی امریکا به زانو در آورد. حضور باراک اوباما در کاخ سفید و برخی وعده‌های فریبنده وی در خصوص اصلاح روابط امریکا و امریکای لاتین نیز نتوانست تاثیری در روحیه ضد امپریالیستی کاسترو بگذارد. کاسترو نه تنها فریب لبخندهای موذیانه اوباما و دموکرات‌ها که آنها نیز خواستار سرنگونی انقلاب کوبا بودند را نخورد بلکه از هر فرصتی برای انتقاد از رئیس‌جمهور فریبکار امریکا استفاده کرد. 

در مرداد‌ماه امسال و در جشن تولد ۹۰ سالگی کاسترو، وی از مردم کوبا بابت حمایت‌های آنها از انقلاب این کشور تشکر کرد. رهبر انقلاب کوبا در نامه‌ای مفصل که در رسانه‌های دولتی منتشر شد از مردم کوبا به‌خاطر آرزوهای خوبشان برای وی در تولد ۹۰ سالگی‌اش تشکر و از رئیس‌جمهور امریکا به‌شدت انتقاد کرد. 
کاسترو در آخرین انتقاداتش از اوباما، رفتار وی در جریان سفر به هیروشیما و عذرخواهی نکردن وی از شهروندان ژاپنی در این سفر را محکوم کرد. امروز هاوانا کسی را از دست داد که دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه امریکا در تقابل با وی مستاصل و ناکام ماندند. مقابله با امپریالیسم افتخاری بزرگ برای چریک پیر هاوانا محسوب می‌شود، افتخاری که همواره در صفحات تاریخ باقی خواهد ماند.

اندیشه‌های کاسترو چه بود؟
اندیشه‌های اجتماعی و سیاسی فیدل کاسترو با عنوان کاستروئیسم شناخته می‌شود، کاستروئیسم آمیزه‌ای از سنت انقلابی امریکای لاتین و ایدئولوژی کمونیسم است. جنبش انقلابی کوبا که از ۱۹۵۳ آغاز شد، در شروع مبارزه ایدئولوژی یا نظریه روشنی نداشت و هدف آن تنها سرنگونی رژیم فاسد باتیستا بود. آمیزش جنبش چریکی با کمونیسم از ۱۹۶۱ پدید آمد و آن هنگامی بود که کاسترو به مارکسیسم- لنینیسم روی آورد و آن را ایدئولوژی رسمی کوبا کرد. 
اهمیت این ایدئولوژی بیشتر از نظر در پیش گرفتن یک روش انقلابی خاص است بنا بر این روش، پیشاهنگان انقلابی، به جای آن که در انتظار پیدایش شرایط «عینی» مارکسیستی و شرایط «ذهنی» لنینیستی برای یک انقلاب کامل عیار بنشینند باید این شرایط را با آغاز جنبش چریکی از مناطقی روستایی و کوهستانی که خارج از چتر امنیتی رژیم حاکم است به وجود آورند. به عبارت دیگر، کاستروئیسم نیز مانند لنینیسم و مائوئیسم، روش یک انقلاب پیروزمند در یک کشور را به عنوان مدل برای کشورهای دیگر عرضه می‌کند. با این مدل، هم کاسترو و هم چه گوارا، اندیشه‌های مارکسیستی و لنینیستی درباره مراحل انقلاب را که تحول طبقاتی تعیین کننده آن است، کنار می‌گذارند.

نام:
ایمیل:
* نظر: